سلامت معنوی جهادی در پرتو آگاهی از شبهات و دفع شبهات
نوشتاری از حجت الاسلام دکتر علی فضلی مدیر گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه؛
یکی از راهکارهای دشمن شبهه افکنی برای تغییر نگرشها، تضعیف تلاشها، ایجاد شکاف بین حکومت و ملت و چند صدایی در سطوح عالی حاکمیتی در وقت نبرد سخت است. حضرت امیر در نهج البلاغه خطبۀ ۳۸، دربارۀ شبهه و شیوۀ مواجه با آن بیان نغزی دارند که در وقت جنگ جمل ایراد فرمودند: «وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ…»
شبهه چیست؟ شبهه نه حق محض است و نه باطل محض که به راحتی شناخته شود، بلکه باطل مشابه حق است که به هدف القای باطل صورت میگیرد، تا حدی که ذهن نمیتواند به راحتی آن دو را از هم تمییز دهد و تشخیص دهد که چه تصمیمی باید بگیرد و چه اقدامی باید انجام دهد.
مردم در مواجه به شبههها بر دو گروه هستند؛ گروهی دوست خدا هستند یعنی کسانی که به ارزشهای اخلاقی و بینشهای الهی پایبند هستند. در مقابل گروهی دشمن خدا هستند که به این امور پایبند نیستند. دوستان خدا هر وقت که با شبهها مواجه میشوند، چون از دو ویژگی برخودارند، میتوانند آن شبههها را به درستی تحلیل کنند و به دام باطل نیافتند.
اولین ویژگی، یقین عقلی است، به نحوی که عقل معیار و میزان ذهنی تبیینها است و آنان با تکیه به مبانی، قواعد و اصول عقلی که پایه دارند و شک ناپذیر هستند، گزارهها و رویدادها را تحلیل و تبیین کرده، به حقایق دست یافته و اباطیل را کنار زده و بر اساس آن با آن شبهات برخورد میکنند.
دومین ویژگی، اتکا علمی و عملی به راهنمای عینی مانند ولی دینی است. آنان او را معیار عینی دانسته و در تحلیل گزارهها و رویدادهای مشکوک به آن راهنما چشم دوخته و با هدایت وی در مسیر حقیقت گام برداشته و راه باطل را شناخته و از آن دوری میکنند.
اما دشمنان خدا بر عکس عمل میکنند و به جای آن که حق را از شکم باطل بیرون بکشند و آن دو تمییز دهند، به سوی باطل میروند. این نیز به دو دلیل برمیگردد. اول آن که خواستۀ آنان گمراهی است. زیرا خواستۀ آنان از نفس برمیخیزد و نفس نیز فرمانبر جهل است و جهل نیز قدرت تمییز حق از باطل را در گزارهها و رویدادهای شبهناک ندارند و نفس را وا میدارد که بر پایۀ اصول و قواعدش آن گزارهها و رویدادها را به باطل تحلیل کند و وجه باطل را بپذیرد که نتیجۀ آن گمراهی دشمنان خدا است. دوم آن از توجه و نگاه به رهبر دینی محروم هستند. به تعبیری جهل آنان را نابینا ساخته، نمیتوانند رهبر دینی را که معیار تمییز حق از باطل است، ببینند. در حقیقت کوری راهنمای آنان در مواجه با شبههها است.
با توجه به این، در نبردها وقتی دشمن دست به شبه افکنی میاندازد، نامردان ابلیس منش بر اساس ارزشها بیپایه و آموزههای نابخرد مانند اسرائیل مشتاقانه به سوی آن میروند و آن را نه باطل که حق میپندارند. ولی مردان مرد بر اساس ارزشهای پایه و رهنمودهای رهبر دینی شبهه را تحلیل میکنند و روح آن را باطل میدانند و به دام آن نمیافتند. این مردان نیز باید در رسانهها به گونۀ فراگیر تحلیل کنند و مردم را از دام شبههها نجات دهند. پس مراقب شبهه افکنی خبرگزاریهای غربی و شبکههای داخلی باشیم.