یادداشتی بر یادداشت‌های آسیب‌شناختی حوزه

یادداشتی بر یادداشت‌های آسیب‌شناختی حوزه

دکتر رمضان علی‌تبار  عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

امروزه یادداشت‌هایی از استاد شهید مطهری مربوط به دهه سی و چهل، در فضای مجازی منتشر می‌شود که بخشی از آن ناظر به نقد حوزه و روحانیت به ویژه جایگاه حوزه، مرجعیت، مسائل مالی و امثال آن است. در اینجا قصد نداریم به نقد یادداشت‌ها بپردازیم، بلکه بیشتر با نگاه و تحلیل  ایجابی به حوزه پرداخته و نقدهای احتمالی بر آن، مطالبی در چند محور کلی نگاشته می‌شود.

الف) سندیت یادداشت‌ها و جواز انتشار آن:

مهمترین نکته درباره سندیت این گونه یادداشت‌ها، احراز انتساب آنها به استاد شهید مطهری است و پس اثبات سندیت، اصل جواز انتشار چنین یادداشت‌هایی است. آیا این گونه یادداشت‌ها به مثابه امر خصوصی و شخصی نیست؟ به نظر می‌رسد نشر یادداشت‌ها و فیش‌های خام یک محقق، آن هم بدون اذن و اجازه وی، مثل این می‌ماند که در آزمایشگاه داروسازی، از بین عناصر مختلف یک دارو، تنها یک عنصر را در اختیار بیمار قرار دهیم. این کار، نه تنها به بهبودی بیمار کمکی نمی‌کند بلکه ممکن است منجر به مرگ بیمار گردد. این مسأله درباره نشر فیش‌های خام، نیز صادق است؛ لذا این کار هم به لحاظ روش و اعتبار پژوهش و هم به لحاظ اخلاق پژوهش، نادرست است. به قول برخی اساتید (آیت الله علیدوست)، نشر چنین یادداشت‌هایی، ظلم آشکاری به صاحب آن  است؛ زیرا چنین عملی به این می‌ماند که شخصی را با لباس خواب از خانه بیرون بکشند و درست به همان جایی ببرندش که در آنجا همیشه با لباس رسمی و آراسته ظاهر می شده است (ضُرب مثلٌ فاستعموا له)!

ب) دلالت یادداشت‌ها و ضرورت تبیین آن‌ها:

درباره فهم و تبیین یک متن، عوامل مختلفی باید بررسی گردد که مهمترین آن توجه به زمینه، زمانه و شأن نزول آن است؛ چون ممکن است ناظر به موارد خاص، زمان  و هدف خاصی بوده و قابل تعمیم نباشد؛ مثلاً یادداشت‌های شهید مطهری در نقد حوزه، بیشتر ناظر به دهه سی و چهل و برخی مشکلات خاص آن دوره و همچنین انتظارات و توقعات نویسنده در زمان جوانی آن می‌باشد.

ج) تحلیلی بر آسیب‌شناسی‌های حوزه:

با توجه به آنچه گفته شد، در شناخت حوزه و آسیب‌شناسی آن، مراتب مختلف آن باید از همدیگر تفکیک گردد. حوزه دارای مراتب یا جهان‌های مختلفی است:

  1. جهان اول حوزه، دین و محتوای دین است. این جهان، مثابه متعلق و موضوع حوزه، کاملاً عینی، حقیقی و مصون از هرگونه خطا و آسیب است.
  2. جهان دوم حوزه، نظام معرفت دینی، به عنوان محصول معرفتی حوزه می‌باشد. نظام معرفتی حوزه، علمی، قابل دفاع و در عین حال، نیازمند آسیب‌شناسی، تحول و پیشرفت بوده و فعلاً در حال رشد و تحول است.
  3. جهان سوم حوزه: تک تک طلاب و عالمان دینی (جهان افراد) است. این جهان نیز کاملاً عینی و ملموس می‌باشد که دارای نقاط قوت و ضعف است و آسیب‌ها جنبه فردی و شخصی دارد. به عبارت دیگر، قوت یا ضعف هر فرد را در مرحله فردی و شخصی، ناظر به خودش است (هر چند به نگاه مردم، کنش و عمل یک فرد را به کل سیستم سرایت و تعمیم می‌دهند؛ اما در واقع، چنین نیست.)
  4. جهان چهارم، جهان اعتبارات، نمادها، نهادها، سازمان‌ها، ذهنیت‌ها، عناوین، القاب، مدارک، و امثال آن است؛ و لذا کاملاً امری اعتباری خواهد بود. به عبارت دیگر، این بخش از واقعیات حوزه، از سنخ جهان فرهنگی و اعتباری است.

با توجه به جهان‌های چهارگانه حوزه، آسیب‌ها معمولاً ناظر به مرتبه دوم به بعد به ویژه مرتبه چهارم است و بیشترین جهان آسیب‌زا و آسیب‌خیز، مرتبه چهارم می‌باشد و دیگران نیز بیشتر، قوت‌ها و ضعف‌های مرتبه سوم و چهارم را می‌بینند. به عبارت دیگر، تعمیم‌ها  معمولاً در مرتبه سوم و چهام است که به جهان اول و دوم نیز سرایت داده می‌شود؛ لذا متعلق یادداشت شهید مطهری در نقد حوزه، بیشتر ناظر به جهان چهارم است که متأسفانه، آسیب آن، روی جهان دوم و سوم نیز اثرگذار خواهد بود.

با این تفکیک، تمام مسائل و امور دینی و حوزوی را می‌توان بر مراتب چهارگانه تطبیق داد، مثلاً احکام فقهی و شرعی، دارای مراتب یادشده است، مرتبه نخست، حکم الهی به مثابه یکی از محتوای دین و نفس الامر دینی است. این مرتبه، ساحت الوهی بوده و خالی از هر گونه خطا و آسیب است. جهان دوم آن، معرفت فقهی (نظام معرفتی فقه) و محصول فهم روشمند و عالمانه از دین است. این مرتبه هر چند معصومانه نیست؛ اما امری علمی، روشمند و معتبر است و در عین حال، امکان آسیب‌، انحراف و خطا وجود دارد و نیازمند آسیب‌شناسی خواهد بود. البته با توجه به منطق اجتهادی، با کمترین آسیبی مواجه است. جهان سوم احکام فقهی، عمل تک تک متشرعین و عالمان است. این مرتبه کاملاً شخصی است و آسیب‌شناسی آن نیز امری شخصی و فردی خواهد بود. جهان چهارم احکام فقهی، زمانی است که تبدیل به یک نماد، ساختار، ذهنیت‌ها و امثال آن می‌شود و آن ذهنیت‌ها و علایق، گاهی در جهان‌های دیگر اثرگذار خواهد بود؛ مثلاً مشکل تورم فقه فردی و کمرنگ‌شدن حوزه‌های دیگر نظام معرفتی دین، به عوامل مختلفی بر می‌گردد و بیشتر عوامل آن، از سنخ جهان چهام (اعتبارها و نمادهاست). یا مثلاً مسأله وجوهات شرعی (کمیت و کیفیت آن)، به لحاظ واقع، ناظر به جهان اول و دوم حوزه است؛ اما به مثابه یک نهاد، نماد و سیستم، در جهان چهام، قرار دارد؛ لذا  اصل مسأله آن در مقام اول و دوم، کاملاً اثبات‌شده و منطبق بر دین است؛ اما آنگاه که تبدیل به یک نهاد و سیستم مالی (نحوه مدیریت آن) شده، قطعاً در طول زمان‌های گذشته تاکنون، با آسیب‌ها و خطاهایی مواجه بوده و از این لحاظ نیازمند آسیب‌شناسی است. مثال دیگر، مسأله مدارک علمی حوزه است. در گذشته، اجازات استادان و علما و تأییدیه آنان، به مثابه مدرک علمی، دال بر سطح و جایگاه علمی افراد بود و در کنار آن، القاب خاصی نیز نشان‌گر مدرک علمی و عملی آنان به شمار می‌رفت. این مسأله امروزه با حفظ رویه گذشته، شکل‌های دیگری نیز به خود گرفته است. نظام امتحانات، مصاحبه‌ها، تقریرات دروس، پایان‌نامه‌ها برای مدارک سطوح مختلف حوزه، از این قبیل‌اند. این فرایند که ناظر به مقام چهارم حوزه است فی نفسه  امری مطلوب و بعضاً ضروری است؛ اما در دل آن، آسیب‌هایی نیز شکل می‌گیرد که از جمله آن، مشکلی به نام مدرک‌گرایی است. مدرک‌گرایی صرفاً ناظر به مدارک علمی جدید ( و عناوینی نظیر دکتر و…) نیست؛ بلکه اصالت‌دادن به هر گونه عناوین، القاب، جایگاه وحتی ظواهر، در مقابل رسالت اصلی حوزه، به نوعی، مدرک‌گرایی است. به عبارت دیگر، مدرک‌گرایی یعنی اصالت‌دادن به جهان اعتبار و غفلت از جهان اول و دوم (اعم از عناوین و القاب سنتی حوزه یا عناوین جدید). این آسیب‌ها، در گذشته بوده و اکنون نیز پررنگ‌تر شده و گریوان‌گیر حوزه شده است؛ لذا حوزه از این لحاظ، نیازمند آسیب‌شناسی جدی است.

بنا براین، مراد از آسیب‌شناسی حوزه، نفی و تخریب آن نیست؛ بلکه با تفکیک مقامات و جهان‌های متفاوت آن، هر کدام در جای خود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در این زمینه، فرمایشات حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری (حفظه الله) و علمای حوزه می‌تواند راهنما و راهگشای خوبی باشد.