سیاست‌ورزی هنرمندانه!

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر محسن ردادی عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه در یادداشتی که در اختیار روزنامه ایران قرار داده بود نسبت به نحوه برگزاری و انتخاب برگزیدگان جشنواره کن واکنش نشان داد. متن کامل یادداشت ایشان در ادامه آمده است.

نمایش فیلم ضداسلامی «عنکبوت مقدس» در جشنوارۀ کن اعتراض‌های فراوانی را برانگیخته است. یکی از پرتکرارترین نقدها این است که چرا جشنوارۀ کن اینچنین سیاسی رفتار کرده و بر اساس معیارهای سیاسی اقدام به اهدای جوایز کرده است؟ اگر ماهیت جشنواره‌ها را بدانیم آنگاه متوجه می‌شویم که چنین نقدی وارد نیست. اصولاً جشنواره‌ها، ماهیتی سیاسی دارند. وقتی می‌گوییم چرا جشنواره کن با معیارهای سیاسی تصمیم‌گیری کرده است، مثل این است که بپرسیم چرا قصاب، حیوانات را می‌کشد؟ اصلاً ماهیت قصابی، ذبح است و ماهیت جشنواره نیز اِعمال سیاست‌های دولت و احزاب است. برخی از جشنواره‌ها بیشتر سیاسی هستند و برخی کمتر. اما بدون استثنا همۀ جشنواره‌ها سیاسی هستند.

جشنواره‌های سینمایی تقاطع هنر با منافع سیاسی‌اقتصادی است. از یک طرف محلی است برای عرضۀ برجسته‌ترین آثار هنری؛ از طرف دیگر بازار، ستارگان تبلیغاتی آیندۀ خود را شناسایی و افرادی که روی فرش قرمز قدم می‌زنند در واقع خود را به شرکت‌های مختلف اقتصادی عرضه می‌کنند؛ و از سویی دیگر، سیاست‌ها و گرایش‌های سیاسیِ حاکمیت در سینما جریان پیدا می‌کند.

دولت‌های غربی کاملاً بر سینما اشراف دارند و آن را تنظیم می‌کنند. اما برای این منظور از ابزار زور و قانون و توقیف استفاده نمی‌کنند. بلکه جشنواره‌ها با جایزه دادن به فیلم‌های مطلوب حاکمیت، جهت‌گیریِ سالانۀ سینما را تعیین می‌کنند و ستارگان و هنرپیشه‌ها را در چارچوب تعیین‌شده حفظ می‌کنند. همۀ این اقدامات با حداقل دخالت دولت انجام می‌گیرد و صحنه‌گردان اصلی جشنواره‌ها فقط بخش خصوصی است.

در جشنوارۀ فجر دولت حضوری پررنگ دارد؛ دبیر جشنواره منصوب دولت است و در افتتاحیه و اختتامیۀ جشنواره، مقامات دولتی حضور پیدا می‌کنند. با این حال فیلم‌هایی که جایزه می‌گیرند یا سر و صدا به پا می‌کنند، کمترین سنخیت را با خواست و گرایش سیاسی حاکمیت دارند و اغلب، پیامشان بر علیه نظام سیاسی‌اجتماعی ایران است. در جشنواره‌های غربی مانند کن و ونیز و لندن و برلین، هیچ مقام دولتی‌ای حضور ندارد؛ دبیر و رئیس جشنواره افرادی کاملاً برجسته از دل سینما هستند و با این حال جریان غالب فیلم‌های جشنواره و جوایزی که به آنها تعلق می‌گیرد در مجموع به نفع دولت و در راستای سیاست‌های کلان فرهنگی آن دولت‌هاست. علت این است که ما از ماهیت سیاسی جشنواره آگاهی نداریم و از تأثیر آن در کنترل جریان فرهنگی سینما غافل هستیم. در نتیجه دولت به جای هدایت هوشمندانۀ جشنواره‌های سینمایی، از ابزارهای غیرسینمایی استفاده می‌کند که کم‌فایده و پرهزینه هستند. غالباً دخالت مستقیم دولت در جشنواره‌ها و امور سینمایی اثر معکوس دارد. خوب است از این تجربۀ طولانی غرب استفاده کنیم و برای تنظیم‌گری سینما از جشنواره‌ها استفاده کنیم. دولت باید از دخالت و حضور مستقیم و زمخت در جشنواره‌ها به شدت اجتناب کند، ولی افراد اثرگذار در جشنواره‌ها، تأمین‌کنندۀ منافع نظام سیاسی‌اجتماعی باشند.

جشنوارۀ کن نیز از قاعدۀ کلی جشنواره‌های دنیا مستثنی نیست و البته در کنار جشنوارۀ برلین، از سیاسی‌ترین جشنواره‌ها به‌شمار می‌رود. جشنوارۀ آکادمی علوم و هنرهای سینما(اهداکنندۀ جایزۀ اسکار) یا جشنوارۀ ادینبورگ یا جشنوارۀ سیدنی به این شدت سیاسی نیستند. در جشنوارۀ کن مسائل و محتوای سیاسی فیلم‌ها در تصمیم‌گیری داوران بسیار مؤثر است. در این زمینه توجه به دو مثال می‌تواند مفید باشد:

در جشنوارۀ کن، یک جایزۀ مستقل به نام نخل دگرباشی جنسی(Queer Palm) وجود دارد که به فیلم‌هایی داده می‌شود که در آن گرایش‌های غیرمرسوم جنسی ترویج شده باشد. امسال این جایزه به یک فیلم پاکستانی به نام سرزمین شادی (Joyland) تعلق گرفت. پاکستان برای اولین بار است که به بخش مسابقۀ جشنوارۀ کن راه پیدا می‌کند و در اولین حضور توانست جایزۀ این جشنواره را دریافت کند. آیا اهدای این جایزه، باعث نمی‌شود که سایر فیلم‌سازان پاکستانی یا سایر کشورهای اسلامی ترغیب شوند فیلم‌هایی با مضمون همجنس‌گرایی بسازند تا آنها هم بخت کسب جایزۀ کن را داشته باشند؟ این مثالی است که نشان می‌دهد چگونه اهدای جایزه به یک فیلم با مضمون خاص، فیلم‌سازی را در مسیر خاصی هدایت می‌کند.

مثالی دیگر: در سال ۲۰۱۸ فیلم لبنانی کفرناحوم، برندۀ جایزۀ هیأت داوران شد. این فیلم چنان فضای سیاهی از جامعۀ مسلمانان در لبنان و سوریه ارائه می‌کند که نمونۀ آن را در سیاهترین فیلم‌های ایرانی هم نمی‌توان یافت! اهدای جایزه به این فیلم، پیامی است به فیلم‌سازان کشورهای اسلامی که برای دریافت نخل طلایی جشنوارۀ کن باید هرچه ممکن است فیلم‌های سیاه‌تری از جامعه بسازند. خلاقیت و نوآوری در سیاه‌نمایی، معیار اهدای جایزه به فیلم‌سازان کشورهای مسلمان است.

این دو مثال نشان می‌دهد که چطور با اهدای جایزه می‌توان ذائقۀ سینماگران را کنترل کرد. پشت این هیاهوها و زرق و برق، اهداف دقیق سیاسی وجود دارد که ماهیت اصلی جشنواره‌ها را تشکیل می‌دهد. جشنواره‌های سینمایی ابزار تنظیم‌گری سینما هستند که به بهترین شکل توسط دولت‌های غربی به کار برده می‌شوند.

یک دلیل مهم برای سیاسی‌تر بودن جایزۀ کن این است که شهر کن در فرانسه قرار دارد! هرچند مردم ایران با استعمار انگلستان و روسیه و آمریکا آشنا هستند، اما بسیاری از کشورهای دنیا، از استعمار فرانسه رنج بسیار برده‌اند. خشونت و اسلام‌ستیزیِ تاریخی فرانسه، اگر از انگلستان بیشتر نباشد، کمتر نیست. انتشار کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اعظم اسلامی صلی‌الله علیه و آله وسلم در فرانسه در راستای همین اسلام‌ستیزی فرانسه است. همین سیاست استعماری و اسلام‌ستیزی در جشنوارۀ کن نیز دنبال می‌شود و نتیجۀ آن جایزه‌های سیاسی است که به فیلم‌های سیاه علیه کشورهای اسلامی و کارگردانان اسلام‌ستیز داده می‌شود.

بنابراین جشنواره‌های سینمایی، روشی برای هدایت و شکل‌دهی به سینمای داخلی و بین‌المللی در مسیر مطلوب کشورهای غربی است. دولت فرانسه و سایر کشورهای غربی، هرگز از ابزارهای پرهزینه‌ای همچون توقیف، تطمیع، زندان یا ممنوعیت فیلم‌سازی استفاده نمی‌کنند؛ جشنواره‌ها ابزارهای شیک، مؤثر و کم‌هزینه‌ای هستند که سینماگران را وادار به تمکین به خواسته‌های دولت‌های غربی کنند. سینماگران بدون اینکه متوجه باشند کاملاً‌ مطابق منافع و خواسته‌های این دولت‌ها فیلم می‌سازند تا بتوانند به فیلم‌هایی که برندۀ جایزه‌های مهم دنیا شده‌اند نزدیک‌تر شوند.

جشنواره‌های کن و برلین، سیاسی نیستند؛ بلکه خود سیاست هستند! مضحک است اگر تصور کنیم داوران این جشنواره‌ها فقط با معیارهای سینمایی فیلم‌ها را قضاوت می‌کنند. آنها بر اساس جهت‌گیری‌های سیاسی‌اقتصادی فیلم‌ها را انتخاب می‌کنند و البته این فیلم‌ها باید به اندازۀ کافی خلاقانه و هنرمندانه باشند که پیام‌های مورد نظر دولت‌های غربی را به زیباترین و پنهان‌ترین شکل ممکن به مخاطب القا کنند. فیلمی که پیامی متفاوت از خواست و ارادۀ دولت‌های غربی داشته باشد یا نتوانسته باشد پیام سیاسی خود را هنرمندانه در فیلم بگنجاند، به جشنواره راه نمی‌یابد یا جایزه نمی‌گیرد.