به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرگزاری شبستان: در جریان حمله اسراییل به ایران و جنگ ۱۲ روزه تحمیلی، آنچه که بیش از پیش عیان شد ناکارآمدی سازمانهایی بود که دَم از حقوق بشر میزنند؛ سکوتی که در پی هدف قرار دادن فرماندهان نظامی و دانشمندان ایرانی در سطح جوامع سیاسی و حقوق بشری بینالملل شاهد بودیم روایتگر نمایشی بودن این نهادها بود و یا حداقل اینکه هریک تنها به دنبال تامین منافع برخی کشورهای ابرقدرت هستند.
حجتالاسلام دکتر «محمدحسین پورامینی»، کارشناس حقوق بینالملل و مدیر حلقه نظامپردازی پژوهشگاه در یادداشتی اختصاصی به شبستان مساله ناکارآمدی نظام حقوق بینالملل در جنگ ۱۲ روزه اسراییل و آمریکا علیه ایران را بررسی کرده است؛ این یادداشت، با تحلیل حقوقی این تجاوزات، وجاهت اقدامات دفاعی ایران، و ضرورت اصلاحات ساختاری، بر چالشهای پیش روی نظم حقوقی بینالمللی تأکید میکند.
در ادامه متن کامل یادداشت حجتالاسلام «محمدحسین پورامینی» را میخوانید:
اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل و ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران، بهویژه حملات به تأسیسات هستهای صلحآمیز و اماکن غیرنظامی در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، نهتنها نقض آشکار قواعد آمره حقوق بینالملل است، بلکه ناکارآمدی نظام حقوقی جهانی را در برابر قدرتهای بزرگ بهوضوح نشان داده است.
۱. نقض قواعد بنیادین حقوق بینالملل حملات اسرائیل و آمریکا به ایران نقض صریح بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد است که توسل به زور علیه حاکمیت و تمامیت ارضی دولتها را ممنوع میکند. این اقدامات، بدون مجوز شورای امنیت (ماده ۴۲) و بدون وجود حمله مسلحانه از سوی ایران که دفاع مشروع را طبق ماده ۵۱ منشور توجیه کند، فاقد هرگونه مبنای حقوقی هستند. ادعاهای اسرائیل مبنی بر دفاع پیشدستانه، به دلیل نبود شواهد متقن از حمله قریبالوقوع ایران، با رویه شورای امنیت—مانند محکومیت حمله ۱۹۸۱ به تأسیسات هستهای عراق—مغایر است.
۲.حملات به تأسیسات هستهای صلحآمیز ایران، بیمارستانها، پالایشگاهها، و صداوسیما نقض اصول حقوق بشردوستانه، بهویژه اصل تفکیک مندرج در کنوانسیونهای ژنو و پروتکلهای الحاقی آن، است. هدف قرار دادن اماکن غیرنظامی مانند مراکز درمانی و رسانهها، که فاقد کارکرد نظامی هستند، طبق ماده ۸ اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی جنایت جنگی محسوب میشود. این اقدامات، که به غیرنظامیان از جمله زنان، کودکان، و دانشمندان هستهای آسیب رسانده و زیرساختهای حیاتی را مختل کرده، میتواند بهعنوان جنایت علیه بشریت نیز بررسی شود.
این حملات نقض اصل برابری حاکمیت دولتها (بند ۱ ماده ۲ منشور) و تعهدات بینالمللی آمریکا بود
۳.حق ایران به دانش هستهای صلحآمیز حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران تلاشی برای سلب حق قانونی این کشور به دانش هستهای است. ماده ۴ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) حق غیرقابلانکار کشورهای عضو برای توسعه انرژی هستهای صلحآمیز را تضمین میکند. ایران، بهعنوان عضو متعهد NPT، با نظارت مستمر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پایبندی خود را اثبات کرده است. همچنین، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، که توافق برجام را تأیید کرد، مشروعیت برنامه هستهای ایران را به رسمیت شناخته است. این حملات، نقض اصل برابری حاکمیت دولتها (بند ۱ ماده ۲ منشور) و تعهدات بینالمللی آمریکا هستند.
دفاع با رعایت شروط ضرورت و تناسب از منظر حقوقی قابل توجیه است
۴.وجاهت حقوقی دفاع ایران اقدامات دفاعی ایران در عملیاتهایی مانند وعده صادق، بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، که حق ذاتی دفاع مشروع را به رسمیت میشناسد، کاملاً قانونی است. حملات مسلحانه اسرائیل، مانند بمباران سایت فوردو، که با تأیید مقامات آمریکایی همراه بود، مصداق تجاوز است. بیعملی شورای امنیت، علیرغم درخواستهای مکرر ایران برای محکومیت این حملات، ایران را ناگزیر به دفاع کرد. این پاسخ، با رعایت شروط ضرورت (جلوگیری از تداوم تجاوز) و تناسب (ایجاد بازدارندگی در برابر سامانههای دفاعی پیشرفته اسرائیل)، از منظر حقوقی قابل توجیه است.
۵.ناکارآمدی نظام حقوق بینالملل این تجاوزات، ناکارآمدی نظام حقوقی بینالمللی را در سه سطح برجسته میکنند:
۱.ساختار معیوب شورای امنیت: حق وتوی آمریکا مانع از محکومیت یا مجازات متجاوزان شده و عدالت را گروگان منافع قدرتهای بزرگ گرفته است.
۲.انفعال نهادهای بینالمللی: آژانس بینالمللی انرژی اتمی، علیرغم وظیفهاش در حمایت از فعالیتهای هستهای صلحآمیز (ماده ۳ اساسنامه آژانس)، در برابر این حملات واکنشی مؤثر نشان نداده است.
۳.فقدان ضمانت اجراها: نبود مکانیزمهای الزامآور برای مجازات نقض قواعد آمره، مانند منع حمله به تأسیسات غیرنظامی، اجرای عدالت را تضعیف کرده است. این ناکارآمدیها اعتماد به نظام حقوقی جهانی را مخدوش کرده و نظم بینالمللی را به ابزاری در دست قدرتهای بزرگ تبدیل کرده است.
ضرورت اصلاحات ساختاری برای بازسازی نظام حقوق بینالملل، اصلاحات زیر ضروری است:
• بازنگری در ساختار شورای امنیت برای کاهش سلطه حق وتو و تقویت نقش مجمع عمومی.
•افزایش استقلال نهادهای بینالمللی مانند آژانس با ایجاد مکانیزمهای نظارتی شفاف.
•تدوین رژیم حقوقی الزامآور برای حفاظت از تأسیسات غیرنظامی و هستهای با پیشبینی مجازاتهای سنگین.
•تقویت ائتلافهای جهانی: گسترش همکاری بین المللی و منطقه ای برای ایجاد توازن در برابر هژمونی غرب.
ایران باید ناکارآمدی نظام حقوق بینالملل را به چالش بکشد
نتیجه این که تجاوزات اسرائیل و آمریکا به ایران، با نقض منشور ملل متحد، معاهده NPT، و قطعنامه ۲۲۳۱، نهتنها حاکمیت ایران را تهدید کرده، بلکه اعتبار نظام حقوق بینالملل را به چالش کشیده است. ایران، با استناد به حق دفاع مشروع و پایبندی به اصول جهانی، باید این ناکارآمدیها را در مجامع بینالمللی مطرح کرده و خواستار اصلاحات ساختاری شود. بدون این تغییرات، نظم حقوقی جهانی همچنان در معرض سوءاستفاده قدرتهای بزرگ باقی خواهد ماند