بنیاد های سیاسی «زیارت جامعه کبیره»
نوشتاری از حجتالاسلام دکتر محمد عابدی استادیار گروه قرآن پژوهی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی
یکی از مهمترین آثاری که از امام هادی(ع) در دست داریم، زیارت جامعه کبیره حضرت است. زیارتنامهای برای شناختن امام، شخصیت او و آگاهی از اینکه باید چه ویژگیهایی داشته باشد. زیارتنامهای که موضوع اصلی آن زیارت ائمه(ع) است یعنی تمام ائمه(ع) را میتوان با آن زیارت کرد و به امام و امامت و رابطه امام و امت میپردازد.
باید شخصیتی که از امام(ع) در این زیارتنامه ارائه میشود را بشناسیم. نکته بسیار مهم این است که امامت پدیدهای تاریخی نیست، بلکه بخشی از جریان زندگی است. امامت، مدیریت جریان زندگی اعم از بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. بنابراین باید محتوای این زیارتنامه را در زندگی سیاسی، اجتماعی و مدیریت حیات خود مورد توجه قرار دهیم. عناوین این زیارتنامه نشان میدهد که امامت برای دیروز نیست تا امروز برای آن یادبود و مناسبت بگیریم. امامت مسئله امروز ماست پس محتوای این زیارتنامه باید در زندگی سیاسی و اجتماعی ما جاری و ساری شود.
نکته مهم در این راه وظیفه نخبگان سیاسی است که این زیارتنامه و مفاهیمی در مورد شخصیت امام، نسبت امام با جامعه، فلسفه سیاسی امامت و… را برای مردم ترجمه کنند و این زیارتنامه را به زبان سیاست روز و در واقع به ادبیات نوین سیاسی تبدیل کنند. آنچه موجب شده نتوانیم از این زیارت استفاده جامع داشته باشیم و جز اینکه آن را در سلوک فردی بخوانیم و در صحنه زندگی ما وارد نشود، این است که ما نتوانستهایم ابعادی که در سازندگی سیاسی جامعه و سازندگی اجتماعی جامعه مؤثر است، از آن استخراج کنیم.
در واقع بازسازی بنیادهای سیاسی بر مبنای این ادبیات است که میتواند برای ما بسیار مفید و کارآمد باشد. نکته دیگر اینکه تولید این ادبیات مبنا و معیار میخواهد. اینکه شخصیتی که این زیارتنامه از امام، ولی الهی و رهبر جامعه مطرح کرده را در زندگی سیاسی خود جاری کنیم، نیازمند آن است که این ترجمه بر یک مبنا و معیار استوار باشد و این مبنا و معیار، قرآن کریم است.
قرآن کریم از این نظر که هم کتاب حق است، هم هیچ گونه تحریفی در آن صورت نگرفته است، هم برای هدایت بشر آمده، باید در زندگی بشر نمود پیدا کند. تنها معیار و مبنا برای تولید ادبیات سیاسی و اجتماعی روز از آثاری است که از ائمه و امام هادی(ع) برای ما به جا مانده است.
یکی از نیازهای امروز جامعه ما، نهضت اسلامیسازی علوم است. پرسش این است که جایگاه امام به طور کلی و جایگاه امام هادی(ع) به طور خاص در این نهضت اسلامیسازی علوم کجاست؟ یا در فلسفه سیاسی مدرن اسلامی جایگاه امام هادی(ع) و زیارت جامع ایشان کجاست؟
اگر به مفهوم امام و امامت با این دید نگاه کنیم امام دیگر موضوعی نخواهد بود که فقط در مناسبت خاص به سراغ آن برویم. اگر مفهوم امام از مناسبتی و تاریخی بودن خارج شود و به رکن مناسبات اجتماعی و معادلات سیاسی نفوذ پیدا کند، خواهیم دید که امام موضوعی نخواهد بود که فقط در مناسبتها از آن صحبت کنیم بلکه در مناسبات قدرت و مدیریت این امامت جریان پیدا خواهد کرد. در این صورت است که در کلاسهای درس، دانشگاهها و… از این صحبت خواهیم کرد که امام هادی(ع) جریان قدرت را چگونه میدانست؟ آن امام در فلسفه سیاسی چه دیدگاهی داشت؟
یکی از ابعاد مظلومیت ائمه(ع) این است. فلسفه سیاسی اندیشمندان دیگر را میخوانیم اما هنوز به آن درجه نرسیدهایم که بتوانیم فلسفه سیاسی زندگی و اندیشه امام هادی(ع) را تولید کنیم. زیارت جامعه کبیره منبعی بسیار مهم است که بدانیم چه کسی باید حکومت کند؟ چرا باید حکومت کند؟ حکومت مطلوب چیست؟ رسالت حکومت چیست؟ جریان قدرت چگونه باید باشد؟ متأسفانه هم نخبگان سیاسی و هم توده مردم نسبت به ائمه(ع) کوتاهی دارند. برای اینکه امام(ع) را از اندیشه مناسبتی به اندیشه معادلات سیاسی اجتماعی تبدیل کنیم، نیاز به مهندسی مطالبات اجتماعی وجود دارد.
امام(ع) برای مناسبات تاریخی ما نیست که برایش سالگرد بگیریم. امام برای مناسبات قدرت، حکومت، مدیریت و معادلات اجتماعی و سیاسی ماست. اگر امام هادی(ع) را از این بعد شناختیم، آن گاه خواهیم دانست که چگونه در مشکلات سیاسی، اقتصادی، عقیدتی و شبهات و مسائل اخلاقی خود به او پناه ببریم.