نویسنده در اين اثر، از يك‌سو، درصدد بيان ديدگاه‌های خويش در باب مسائل اساسی فلسفه‌ی مضاف، و از ديگرسو در مقام جلب‌‌نظر ارباب حكمت و معرفت، به ضرورت و اهميت تأسيس و توسعه‌ی فلسفه‌های مضاف، براساس حكمت و علوم عقلی اسلامی هستند و از سوی سوم ایشان با ارائه مباحث مهمی در بخش اول و ارائه چند بحث درباره‌ی چند فلسفه مضاف، سعی کرده‌اند الگوهایی را برای تأسیس و تدوین فلسفه‌های مضاف اسلامی در معرض درد علاقمندان به این امر قرار دهند.
نگاهی گذرا بر آثار و آراي استاد نشان می‌دهد زمينه‌های مطالعاتی ايشان گستره‌ی متنوعی را دربر می‌گيرد. عرصه‌های گوناگونی همچون: ۱. مبانی و كليات فلسفه‌های مضاف، ۲. فلسفه‌ی دين، منطق فهم دین و فلسفه‌ی معرفت دينی، ۳. فلسفه‌ی اصول، فلسفه‌ی فقه و اصول فقه، ۴. علم دينی، به‌ويژه علوم انسانی اسلامی ۵. فرهنگ‌پژوهی، به‌ويژه فلسفه‌ی فرهنگ، ۶. نظام تعليم و تربيت، به‌ويژه مسائل حوزه ودانشگاه، ۷. فقه سیاسی، انديشه‌ی سياسی، مباحث پيشرفت و نقد تجدد، ۸. مباحث هنر، شعر و ادبيات فارسی، هريك سهمی از سودای قلبی و سواد قلمی استاد را به خود معطوف داشته است، اما مطالعه‌ی تأسيسی در زمينه‌ی فلسفه‌های مضاف به علوم و امور، «منطق فهم دين» و «مبانی معرفت دينی» نقطه‌ی ثقل تحقيقات وی را تشكيل داده است.