شورای علمی گروه ادب و هنر مرکز پژوهش‌های جوان

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یکصد و شصت و پنجمین جلسه شورای علمی گروه ادب و هنر مرکز پژوهش‌های جوان وابسته به پژوهشگاه برگزار شد. در این جلسه میزگردی با محوریت نقد و بررسی اشعار ترانه‌های سریال‌های صدا وسیما (به بهانه دیدار اخیر شاعران با رهبر انقلاب)؛ بر پا گردید.

دکتر اسماعیل امینی (مسئول سابق شورای شعر صدا و سیما) در دیدار اخیر شاعران با رهبر انقلاب دو موضوع در کنار هم مطرح شد اول موضوع کلی پاسداشت ادبیات فارسی در رسانه ملی است که تاکید رهبر انقلاب این بود که متاسفانه نسبت به زبان، شعر و خط فارسی اهتمام جدی‌ای نیست؛ ایشان گوشزد کرده‌اند که زبان فارسی یکی از ارکان هویت ملی ماست و به همین دلیل این موضوع را مهم ارزیابی می‌کنند. این دغدغه صرفا در دوران زعامت رهبر انقلاب مطرح نشده بلکه از همان دوران ریاست جمهوری ایشان بیان شده است. در امر نظارت بر پاسداشت زبان فارسی، اوضاع آشفته‌ای وجود دارد به گونه‌ای که حتی معیارهای ساده زبانی را هم در این زمینه رعایت نمی‌کنند. بنده به عنوان کسی که۱۰ سال مسئول شورای شعر صدا و سیما بوده‌ام و اکنون هم عضو شورای عالی موسیقی صدا وسیما هستم این حرف را می زنم.

متاسفانه شورای موسیقی صدا و سیما خیلی تشریفاتی شده است. شاید سالی یک بار جلسه می‌گذارند و تمام. در حال حاضر صدا و سیما شورای شعر هم ندارد؛ در گذشته اساتیدی مثل استاد مشفق، استاد باقری و سایر بزرگان ادبیات در این شورا حضور داشتند اما مرکز موسیقی تقریباً از بین رفت و تبدیل به یک واحد اداری کوچکی شد.

وی ادامه داد: در حال حاضر دو نوع ترانه در صدا و سیما تولید می‌شود؛ نوع اول ترانه‌هایی هستند که مربوط به مناسبت‌های گوناگون است؛ مثلا در خصوص پیروزی تیم ملی در مسابقات ورزشی یا پیروزی انقلاب اسلامی و یا نظایر این‌ها بعضا ترانه‌هایی در صدا و سیما تولید می‌شود. نوع دوم ترانه‌هایی هستند که تهیه کننده‌ها برای برنامه‌ها و سریال‌ها و فیلم‌ها در کنار تولید قطعه موسیقی، تولید می‌کنند و در تیتراژ از آن استفاده می‌شود. خود تهیه کننده‌ها کارشناس موسیقی نیستند و هدف شان جذب حداکثری مخاطب به هر قیمت است. همین ترانه‌ها بعدها منبع درآمد برای خواننده ها می‌شود و کنسرت می‌گذارند یا ترانه‌شان زنگ پیشواز موبایل می‌شود و لذا چه بسا آن خواننده برای ترانه‌ای که در صدا وسیما خوانده مبلغی دریافت نکند، چراکه می‌داند از این طریق به مخاطب شناسانده می‌شود و همین برای او کافی است. مجموع این عوامل دست به دست هم می‌دهد که زبان فارسی در ترانه‌ها به مشکل بر‌خورد کند. متاسفانه رگه‌هایی از جاذبه‌های شعری و ترانه‌های مربوط به پیش از انقلاب هنوز در ذائقه برخی از ترانه سازان در صداوسیما رسوب دارد. متاسفانه در خصوص ترانه‌ها، کارشناس هست و کار کارشناسی صورت میگیرد؛ ولی تصمیم نهایی را کارشناس نمی‌گیرد و مصلحت سنجی‌های مخرب مدیریتی در این زمینه آسیب زاست. گاهی اوقات فشارهای رسانه‌ای و فضا سازی‌های مجازی توسط یک خواننده باعث می‌شود تا ترانه‌ای مجوز انتشار بگیرد. بخشی از ناظرین و ارزیاب‌ها در صدا وسیما تربیت سیاسی دارند اما تربیت فرهنگی ندارند؛ معیار این ارزیابان این است که شعری سیاسی و ضد انقلاب خوانده نشود و بس و دیگر کاری ندارند که مضامین ضد فرهنگی در ترانه‌ها خوانده می‌شود یا خیر.

امیر حامد مجیدی‌نیا (محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات) در این جلسه گفت: از لحاظ هنری آثار در صدا و سیما دچار افت شده است. دهه اول بعداز انقلاب بهترین نوازنده‌ها و خواننده‌ها با صدا و سیما همکاری داشتند اما این سال‌ها آثار افراد درجه دوم  و سوم در صدا و سیما اجرا می‌شود. گسست فرهنگی که در اواخر دهه ۸۰ به وجود آمد باعث شد افراد فرمی از ادبیات را بگیرند که از لحاظ گونه ادبی گونه‌ای بود که به هیچ وجه در ساختار و چارچوب زبان معیار جا نمی‌شد.

محمد قاسمی‌پور(فعال ادبی) در این جلسه بیان داشت: ما در حوزه سیاست گذاری‌های ادب و هنر دهه اخیر تکلیف‌مان با بسیاری از مسائل مشخص نیست. وضعیت صدا و سیماهای مراکز استانی خیلی معقول تر و پسندیده‌تر و منطقی تر از آنچه که در تهران اتفاق می‌افتد. متاسفانه برخی جریان های مافیایی قدرتمند درحوزه شعر و ترانه در رسانه ملی ریشه دوانده است. در حوزه ترانه سازی، انفعالی عمل کردن صدا و سیما را رنج می‌دهد؛این وضعیت سبب شده تا ترانه های متعهد به گفتمان انقلاب را کمتر در صدا وسیما شاهد باشیم و در مقابل ترانه های تقلیدی به سبک ترانه های لس انجلسی مثل قارچ در آثار ما رشد کنند اما این همه داستان نیست و هجوم سبک ترانه‌های موسیقی زیر زمینی هم وضعیت را وخیم‌تر کرده است. ترانه‌های نازل ایجاد ابتذال می کند. این ابتذال فقط حوزه فرهنگ را در بر نمی‌گیرد بلکه حوزه‌های دیگری مثل سیاست را نیز تحت شعاع قرار می دهد؛ مثلا در فضای انتخابات، فلان خواننده برای فلان نامزد انتخاباتی ترانه می‌خواند و شخصیت خواننده، موسیقی و شعر ترانه او مرتبط با شخصیت  نامزد انتخاباتی مطرح می‌گردد.

وی افزود:در این سال ها اگر صدا و سیما درست کار کرده بود موسیقی اصیل ،جایگزین موسیقی مبتذل نمی‌شد. ترانه سرا در مسیر حرکت صحیح این فن در درجه اول، باید شاعر به معنای وسیع کلمه باشد. با اصول جمله بندی، ترکیبات و نوآوری ها، اشارات و کنایات شعری و تمثیل های زیرکانه برای رسانیدن پیام شاعرانه، آشنا باشد. برای بیان آهنگ باید با طبعی پربار، قادر به استخدام کلمات ظریف بوده تا با قدرت خلاقه شعر و بازگو کردن مفاهیم موسیقی به کج راهی کشیده نشود. احوال آهنگ‌ها را در مقامات مختلف باهوش شاعرانه بشناسد و برای هر حالتی از آهنگ، مفاهیم مناسب در قالب کلمات بیان کند. انتخاب موضوع از شروط ریشه ای در ترانه سرایی است. آهنگ از سازمان به هم پیوسته ای شکل گرفته که اساتید موسیقی ایرانی به آن توجهی خاص دارند. سزاوار نیست ترانه سرا این سازمان را به هم ریزد و با کلمات و جملات نامتجانس، خط فکری آهنگ را مشوش کند. این کار مشکل ترین مرحله ترانه سازی است.

آتنا آل یاسین(جامعه شناس)نیز در این جلسه گفت: هر شاعری ترانه سرا نیست ولی هر ترانه سرا، لزوما باید شاعر باشد. در ایران برعکس کشورهای غربی، آهنگ ابتدا براساس قواعد موسیقی ساخته می شود و روی آهنگ ساخته شده،شاعر مکلف به سرودن شعر است. آهنگ ساز هنرمند، ابتدا ملودی را خلق می کند و سپس با ذوق خویش آن را در چارچوب مایه، گام و یا گوشه دلخواهش قرار می‌دهد. برای همین آهنگ سازی روی شعر آماده، معمول نیست و اگر چندین آهنگ نیز بدین صورت ساخته شده باشد، میزان‌های مخصوصی دارند که غالبا از وزن و آهنگ کلام شعر الهام گرفته و یکنواختی آهنگ را فریاد می‌زنند.

حجت‌الاسلام مهدی جهان( منتقد ادبی) در این جلسه اشاره کرد: در کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌کشی نوشته علی رضاقلی در وهله نخست از واژگانی در عنوان کتاب استفاده شده که ذهن را بیشتر به سمت نخبه‌های علمی کشور سوق می‌دهد در حالی که مقصود نویسنده نخبه‌های سیاسی کشور بوده است. به همین منوال باید کلمه جامعه‌شناسی دربرگیرنده طیف گسترده‌تری از افراد جامعه چه از نظر رفتاری و یا  طبقه اجتماعی باشد.اما بیشتر عوامل ذکر شده نادیده گرفته شده و یا به قدری سطحی بررسی شده که در مورد صحت آن تردید می‌کنیم. لذا ارتباط خوبی بین عنوان کتاب و محتوای درونی کتاب برقرار نشده است. انچه مشخص است این است که کلمات مردم عادی با کلمات علمی متفاوت است .

در خصوص ترانه‌ها و اشعار ان‌ها نیز باید مراقب بود تا غلط‌های مصطلح به خاطر عامه‌پسندی وارد زبان فارسی نشود و ادبیات فارسی از این حیث تهدید نشود. ذائقه مردم در دست برنامه ساز صدا و سیماست و او می‌تواند این ذائقه را ارتقا یا تنزل دهد.

محمد حسن شاهنگی(مدیر گروه ادب و هنر مرکز پژوهش های جوان) در انتهای این جلسه گفت: در نگاه رهبر انقلاب، شعر معجزه است و به همین اندازه شاعران نسبت به آن مسئولیت دارند. ایشان در دیدار اخیر شاعران اشاره کردند که برخی از ترانه‌هایی که ازصدا و سیما پخش می شود بسیار ضعیف است؛رهبر انقلاب از وزارت ارشاد و حوزه هنری خواستند که در این زمینه وظیفه خود را انجام دهند و بیشتر این مسئله را مورد توجه داشته باشند. برخی ازمدیران تصمیم گیر در صدا و سیما تفاوتی بین شعر و ترانه قایل نمی شوند؛مبنای ترانه،شعر است و ملزم به مراعات  قواعد و قوانین شعر می باشد، مثلا یک ترانه مانند شعر دارای قافیه و وزن می باشد. برخی بر این باورند که ترانه دارای یک پیوند درونی با موسیقی است. در حالی که شعر در ذات خود موزون است و ریتم آهنگین در سرشت آن وجود دارد. شبهه دیگری مطرح می‌شود که ترانه سرا شرایط زمانه خودش را به تصویر می‌کشد و نمی‌توان با حافظ و مولانا مشکلات و مسایل امروز را واگویه کرد و هر قدر هم که این شاعران مسایل را به صورت عمیق و کلی در شعر خود بیان کرده باشند نمی‌توانند پاسخگوی مسایل اجتماعی روز باشند؛ پس همین ترانه‌های نه چندان فاخر خوبند! ترانه‌های تهی ازفکر، دغدغه و اندیشه ماندگاری زیادی ندارند و خیلی زود ازخاطره‌ها رخت بر می‌بندند. ترانه‌های مخدوش به ساز و کار‌های موسیقیایی  هم لطمه‌های فراوانی می‌زنند. کپی‌سازی و تقلید ترانه‌های غیر بومی با هویت ایرانی بیگانه است و مخاطب با آنها ارتباط محکمی برقرار نمی‌کند. باید به این سوال به صورت دقیق پاسخ داد که فرایند نظارت درونی صدا و سیما در خصوص اشعار ترانه های سریال‌های صدا وسیما کجاست؟ آیا در پس پرده اتفاقاتی رخ می دهد؟ باید به صورت شفاف جواب داد که در شورای شعر و ترانه و موسیقی در صدا و سیما حرف آخر را چه کسی یا چه چیزی می زند؛ آیا این شورا واقعا دکوری است؟