به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست “بررسی ابعاد مفهوم اسلام رحمانی” در حالی روز دوشنبه ۲۸ دیماه به همت گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و کانون اندیشه جوان با مشارکت هیأت حمایت از کرسی های آزاداندیشی، نقد و مناظره در کانون اندیشه جوان و با حضور جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر داوود مهدوی زادگان عضو گروه اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دکتر سید جواد میری عضو گروه علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، که به چرایی و چیستی پدیده اسلام رحمانی بپردازد.
در ابتدای این نشست حجت الاسلام و المسلمین داوود مهدوی زادگان در مورد موضوع اسلام رحمانی گفت: ما در تاریخ اسلام در مورد مفاهیم اساسی دین اسلام رویکردهای مختلفی شاهد هستیم که لااقل سه رویکرد را میتوانیم گزارش کرد.
یک رویکرد جامع نگر؛ که معتقد است همه آموزه های اسلام را با هم باید دید و همه را تجربه کرد و هیچ آموزه ای را نباید کنار بگذاریم. همه مفاهیم اصیل را باید کنار هم قرار داد تا قابل فهم شود در این صورت است که اسلام ناب را فهمیدهایم.
رویکرد دوم جزء نگر است؛ که جزئی از آموزه های اسلامی را بزرگ کرده و همان را معرفی و ترویج میکند.
اما رویکرد سومی وجود دارد که رویکردی ابزاری و غرض ورزانه است که به دنبال فهم آموزه های دینی نیست و بلکه به دنبال استفاده از کارکردهای آموزه های دینی است. به عنوان نمونه به جمله خوارج بعد از جنگ صفین میتوان اشاره کرد که گفتند «لا حکم الا لله»؛ امیرالمومنین فرمودند این جمله حقی است که از آن استفاده باطلی میکنند.
حجت الاسلام و المسلمین مهدوی زادگان ادامه داد: تجربه رویکرد جامع نگر به صورت برجسته در انقلاب اسلامی تجلی پیدا کرد. رویکرد دوم مخالفتی با رویکرد جامع نگر ندارد اما رویکرد سوم در مقابل رویکرد جامع نگر بازتاب پیدا کرده است. اگر رویکرد جامع نگر وجود نداشت، رویکرد ابزاری که یکی از نمونه های آن اسلام رحمانی است، هیچگاه پدید نمیآمد.
در ادامه بحث دکتر سید جواد میری به عنوان صاحبنظر بعدی این نشست اظهار داشت: وقتی ما صحبت از اسلام رحمانی میکنیم بحث ما یک بحث تئولوژیکال نیست بلکه بحثی پولتیکال (سیاست محور) است. کسانی که در مورد اسلام رحمانی صحبت میکنند یک بحث حداقلی و حداکثری در حوزه سیاست دارند.
وی در واکنش به این سخن مهدوی زادگان که گفته بود با انقلاب ایران جامع نگری به وجود آمده است، گفت: قبل از این افراد بزرگی مثل ابوعلی سینا، فارابی و… بودند، چطور اینها نتوانستند نگاه جامع نگری داشته باشند؟ من فکر میکنم این موضوع قبل از آنکه به فراست و درک عمیق ما از منابع دینی برگردد، به جوهر و ذات زمان ما برمیگردد. امکانی که تجدد ایجاد کرده تا قرائت های دیگری را هم از اسلام داشته باشیم تا تفکر دینی را در دنیای مدرن بازخوانی کنیم.
وی با تأکید بر سخنان امام موسی صدر گفت: ایشان دو رویکرد کلی در مورد نگاه به دین را مطرح میکند که یکی دین در خدمت انسان و دیگری انسان در خدمت دین است. این به گونهای به همان نگاهی که در جامعه شناسی هم از آن یاد میکنند، برمیگردد. نگاه اقتدارگرایانه به دین و یا نگاه انسانمحور به دین، اینجاست که بحث اسلام رحمانی در برابر الگوهای دیگر مطرح میشود که ما نقش مردم، نه نسبت به خدا بلکه نسبت به نهاد جدیدی که در ساحت انسانی و اجتماعی به نام دولت یا حاکمیت متولد شده است را چطور در نظر میگیریم؟ آیا این حاکمیت است که برای انسان ها انتخاب میکند یا این مردم هستند که انتخاب میکنند. یک نگاه این است که نقش مردم را در مسائل مختلف تزئینی میبیند و نگاه دیگر نقش مردم را نقشی تقنینی میبیند. یعنی مردم تنها در حوزه سیاست شرکت نمیکنند بلکه سعی میکنند انجمن و جامعه مدنی تشکیل بدهند و حاکمیت را مورد سوال و بازخواست قرار میدهند.
میری افزود: وقتی در مورد اسلام رحمانی صحبت میکنیم منظور قرائت هایی است که نقش انسان را محور قرار داده و انسان ها اختیار دارند و میتوانند انتخاب کنند. پس باید زیرساخت ها و چارچوب های مدنی وجود داشته باشد و بین حاکمیت و مردم سپرهایی باشد تا این جامعه مدنی بتواند حاکمیت را بازخواست کند.
حجت الاسلام و المسلمین مهدوی زادگان در ادامه بحث خاطر نشان کرد: بحث اسلام رحمانی بحثی سیاسی است و نگاه تئوریک در رویکرد جامع نگر و جزنگر وجود دارد. اگر اسلام رحمانی در رویکرد جز نگر مطرح میشد، باید برای بحث در این حیطه به سراغ مبانی میرفتیم. در رویکرد سوم که دقیقاً سیاسی است؛ نمیتوان بحث مبانی داشت، چراکه مبانی خود را از اسلام دریافت نکرده است. با کسی که از اسلام رحمانی به نحو پولتیکال و ابزاری بحث میکند، نمیتوان بر مبنای متافیزیکی گفتگو کرد چرا که اصلاً بر مبنای اسلام نیست و مبانی اسلامی را ندارد. مبانی آن اومانیستی و لیبرالیستی است. لذا اسلام رحمانی اسلامی مکتبی و دینی نیست.
مهدوی زادگان افزود: مطلب بعدی این است که وقتی اسلام جامع نگر در مورد اسلام رحمانی حرف میزند، میگوید اسلام رحمانی را در کنار سایر اسلام ها باید دید. اسلام رحمانی با نگاه ابزاری در طول تاریخ و در چند دهه اخیر نتوانسته ادعاهای خود را عملی کند. اسلام جامع نگر در این چهل سال به حرف های خود عمل کرده؛ اگرچه با نواقصی همراه بوده است، به عنوان مثال نقش مردم، که انقلاب اسلامی این نقش را تزئینی نمیداند و این را در عمل نشان داده است. ما از اسلام رحمانی با نگاه ابزاری بیشتر خشونت دیده ایم که از اول انقلاب خیلی از بزرگان ما توسط معتقدین به این رویکرد به شهادت رسیده اند. الان چه قدرت هایی از اسلام رحمانی دفاع میکنند؟ همان هایی که مردم ما را به شهادت رساندند. لذا اسلام رحمانی با نگاه ابزاری به هیچ یک از حرف های خود عمل نکرده است. در فتنه ۸۸همین اسلام رحمانی علیه انتخاب مردم قیام کرد و دست به شورش زد. اگر نقش مردم تزئینی نیست چرا در فتنه این را نشان ندادید؟ تفاوت بین نظر و عمل ما را بیشتر متوجه به سیاسی بودن این نوع اسلام رحمانی میکند. لذا این نوع اسلام رحمانی ارزشی پیدا نمیکند چراکه رویکرد ابزاری فاقد ارزش است چون برای هیچ چیز اصالت قائل نیست و فقط برای قدرت ارزش قائل است.
دکتر میری با تقسیم صحنه سیاسی ایران تقریبا به سه گروه عمده راست، چپ و مرکز، پنج گروه مختلف برای اسلامگرایی معرفی کرد و افزود: یک گروه اسلامگرایی فقاهتی به رهبری امام خمینی(ره) است. یک گروه اسلام گرایی با نگاه لیبرال بوده و مهندس بازرگان نماینده آن است. یک نوع اسلامگرایی وجود دارد که با قرائت سیوسیالیستی همخوانی دارد و نماینده آن دکتر شریعتی است. یک نگاه دیگر اسلامگرایی با قرائت دموکراسی است که نماینده آن آیت الله طالقانی(ره) بوده و نگاه آخر که در ایران خاستگاهی ندارد نگاه سلفی است که رشیدرضا را میتوان نماینده آن نامید. صحنه سیاسی ایران بیشتر گروه ها را در بدنه اصلی خود نگه داشته است. کسانی که صحبت از اسلام رحمانی در این چشم انداز میکنند کسانی هستند که یا در مرکزاند و یا در چپ هستند که حس میکنند بیشتر مردم اعم از مردم شهرها و دارای تحصیلات عالیه و درآمد مالی نسبتاً خوب به آنها اقبال دارند، ولی ساختارها و منابع قدرت در دست راست است. لذا برای این مفهومی را به عنوان اسلام رحمانی ابداع کردند؛ چرا که اگر شما در ساختار فقاهتی سخن از لیبرالیسم بگویید یعنی آشکارا میخواهید با قدرت مبارزه کنید، پس از اسلام رحمانی سخن میگویید که در این دیدگاه مشارکت مردم و جامعه مدنی باید وسعت یابد.
سید جواد میری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه شما خاستگاهی برای اسلام رحمانی قائل نیستید، گفت: در بستر امروز ایران اسلام رحمانی در چارچوب اسلام فقاهتی تعریف میشود. به عنوان مثال فقهایی مثل آقای صانعی و آقای منتظری نگاهی فقاهتی دارند. در ساحت سیستم سیاسی ایران کسانی که خارج از این چارچوب صحبت کنند، اصلاً در داخل نمیتوانند صحبت کنند. به عنوان مثال آقای مجتهد شبستری در دوره ای نگاه فقاهتی داشت و در یک سخنرانی در سال ۱۹۶۱اذعان داشت اسلام برای تمام مشکلات بشری راه حل دارد، اما درست ۳۰سال بعد میگوید اسلام برای هیچ چیزی برنامه ای ندارد که در اینجا یک چرخش معرفتی را شاهد هستیم. او از چارچوب فقاهتی بیرون آمده است ولی هر کسی را به سادگی نمیتوان گفت که نگاه لیبرالی دارد.
حجت الاسلام و المسلمین مهدوی زادگان در مورد محتوای اسلام رحمانی گفت: اسلام رحمانی با نگاه ابزاری در باطن خود رحمانیتی ندارد و جز شقاوت و خودخواهی و ترور چیز دیگری نیست. در تحلیل جامعه شناختی بنده به این نکته اذعان شد که این اسلام رحمانی واقع نما نیست. مسلماً چنین قرائتی در هیچ حاکمیتی جایگاهی ندارد، قرائتی که چیزی را می گوید ولی چیز دیگری را اراده می کند، در هیچ حاکمیتی حتی حاکمیت های مدرن جایگاهی ندارد. اگر حاکمیتی ببیند که حزب یا گروهی شعاری را می دهد ولی در مقام عمل طور دیگری عمل می کند، هیچگاه اجازه ورود آن به حاکمیت داده نمی شود.
وی افزود: اسلام رحمانی یک تابلو است که باطن آن چیز دیگری است. اسلام رحمانی یک تاکتیک سیاسی است و به اقتضای وضعیت های خاص سیاسی و اجتماعی این قرائت را انتخاب کرده اند. اساساً رویکرد لیبرال در عمل سیاسی یک رفتارهای حداکثری و یک رفتارهای حداقلی دارد. رفتارهای حداکثری اش در جاهایی اتفاق می افتد که خود حاکمیت را به دست آورده باشد، که در اینصورت به شدت حرکت اقتدارگرایانه را انتخاب می کند و به شدت انحصارطلب است و با هرگونه رقیبی مقابله می کند و آن را سرکوب می کند، که نمونه این را در دوره پهلوی داریم.
وقتی رویکرد لیبرال از قدرت کنار می رود، به اجبار رویکرد حداقلی را انتخاب می کند. این رویکرد حداقلی امروزه در قالب اسلام رحمانی مطرح می شود. به این ترتیب اگر محتوای اسلام رحمانی را بررسی کنیم هیچ چیز از اسلام و رحمانیت نمی یابیم.
دکتر میری با اشاره به اینکه هیچ قرائت سیاسی از اسلام واقع نما نیست بلکه اینها یک نوع بازیگری سیاسی معطوف به قدرت است، اذعان داشت: مفهوم اسلام رحمانی در ایران و در منطقه متفاوت است. در مرزهای شرقی دولت طالبان تشکیل شد که اشتراکات لفظی هم با آنها داشتیم. داعش نیز در غرب ایران پدید آمده است. اگر فراتر از جهان اسلام قدم بگذاریم همه اینها به عنوان جهان اسلام دیده می شود. پس اسلام رحمانی در مقابل این اسلام تعریف می شود.
گفتنی است این نشست روز دوشنبه ۲۸ دیماه سال جاری و به همت گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و کانون اندیشه جوان با مشارکت هیأت حمایت از کرسی های آزاداندیشی، نقد و مناظره در محل کانون اندیشه جوان و با حضور جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه و علاقمندان دیگر برگزار شد.