به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هشتاد و پنجمین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی قبسات در حوزه فلسفه دین و کلام جدید منتشر شد.
فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیری آقای دکتر محمد محمدرضایی و با همکاری قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه منتشر میشود.
مقالات ارایه شده در این شماره از مجله علمی پژوهشی قبسات به همراه چکیده مقالات به شرح زیر است:
بررسی میزان اعتبار روایت «عرفت الله» و محدوده اثبات خدا و اوصاف در برهان فسخ عزائم/ محمد محمدرضایی، حمید فلاحتی
چکیده:
راههای شناخت خدا از مهمترین مسائل میان پیروان ادیان و اندیشمندان است. استدلال بر وجود خدا از راه گسست عزمها، نقض همتها و شکست پیمانها از تجربههای گرانسنگی است که از مولا علی گزارش شده و مسیری نو در راه شناخت خدا گشوده است. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی- کتابخانهای در مقام گردآوری و تحلیل در مقام داوری در پی آن است میزان اعتبار روایی، رویکردهای شارحان نهجالبلاغه و میزان توانایی این روایت درباره اثبات خدا و صفات او را بررسی کند. در میان گزارشهای موجود از این روایت، دو روایت از شیخ صدوق در زمره روایات حسن قرار میگیرد که قابل اعتماد است. از قرن ششم برهان «فسخ عزایم» مورد توجه شارحان نهجالبلاغه قرارگرفته است و شارحان این اثر ارزشمند با دو رویکرد دروندینی و بروندینی به تحلیل این روایت پرداختهاند. آنچه مولا علی درباره گسست تصمیمهای محکم بیان کردهاند، افزون برآنکه وجود خدا اثبات میشود، برخی صفات الهی مانند وحدت، قدرت، قهر، علم و تدبیر نیز اثبات میشود.
وجود نامحدود خدا بر مبنای قاعده بسیط الحقیقه (چالشها و پاسخها)/ محمدمهدی گرجیان، روحالله سوری
چکیده:
نامتناهیبودن خداوند از جمله مباحث مهم در علوم مختلف اسلامی، بهویژه در حکمت متعالیه است. براهین متعددی برای اثبات آن اقامه شده که بسیط الحقیقه از اهم این برهانهاست. با عنایت به تفاسیر مختلف از نامتناهیبودن حق تعالی و تأکید این نوشته بر عدم تناهی وجودی و سلب هرگونه حد و محدودیتی اعم از حدّ ماهوی، حدّ وجودی و حدّ عدمی، پرسش جدی که ذهن انسان را به خویش جلب میکند، آن است که چگونه میتوان از راه برهان بسیط الحقیقه نامتناهیبودن خداوند را ثابت و از اشکالات و چالشهای پیش روی این برهان پاسخ شایسته ارائه نمود.
ازآنجاکه وجود حقیقتی واحد و فارد است، قاعده بسیط الحقیقه در چنین ساحتی اقتضا میکند که وجود حق تعالی تمام هستی را فرا گرفته، متن واقع را به نحو تمام و کمال پر نماید وگرنه از معنای بساطت بهدور خواهد بود. دراینمیان ضمن تقریر قاعده بسیط الحقیقه و تفسیرهای مختلف از آن و اثبات مقدمات لازم جهت اجرای این قاعده در موضوع مورد ادعا برهان بهخوبی مطرح و شبهات مطرحشده در این ساحت به دقت بررسی و پاسخ مناسب داده میشود.
نقش خدا در تاریخ از منظر قرآن کریم/ محمدحسین دانشکیا
چکیده:
موضوع نقشآفرینان در تاریخ، از گذشته ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. کدام ارادهها در بهوجودآوردن حوادث و وقایع مأثرند؟ آیا جهان بر اساس برنامهای ازپیشتعیینشده از سوی خدا، به جلو میرود و انسان در تحولات آن تأثیری ندارد یا جز انسان کسی در تاریخ نقشآفرینی نمیکند یا… طیفی از دیدگاهها از قبول مطلق تا انکار مطلق «نقش خدا در تاریخ» قابل ردیابی است. این نوشتار در پی آن است که نقش خداوند در تاریخ از منظر قرآن را حتیالامکان در چارچوب حوادث و وقایع تاریخی بدر و اُحد تبیین نماید. قرآن برای خداوند در تاریخ نقشهای مختلفی قایل است؛ ولی نقش او بهگونهای انحصاری نیست. او- تبارک و تعالی- نقشهای مختلفی مانند اطلاعی، مستقل و در پس افعال و اراده بشری (منفعل) را عهدهدار است. این پژوهش حسب مورد از روش های توصیفی- تحلیلی و تفسیری استفاده میکند.
مبانی انسانشناختی علم سیاست اسلامی در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی (ره) و دستاوردهای آن در تولید این دانش/ سیدکاظم سیدباقری
چکیده:
علم سیاست مبتنی بر مبانی مختلفی ازجمله مبانی انسانشناختی است که طبعاً از منظر قرآن کریم، دارای تحلیل و تفسیری ویژه و برخاسته از جهانبینی الهی میباشد و آن را از علم سیاست سکولار جدا میسازد؛ دانشی که بریده از وحی و انسانمحور است. این نوشته میکوشد با مراجعه به آیات قرآن کریم و برداشتهای تفسیری علامه طباطبایی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که مبانی انسانشناختی علم سیاست کدام است و التزام به آنها چه لوازم و دستاوردهایی در جهت تولید دانش اسلامی- بومی سیاست در پی میآورد. در پاسخ، بر این فرضیه تأکید شده است که با توجه به شاخصهای دانش بومی مطلوب و مبانی انسانشناختی مانند کرامت، آزادی همراه با مسئولیت، فضیلتخواهی، جاودانگی و خردورزی که از قرآن کریم و تفسیر المیزان قابل برداشت است، میتوان به دستاوردهایی متفاوت از حیث روشی، بینشی و کارکردی دست یافت. از حیث روش، اندیشور سیاست میتواند علاوه بر استفاده از روش تجربی، از روش اجتهاد جامع و فراگیر به کشف زوایای پیدا و پنهان متون اسلامی بپردازد. در عرصۀ بینشی، زمینهها و بسترهای شایستهای برای رسیدن به نگرش جامع و جامعهنگر به آموزههای دینی فراهم میشود تا در نگرشی واقعگرایانه این آموزهها برای حل مشکلات سیاسی- اجتماعی نقش بازی کنند. دستاورد کارکردی آن مبانی به این نحو است که با درنظرگرفتن هدف و رویکرد استکمالی انسان به سوی سعادت، هدف و موضوع دانش سیاسی اسلامی صرفاً قدرت برای قدرت نیست، بلکه قدرت برای هدایت انسان و حرکت او در جهت سعادت دنیوی و اخروی است. طرح این مبانی و پیامدهای آن، گامی آغازین برای حرکت به سوی دانش سیاست اسلامی و مرزکشی شفاف با رقبای خود است.
کارویژههای نظام سیاسی اسلام در اندیشه سیاسی علامه طباطبایی (ره)/ مسعود پورفرد
چکیده:
کارکرد نظام سیاسی از منظر علامه طباطبایی در سه محور نهاد رهبری و مرکز تصمیمگیری نظام سیاسی، سپس دامنه و قلمرو قدرت در بخش حوزه عمومی و خصوصی و سرانجام شیوه و جهت جریان قدرت در نظام سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد. در محور اول نقش رهبری و مرکز تصمیمگیری است که از نظر علامه حاکم و رهبر جامعه در امور داخلی و خارجی نظام سیاسی تصمیمگیرنده نهایی است؛ ولی شور و مشورت با مردم قبل از تصمیمگیری جنبه الزامآوری دارد. محور دوم دامنه و قلمرو قدرت است که در دولت اسلامی فقط محدود به حوزه عمومی است و محور سوم شیوه و نوع جریان قدرت در نظام سیاسی است که از پایین به بالاست؛ یعنی نقش مردمی و حضور آنان در قدرت محسوس است. هر سه این امور اساسی در اندیشه سیاسی علامه طباطبایی مطرح و نظریه ایشان در مورد کارویژههای نظام سیاسی اسلام، تحلیل و تبیین خواهد شد.
بررسی مقایسهای دیدگاه ملاصدرا و جان هیک در باب کیفیت بدن اخروی/ محمدرضا اسدی، حمیدرضا اسکندری، مژگان پورویسی، طاهره کردی
چکیده:
ملاصدرا بر اساس اصولی ازجمله اصل جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاء، حرکت جوهری و سیر نفس بین عوالم سهگانه و اثبات تجرّد قوه خیال، ضرورت وجود بدن اخروی و نحوه پیدایش آن و همچنین کیفیت آن را بیان میکند. طبق دیدگاه او بدن اخروی بدنی مثالی است که عینیت آن با بدن دنیوی بر اساس ملاک اینهمانی شخصی روشن میگردد. در این دیدگاه بدن مثالی بدنی جسمانی با ماده متفاوت و متناسب با عالم خیال است که با فاعلیت نفس خلق میشود. جان هیک نیز با اعتقاد به بازآفرینی انسان به عنوان واحد جسمی- روانی توسط قدرت پروردگار و ارائه نظریه بدل، وجود بدن اخروی را اثبات و آن را بدلی مشابه بدن دنیوی با ماده متفاوت، اما غیرروحانی معرفی میکند. او ملاک اینهمانی شخصی را حافظه میداند و به همین سبب بدن اخروی را بدنی جدید و غیر از بدن دنیوی تلقی میکند. در مقام مقایسه، دو دیدگاه دارای نقاط اشتراک و افتراقی هستند که بر اساس آنها میتوان دیدگاه جان هیک از فیلسوفان سنت دینی مسیحی را به دیدگاه صدرالمتألهین، بزرگترین فیلسوف اسلامی، نزدیک دانست.
در آمدی بر ماهیت، اهداف و مختصات عرفان عملی از منظر اهل بیت(ع)/ حسین روحانینژاد
چکیده:
این مقاله درآمدی است در باب عرفان عملی از منظر اهل بیت و در آن از ماهیت، مختصات و اهداف عرفان عملی اهل بیت سخن به میان آمده است. بحث درباره ماهیت عرفان اهل بیت معطوف به این مسئله است که عرفان عملی اهل بیت از چه مقولهای است و چه مقوِّمات و مختصاتی دارد؟ در این مقاله در باب عرفان اهل بیت در ساحت نظر که علمی شهودی و معرفتی قلبی به حضرت حق و اسما و صفات اوست، بحث نمیشود، بلکه در باب عرفان اهل بیت: در ساحت عمل که از مقوله سلوک و توجه قلبی و عمل به دستورالعملهای عرفانی برآمده از قرآن و آموزههای عملی پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت است، گفتوگو میشود. عرفان عملی در مکتب اهل بیت معطوف به معرفت، محبت، عبودیت، اشراق، قرب و لقای خدای تعالی است و از بارزترین مختصات آن، عدم انفکاک بین توحید و ولایت ولیّ کامل معصوم بهخصوص امام زمان است و مصونیتبخشی حصن توحید، مشروط به ولایت اوست؛ اما در عرفان مصطلح گرچه ولایت، یکی از ارکان است، اما ولایت منهای امامت ائمه هدی مطرح است. نیز عرفان ابنعربی و شاگردان و شارحان او بر تجارب عرفانی عارفان غیرمعصوم، مبتنی است؛ ولی عرفان عملی از منظر اهل بیت مبتنی بر کتاب و سنت است.
مبانی هستیشناختی قرآنی و برایند آن در سیاست اسلامی از منظر علامه طباطبایی (ره)/ محمد عابدی
چکیده:
مبانی هر مکتبی در نوع پاسخهای آن به مسائل زندگی ازجمله حیات سیاسی تأثیرگذارند و اتخاذ هر مبنا استلزامات خاص خود را میطلبد. در این میان مبانی هستیشناختی دارای جایگاه خاصی است و پذیرش هر نوع مبنای هستیشناختی، اثری متناسب در چگونگی پاسخ به مسائل سیاسی دارد. بر این اساس مسئله این است که «مبانی هستیشناختی» از منظر قرآن کریم کداماند و پذیرش آنها چه بروندادهایی در تدبیر حیات سیاسی الزام میکند؟ به نظر میرسد اهم مبانی هستیشناختی از منظر قرآن کریم را در عناوینی چون «مخلوقبودن هستی، فقر نظام هستی، قانونمندی تکوینی، ابزارانگاری هستی، تداوم هستی پس از مرگ، مادی و فرامادیبودن هستی» بتوان یافت و نوع پاسخها به مسائل سیاست در اسلام متأثر از پذیرش این مبناهای قرآنی، متفاوت از پاسخها در مکاتب دیگر با مبناهای خاصشان خواهد بود. از مهمترین نتایج پذیرش این مبانی میتوان به برونداهایی چون «معناداری عبادت و اطاعت در حیات سیاسی، تناسب حق و تکلیف سیاسی با مخلوقبودن هستی، اثرپذیری حیات سیاسی از قوانین تکوینی و ثابت هستی، اثرپذیری قدرت از وابستگی و نیاز هستی به خالق در تقنین سیاسی، پذیرش دخالت علل غیرمادی در حیات سیاسی، آخرتمحوری در سیاست و…» اشاره کرد. این تحقیق با روش تحلیل و تفسیر آیات قرآن کریم سامان مییابد و علاوه بر استناد به منابع تفسیری مختلف، بهطورویژه از تفسیر المیزان علامه طباطبایی به عنوان یکی از معتبرترین منابع دستیابی به تفسیر صحیح آیات قرآن کریم در مسیر دستیابی به مبانی هستیشناختی مذکور و نیز بروندادهای سیاسی آنها بهره میبرد.
تقریری واقعگرایانه از اعتباریات علامه طباطبایی (ره)/ محمد کاشیزاده
چکیده:
ازآنجاکه علامه طباطبایی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم گزارههای اخلاقی را ذیل ادراکات اعتباری دستهبندی نموده و ارزش منطقی و واقعنمایی را از آنها سلب میکنند، همچنین آنها را تابع احتیاجات حیاتی و عوامل مخصوص محیطی بشر قلمداد کرده، برای آنها به تبع سیر تکاملی زندگی اجتماعی تغییر قایل میشوند و آنها را غیرضروری و موقت میخوانند، ابهاماتی درباره واقعگرایی ایشان در حوزه اخلاق و به تبع آن احکام دینی پدیدار میشود و برخی در عین پذیرش بعیدبودن و ناواقعگرابودن علامه در این حوزه، به ایشان نسبیتگرایی اخلاق را نسبت دادهاند. در صورتی که اعتباریبودن گزارههای اخلاقی به معنای قراردادی و انشاییبودن گزارههای اخلاقی باشد، نمیتوان هیچ گزاره اخلاقی را مرتبط با واقعیت خارجی دانست، بلکه اعتبار گزارههای مذکور وابسته به خواست و قرارداد جامعه است و ازهمینرو واقعنمایی و به تبع اطلاق گزارههای اخلاقی مورد خدشه واقع میشود و مستلزم نسبیگرایی در نظام اخلاقی خواهد شد. نوشته حاضر در نظر دارد با نگاهی تحلیلی و با توجه به مبانی فکری و مجموع آرای علامه در کتب مختلفشان به بررسی مبنای فکری ایشان در ارتباط با اخباری یا انشایی تلقیکردن گزارههای اخلاقی بپردازد. در این نوشته چگونگی مواجهه شاگردان طراز اول علامه با نظریه اعتباریات علامه نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نظر ایشان در باب اعتباریات روشن خواهد گشت. بیشک این مسئله تاُثیر بسیار عمیقی بر چگونگی استفاده ازدین و آموزههای دینی در بعد اخلاق و احکام خواهد داشت.
اقتراحی در باب علم پیشین الهی با تکیه بر آموزههایی از فلسفه ملاصدرا/ محمدحسین دهقانی محمودآبادی، حمیدرضا بلانیان
چکیده:
اندیشمندان در باب علم الهی آثار ارزندهای را خلق نمودهاند. در این راستا ملاصدرای شیرازی به گونه مبسوط به این مبحث پرداخته است. وی قاعده «بسیط الحقیقه، کل الاشیاء و لیس بخارج منها» را محور اصلی مباحث در این باب قرار داده است. ملاصدرا از علم الهی ذات به ذات، در پی اثبات علم الهی به اشیا پیش از خلق و پس از خلق است. نگارنده بر این باور است که علیرغم جامعیت دیدگاه ملاصدرا در باب علم پیشین الهی نسبت به دیدگاه بزرگان سلف خود، همچون سهروردی و ابنسینا، دیدگاه وی اشکالات متعددی دارد؛ ازاینرو به تبیینی کاملتر نیاز دارد. این نوشتار با تکیه بر مقدماتی چند در صدد اثبات حصولیبودن علم پیشین الهی به اشیاست؛ گونهای از علم حصولی که کاملتر از آن قابل تصور نیست.
علاقمندان میتوانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به وبگاه فصلنامه علمی پژوهشی قبسات یا پایگاه اینترنتی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه نمایند.