به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی ترویجی «غرب در رویکردهای روابط بین الملل ایرانی» دوشنبه ۲۰ مهر، با حضور دکتر حیدرعلی مسعودی به عنوان ارائه کننده و دکتر منوچهر محمدی و دکتر داود غرایاق زندی به عنوان منتقد، در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر حیدرعلی مسعودی عضو هیأت علمی گروه غربشناسی، به عنوان ارائه کننده ابتدا به تعریف مفاهیم پژوهش خود پرداخت. سپس چارچوب مفهومی پژوهش خود را در قالب مفاهیمی مانند هویت فرایندی ـ گفتگویی زاویه گیوم، عادتواره تد هاف، بیناگفتمانیت فرکلاف و جایگاه یابی معطوف به کنش در روانشناسی گفتمانی تشریح کردند.
این عضو هیات علمی گروه غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه در این پژوهش، از دو روش تحلیل استعاری و تحلیل اِسنادی برای تحلیل رویکردهای رسمی و آکادمیک روابط بین الملل ایرانی نسبت به «غرب» استفاده کرده است گفت: مفهوم کلّی «غرب» به عنوان نقطه تمایز یا مرزبندی بین «خود» و «دیگری» در رویکردهای روابط بینالملل ایرانی، مصادیق مختلفی در طول حیات جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است که از جمله آنها میتوان به غرب به معنای خاص، آمریکا، شوروی، اسرائیل و عراق صدام اشاره کرد.
وی ضمن تاکید بر این مطلب که رویکردهای رسمی و آکادمیک به ترتیب از خاستگاه گفتمانی اسلامگرایی و واقعگرایی برخوردارند و در نتیجه، از اِسنادات و استعارههای متفاوتی برای بازنمایی مصادیق «غرب» به مثابه «دیگری» استفاده میکنند، افزود: اما در طول حیات جمهوری اسلامی ایران تا سال ۱۳۸۴، نوعی پیوندیابی متقابل یا مفصلبندی بین رویکردهای رسمی و آکادمیک روابط بینالملل پدید آمده است که میتوان آن را در ظهور پادگفتمان واقعگرایی در رویکردهای رسمی و پادگفتمان اسلامگرایی در گفتمان آکادمیک مشاهده کرد.
در ادامه دکتر منوچهر محمدی به عنوان ناقد اول با ابراز خوشحالی از استعداد بالای دکتر مسعودی در حوزه نظریهپردازی روابط بینالملل، به نقد اثر علمی ایشان پرداخت و گفت: واژه «رویکردهای روابط بینالملل ایرانی» واژهای مبهم است؛ چراکه با وجود دیدگاههای متکثر و متفاوت در میان آکادمیسینهای روابط بینالملل در ایران به طور دقیق نمیتوان از «رویکرد روابط بینالملل ایرانی» سخن گفت.
وی با اشاره به اینکه واژه «غرب» نیز در این پژوهش به درستی تعریف نشده است، افزود: اشکال دکتر محمدی این بود که بر اساس خلاصه اثر که در اختیار ناقدان قرار گرفته است نمیتوان مشخص کرد که آیا غرب، یک واحد جغرافیایی است یا سیاسی و منظور از آن، دولتهای غربی است یا ملتهای غربی؟ همچنین به نظر ایشان نمیتوان غرب را «دیگری فرهنگی» ایران دانست. از این رو باید به تحدید مفهومی «غرب» پرداخته شود. این استاد دانشگاه ضمن اشاره به واژه «جهانسومگرایی» تصریح کرد: باید از واژگان بهروز تر و بومیتر استفاده شود.
دکتر منوچهری در پایان نقد خود این سؤال را مطرح کرد که نتیجه و حاصل این کار علمی چیست؟ به عبارت دیگر، این تحقیق علمی به دنبال برطرف کردن کدام خلأ است؟
در ادامه دکتر داود غرایاق زندی به عنوان ناقد دوم به بیان نقاط قوت اثر علمی دکتر مسعودی پرداخت و تاکید کرد: این اثر به عنوان یک کار جدید و نوآورانه در صدد است که برای اولین بار در ایران، مفاهیم و روشهای جدید و پیچیده علوم اجتماعی را در حوزه روابط بینالملل به کار گیرد.
وی از دکتر مسعودی به عنوان نقطه شروعی در این حوزه نام برد و افزود: آثار علمی مشابه در کشورهایی مانند چین و هند اشاره وجود دارند که در صددند رویکردهای بومی روابط بینالملل در این کشورها را در عرصه جهانی مطرح کنند.
ناقد این جلسه، ارزش مضاعف کار دکتر مسعودی را در این دانست که اکثر آثار علمی در حوزه روابط بینالملل از منظر اسلامی توسط محققانی تولید میشود که در غرب زندگی میکنند و با مجموعههای فکری غرب نزدیکی دارند و خاطرنشان کرد: نقطه قوت دیگر کار دکتر مسعودی، وجه هویتی آن است؛ به این معنا که این اثر تلاش میکند شناخت بهتری از رویکردهای بومی خودمان به دست آوریم و از دوگانه ناکام غربگرایی و غربستیزی فراتر رویم.
وی قوت دیگر کار را تلفیق رویکردهای رسمی و آکادمیک در حوزه روابط بینالملل در ایران دانست که کمتر روی آن کار شده است و متذکر شد: در ایران همواره یک شکاف و تضاد بین رویکردهای رسمی و آکادمیک فرض شده است و این اثر به مشخص شدن نقاط افتراق و اشتراک نظر در حوزههای رسمی و آکادمیک کمک میکند. سپس دکتر غرایاق زندی به بیان نقدهای خود پرداختند.
دکتر غرایاق زندی در بیان نقد خود گفت: چرا در برساخت «دیگری»، بین کنشگران ایرانی اختلافنظر وجود دارد. در واقع سؤال این است که آیا یک «دیگری» در خارج وجود دارد که آن را بازنمایی میکنیم یا این «دیگری» را کنشگران ایرانی بر میسازند.
وی با اشاره به «سیاست بازگشت به شرق» در دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، این سؤال را مطرح کرد: آیا در رویکردهای ایرانی، مقوله «شرق» از جایگاه مستقلی برخوردار است یا کنشگران ایرانی به اضطرار و به خاطر گریز از «غرب»، به سمت «شرق» سوق پیدا میکنند؟ سؤال دیگر ایشان این بود که تأثیر موقعیت و زمینهمندی در این کار گفتمانی چه بوده است؟
این استاد دانشگاه در پایان این سؤال را مطرح کرد که درونیکردن گفتمان گرایی در روابط بینالملل ایرانی، آیا نشانگر جامعهپذیری ایران در روابط بینالملل جهانی بوده است یا ایران نوع جدیدی جامعهپذیری را تجربه میکند؟
بعد از طرح دیدگاههای منتقدان، دکتر مسعودی ضمن تشکر از نقدهای مطرح شده، توجه به این نقدها را باعث اصلاح و ارتقای اثر علمی خود دانست و به ارائه پاسخهای خود به این نقدها پرداخت.
لازم به یادآوری است که این کرسی ترویجی دوشنبه ۲۰ مهر در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.