ریشه های مظلومیت امام حسن(ع)

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد که «عدم بصیرت و آگاهی از مقام امام و شرایط سیاسی» و «دنیا طلبی و جهالت در مقابل عقل» دو عامل اصلی مظلومیت امام حسن(ع) بود. حجت الاسلام و المسلمین قاسم ترخان معتقد است که امام حسن(ع) امروز نیز مظلوم است چرا که ما هنوز امام را به خوبی نشناختیم و هنوز نمی دانیم که در آن شرایط امام چاره ای جز صلح نداشتند و هنوز هم نمی دانیم که صلح امام حسن(ع) چه برکاتی داشته است. دلیل دیگری که امام حسن(ع) امروز نیز مظلوم هستند، به دنیا طلبی عده ای بر می گردد که موجب شده راه و منش و الگو بودن امام حسن(ع) مورد توجه قرار نگیرد.

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین قاسم ترخان در گفت وگو با شفقنا، درباره دلایل و ریشه های مظلومیت امام حسن(ع)، اظهار کرد: مظلومیت امام حسن(ع) را می توان در دو بازه زمان بررسی کرد، اولین بازه زمانی مربوط به زمان حضور حضرت است، زمانی که در مقام امامت بودند و نقش ایفا می کردند و دومین بازه زمانی مربوط به امروز است و باید بررسی شود که چرا امام حسن(ع) همچنان مظلوم هستند و امروز کمتر به ایشان پرداخته می شود؛ معتقدم دو گروه از عوامل در مظلومیت امام حسن(ع) تأثیر داشته است.

وی ادامه داد: براساس روایات گاهی جهل در مقابل علم و گاهی در مقابل عقل است و نهضت اسلامی ، از جهل در مقابل علم و عقل هر دو آسیب دیده است. در واقع اسلام هر دو جهل خطری برای دین و هدایت انسان‌ها به شمار می‌آید.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره جهالت در مقابل علم، گفت: علم به معنای «بصیرت و آگاهی» است و اگر یک جامعه ای امام و شرایط خود را نشناسند و تحلیل سیاسی درستی از زمان مناسب صلح و جنگ یا انجام وظایف خود ارایه نکنند و در حقیقت اگر بصیرت کافی نداشته باشند، طبیعی است که در مسیر اشتباهی گام بر خواهند داشت و به تعبیر مقام معظم رهبری که فرمودند: «اگر بصیرت و آگاهی نباشد، ممکن است که انسان به جای دشمن به دوست شلیک کند.» ولو اینکه انسان احساس مسئولیت و انگیزه هم داشته باشد، اما چون بصیرت و آگاهی ندارد به جای اینکه به دشمن شلیک کند به دوست شلیک خواهد کرد البته هر چه انگیزه بیشتر باشد و بصیرت نباشد، خطرناک تر خواهد بود. اینجاست که در بحث انگیزه و اخلاص، به عنصر آگاهی و بصیرت بسیار توجه می کنیم و باید توجه کرد همانطور که مقام معظم رهبری توجه دادند و بحث جهاد تبیین را به عنوان فرضیه مطرح کردند. امام صادق(ع) فرمودند: «عمل کننده بی بصیرت مانند رونده در بیراهه است، هر چه تندتر می رود، از مقصد دورتر می شود» که این خطر بزرگی است و به نظرم این خطر در زمان امام حسن(ع) در اوج خود قرار داشت چون با تبلیغات شدید و مسموم بنی امیه به گونه ای امر برای دوست و دشمن مشتبه شده بود.

در طول ۱۰ سال خانه نشینی امام حسن(ع)، حتی یک مساله شرعی از ایشان پرسیده نشد!

وی افزود: امام علی(ع) در زمانی مرجعیت سیاسی نداشتند، اما مرجعیت علمی داشتند لذا بارها می گفتند که اگر حضرت علی(ع) نبودند، من هلاک می شدم و این اعتراف به این دلیل بود که مرجعیت علمی حضرت علی(ع) را پذیرفته بودند. اما در زمان امام حسن(ع) تبلیغات به گونه ای بسیار بود که کسی حضرت را به عنوان مرجع علمی هم قبول نداشتند. علامه طباطبایی جمله ای دارند و می فرمایند: «در زمان ۱۰ سال که امام حسن(ع) خانه نشین بودند، حتی یک مساله شرعی هم از ایشان پرسیده نشد.» در حقیقت این همان «عدم بصیرت و آگاهی» است و این «عدم بصیرت و آگاهی» خود را در ابعاد گوناگون زندگی امام حسن(ع) نشان داد. اگر برخی مانند سلیمان بن صرد خزاعی و حُجْرَ بْنَ‏ عَدِی با اینکه از خواص شیعه بودند، صلح امام را نشانه ذلیل شدن مسلمانان ذکر می کردند و به امام خطاب می کردند مذل المؤمنین، نشانه بی بصیرتی به مقام امام حسن(ع) و تحلیل سیاسی نادرست آنان بوده است. اگر خوارج ریختند به خیمه حضرت و آن حضرت را مجروح کردند و فریب دسیسه معاویه را خوردند که شایعه کرده بود امام پنهانی با معاویه توافقی کردند؛ به این دلیل بود از بصیرت کافی برخوردار نبودند. آنان اگرچه اهل عبادت بودند اما به جهت عدم بصیرت به سادگی فریب خوردند.

ترخان با بیان اینکه عدم بصیرت و آگاهی در زمان امام حسن(ع) ابعاد مختلفی داشت، گفت: برخی از ابعاد عدم بصیرت به این مساله برمی گشت که اینان مقام امامت را نمی شناختند، اگر کسی بداند که امام چه مقاماتی دارد، به صلح از سوی امام اعتراض نمی کردند لذا این اعتراض آنان ناشی از این بود که تلقی درستی از مقام امامت نداشتند. نکته دوم اینکه گاهی تلقی درستی از وضعیت سیاسی آن روز نداشته‌اند. امامی که یاران خود را از دست داده و وقتی شرایط را می سنجد که اگر بجنگد، شیعه ای روی کره زمین نمی ماند، اینجا تشخص می دهد که باید صلح کند. این تشخیص برای امام معصوم است و حتی افرادی مانند حُجْرَ بْنَ‏ عَدِی هم نتوانست این تشخیص و بصیرت کافی را داشته باشد. این عدم بصیرت خود یک زمینه و عاملی برای مظلومیت امام حسن(ع) بود.

وی در ادامه به روایتی از ابوسعید اشاره و خاطرنشان کرد: ابو سعید از امام حسن(ع) سوال کرد: اى فرزند رسول خدا براى چه با معاویه مداهنه و صلح نمودید و حال آن که مى‌دانستید حقّ مال شما است، نه مال او و نیز مى‌دانستید که معاویه گمراه و ستمگر است؟ حضرت فرمودند: آیا بعد از پدرم علیه السّلام من حجّت خدا بر مردم و امام ایشان نیستم؟ عرضه داشتم: بله، همین طور است. فرمود: آیا مگر من نه آن کسى هستم که رسول خدا (ص )در باره من و برادرم فرمودند: حسن و حسین دو امام بوده چه قیام کرده و چه بنشینند؟ عرض کردم: آرى همین طور است. فرمود: پس من امامم چه قیام کنم و چه بنشینم. اى ابا سعید! به همان علّتى که پیامبر(ص) با بنى ضمره و بنى اشجع و با اهل مکه هنگام برگشت از حدیبیّه صلح فرمودند، من نیز با معاویه صلح نموده‌ام و حتماً صلح من آثار و برکاتی دارد.

سپس امام حسن(ع) توضیح دادند: اى ابا سعید وقتى من امام از جانب خدا بودم نباید رأى مرا تخطئه کنى و عملى را که انجام داده‌ام چه مهادنه و صلح بوده و چه محاربه و جنگ باشد مى‌باید بپذیرى اگر چه حِکمت کردار من بر تو مخفى و مشتبه باشد. مگر نمى‌بینى جناب خضر علیه السّلام وقتى کشتى را شکافت و جوان را کشت و دیوار را تعمیر کرد و بپا داشت موسى به غضب آمد و از کردارش سخت برآشفت؟ جهت غضبناک شدن موسى این بود که حکمت عمل خضر بر او مخفى بود تا آن که خضر علیه السّلام آن را بازگو کرد و موسى راضى گشت. عمل و کردار من نیز همین طور می‌باشد یعنى از عمل و فعل من خرسند نبوده بلکه غضبناک هستید زیرا حکمت آن بر شما پنهان می‌باشد و آن این است که اگر من غیر از این می‌نمودم یک نفر از شیعیان ما روى زمین باقى نمی‌ماند مگر آن که او را می‌کشتند.

«عدم بصیرت و آگاهی و تحلیل سیاسی و شناخت مقام امامت» مهم ترین عامل مظلومیت امام حسن(ع) بود

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد که مهم ترین عاملی که باعث مظلومیت امام حسن(ع) شد، «عدم بصیرت و آگاهی و تحلیل سیاسی و شناخت مقام امامت» بود که این موارد در میان یاران امام (چه افرادی که جزو خوارج و به دلیل دشمنی و کینه با معاویه به کنار امام آمدند و چه کسانی که شیعه بودند و از این بصیرت محروم بودند.) نشان داده شد.

عامل دوم مظلومیت امام حسن(ع) «جهالت در مقابل عقل» بود

وی درباره دومین عامل مهمی که سبب مظلومیت امام حسن(ع) شد، گفت: عامل دوم مظلومیت امام حسن(ع) «جهالت در مقابل عقل» بود. کسی که دنیاطلب است جاهل است و این یکی از بزرگترین خطرات به شمار می‌آید. برخی مانند حکم و عبیدالله بن عباس و رؤسای قبائل با اینکه می‌دانستند حق با چه کسی است، اما فریفته دنیا شدند و برای مال دنیا و مقام دنیا و زر و زور، چشم را بر روی حقیقت بستند و امام را تنها گذاشتند.

امام حسن(ع) امروز هم مظلوم هستند

ترخان با تأکید بر اینکه امام حسن(ع) امروز نیز مظلوم هستند، گفت: تا هر زمانی که این دو عامل یعنی «عدم بصیرت و آگاهی از مقام امام و شرایط سیاسی» و «دنیا طلبی و جهالت در مقابل عقل» وجود داشته باشد، امام مظلوم همچنان مظلوم است چرا که ما هنوز امام را به خوبی نشناختیم و هنوز نمی دانیم که در آن شرایط امام چاره ای جز صلح نداشتند و هنوز هم نمی دانیم که صلح امام حسن(ع) چه برکاتی داشته است. دلیل دیگری که امام حسن(ع) امروز نیز مظلوم هستند، به دنیا طلبی عده ای بر می گردد که موجب شده راه و منش و الگو بودن امام حسن(ع) مورد توجه قرار نگیرد.

ترخان تصریح کرد که امروز باید تلاش کنیم عوامل مظلومیت امام حسن(ع) که در دو جهالت به آن اشاره شد را بزدائیم. امروز باید تلاش کنیم که آگاهی و بصیرت خود از امام و مقام و نقش ایشان و شرایط تاریخی، سیاسی و اجتماعی که امام حسن(ع) در آن گرفتار بودند را بالا ببریم. اگر فهمیدیم که امام حسن(ع) اگر جای امام حسین(ع) بود، همان کاری را انجام می‌داد که امام حسین انجام داد و بر عکس؛ و اگر آگاهی کافی از برکات صلح امام حسن(ع) دریافت می‌کردیم، آن زمان دیگر امام حسن(ع) در بین ما مظلوم نخواهد بود و همانطور که برای امام حسین(ع) مجالس شادی و عزا برگزار می کنیم و هزینه می کنیم، برای امام حسن(ع) نیز چنین خواهیم کرد.