صفار هرندی در ادامه افزود: بعد از جنگ جهانی، ما شاهد نوعی توازن بین دو بلوک غرب و شرق هستیم. به طوری که دنیا را به نوعی بین خود تقسیم کرده بودند. اثر این تقسیم بندی را میتوان در ادبیات و سینمای آن دوران نیز مشاهده نمود. از مهم ترین تبعاتی که این وضعیت دارد آن است که همه کشورها و دولتها منافع خود را در یکی از این دو بلوک جستجو میکردند و حتی جنبش های مردمی و آزادیخواهانه در انتها باید خود را ذیل یکی از آن ها قرار میدادند. مثال بارز این امر را میتوان انقلاب کوبا دانست.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با اشاره به جنبش عدم تعهد گفت: این جنبش در دهه ۶۰ میلادی توسط چند رهبر ضد استعماری مثل نهرو و ناصر شکل گرفت. شعار ابتدایی آنها هم به نوعی “نه شرقی، نه غربی” بود ولی عملاً خود به دو بلوک متمایل به غرب و متمایل به شرق تقسیم شد!
دکتر صفار هرندی با تشریح وضعیت جریانها و شخصیتهای ایرانی در دوران پیش از انقلاب اسلامی افزود: قبل از انقلاب، شاه انگلیس و آمریکا را فعال ما یشاء میدانست و معتقد بود هر اتفاقی که در دنیا میافتد به خواست آنها میباشد و اگر مانعی هم قرار باشد بر سرکارشان قرار بگیرد، شوروی و متحدانش خواهد بود. این مختص به او نبود و عموم نخبگان سیاسی چنین فهمی داشتند. حتی دکتر مصدق هم که در برابر موازنه مثبت حزب توده، موازنه منفی طرح کرده بود، راهکار رهایی از انگلیس و شوروی را پناه بردن به آمریکا میدانست. در چنین دورانی، انقلاب اسلامی که وابستگی را نمی پذیرد؛ لانه جاسوسی آمریکا را می گیرد و میگوید آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. در همان حال، در مقابل تجاوز شوروی به افغانستان نیز موضع میگیرد.
وی در ادامه به اهمیت مسئله فلسطین و تاثیر انقلاب اسلامی در تحولات آن افزود: در اواسط دهۀ ۱۹۸۰ جریان حاکم بر فلسطین (عرفات و فتح) بود، در حال متمایل شدن به سازش با اسرائیل بودند و همین امر نهایتاً باعث تسلیم آنها در مقابل دشمن شد. اما با الهام از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۷ انتفاضه مسجد الاقصی، شکل میگیرد و از دل آن حماس و جهاد اسلامی متولد میشوند.
صفار هرندی در انتها به تشریح اثر گذاری انقلاب اسلامی در گروههای اسلامی همچون حزبالله و انصار الله اشاره نمود و گفت: یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، شکستن هیمنه آمریکا و دیگر مستکبران غربی میباشد. این شکستن را میتوان در پیروزی انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی مشاهده نمود. در فضای شکستن هیمنه مستکبران، جنبشهای آزادیخواهی همچون حزبالله لبنان رشد میکند و پیروز میشوند. نتیجه و غایت این فرایند، ورود یک نیروی جدید به مناسبات سیاسی جهان به نام اسلام است. مصداق این امر را میتوان تشکیل جبهه مقاومت با مرکزیت ایران در منطقه و حتی فراتر از منطقه دانست.