عقل و معرفت عقلى

واژه عقل به معناى منع، نهى، امساک و حبس است؛ اما در فلسفه و کلام دو اصطلاح کلى دارد. عقل را گاه موجودى دانسته اند که به لحاظ ذات و فعل مجرد و – بدون تعلق به نفس و بدن – موجود باشد. گاه نیز آن را یکى از قواى نفس انسانى برشمرده اند که در برابر قواى خیال، وهم و حس قرار مى گیرد. این عقل نیز به ملاحظه مدرکاتش دو گونه است: عقل نظرى و عقل عملى. از دیدگاه امام على(ع)، عقل نعمتى است که خداوند به انسان ارزانى داشته و نیز معیار تفاوت انسان با حیوان است. آدمى در دوسویه حیوانیت (شهوت) و فرشته گونى (عقل)، از امتیاز و توان انتخاب بهره مند است و مى تواند به مرتبه اى برتر از رتبه عقلانى و فرشتگان صعود کند یا به پایه اى پست تر از حیوانیت فروافتد. آن چه در برابر عقل قرار مى گیرد، جهل – در مفهوم خاص آن – است که شهوت و هواى نفس را دربرمى گیرد. احکام و لوازم عقل و شهوت، احکامى متعارضند. کسانى همچون هیوم، عقل را در طول شهوت و خدمتگزار آن قلمداد مى کنند؛ اما در دیدگاه امام على(ع)، رستگارى آدمى در پیروى از عقل و شقاوت او در متابعت از شهوات نفسانى است. آن حضرت در سخنان خویش، دست یابى به علم و حکمت و خداشناسى را از جمله کارکردهاى نظرى عقل، و کمال و صفات برجسته و فضایل اخلاقى را از کارکردهاى عملى آن برمى شمارد. عقلِ ابزارى یا عقلِ معاش هم از دیدگاه آن حضرت، ابزار رسیدن به اهداف عقل نظرى و عملى است و در خدمت دین و معنویت. این است که زیرکى معاویه، عقل شمرده نمى شود. در سخنانى که در بخش کارکرد عقل عملى از آن حضرت نقل شده، عقل، هم نیروى درک کننده است و هم امر و نهى، برعهده او است. عقل و اخلاق رابطه اى وثیق دارند. از دیدگاه امیرمؤمنان(ع)، فضایل اخلاقى از اسباب تقویت عقل، و رذایل اخلاقى از موجبات تضعیف آن است. تعامل عقل و اخلاق داراى سیرى تکاملى است. دو مکتب غایت گروى و وظیفه گروى از مهم ترین مکاتب فلسفه اخلاق به شمار مى آیند. احادیثى که اطلاق دوم و سوم عقل عملى را بیان مى کنند، با مکتب وظیفه گروى سازگارترند. رابطه میان عقل و دین، شبیه رابطه عقل و اخلاق است. عقل، آدمى را به دین مى رساند و احکام آن جزء دین به شمار مى آید. دین نیز در رشد عقلانى آدمى مؤثر است و عقل و معلومات فطرى را به فعلیت مى آورد. عقل و علم نیز ارتباطى دوسویه دارند. عقل، پیشواى حس، و مهم ترین مبدأ شناخت آدمى است. علم نیز عقل افزا است و نیاز آن به عقل افزون تر است از نیاز عقل به علم. علم در عصر مدرنیته، عقل را همراهى نمى کند، و این است که آفات بسیار به بار مى آورد. در سخنان حضرت، عقل تقسیمى دیگر مى پذیرد: عقل طبع (عقل فطرى و خدادادى) و عقل تجربه (عقل اکتسابى و تجربى). همین تقسیم درباره علم نیز آمده است. سرآغاز دوران نضج عقل، مرحله بلوغ است. اراده انسانى، در تقویت عقل مؤثر است و روند رشد سِنى نیز تکامل آن را سرعت مى بخشد.