شهید مطهری قائل به اجتهاد جامع در دین بوده است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن قدردان قراملکی، عضو هیئت علمی  کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه، ۲۷ اردیبهشت‌ماه در نشست علمی «اجتهاد عقل‌گرا در دین‌پژوهی؛ نگاهی انتقادی به رویکرد اخباری‌گری» با بیان اینکه شیعه افتخار دارد برخلاف اهل سنت که باب اجتهاد را بسته می‌داند، قائل به اجتهاد پویا است، گفت: شهید مطهری یک نابغه بوده و در هر موضوعی که وارد شده است به خوبی از پس آن برآمده و غوغا کرده است؛ ایشان را می‌توان یک مجتهد مسلم عقل‌گرا در دین‌پژوهی دانست لذا امام، رهبری و کسانی چون علامه جوادی آملی تأکید می‌کنند که مانند شهید مطهری نیامده است و بر مطالعه آثار ایشان تأکید زیادی از سوی بزرگان وجود دارد.

وی با بیان اینکه منابع اجتهاد چهارگانه شامل عقل و کتاب و سنت و اجماع است، افزود: شیعه بر مبنای این منابع می‌تواند نیازهای معرفتی خود و نسل جدید را پاسخ بدهد؛ البته شرط آن این است که واقعا عقل هم مانند سایر منابع در اجتهاد به کار برود.
قدردان قراملکی با بیان اینکه خیلی از مجتهدین ما روایات را مبنای اجتهاد خود قرار می‌دهند، اظهار کرد: دروس فلسفه و حکمت و کلام ما پررنگ شده است ولی عقل در اجتهاد آن طور که باید جایگاهی ندارد؛ در دوقرن قبل حتی سیطره اخباری‌گری بر فتاوا وجود داشت ولی وحید بهبهانی با آن مقابله کرد.

نگاه افراط و تفریطی در اجتهاد 

عضو هیئت علمی  کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه با بیان اینکه اخباری‌گرایان منبع اجتهاد را روایات می‌دانند، گفت: این گروه قائل به قطعی‌السند بودن قرآن هستند ولی چون دلالت آن را قطعی نمی‌دانند لذا قائلند که منبع معرفت دین‌پژوهانه باید اخبار باشد که به اینها اخباریون در برابر قرآنیون گویند؛ قرآنیون هم قائل به قرآن‌بسندگی در فهم قرآن بدون رجوع به روایات هستند و این دو گرایش افراطی و تفریطی را در طول زمان‌های مختلف شاهد بوده‌ایم.
قدردان قراملکی با بیان اینکه فقه رایج ما به خصوص در نجف بیشتر اخبارگرایانه بوده است گرچه در قم با وجود بزرگانی چون آیت‌الله بروجردی، بیشتر عقل‌گرا بوده و هست، افزود: ولی واقعاً وقتی می‌خواهند اجتهاد کنند مهم‌ترین منبع آنان روایات است و وقتی از قرآن سخن گفته شود می‌گویند مخاطب قرآن، ائمه(ع) هستند و ما مستقیماً نمی‌توانیم آیات را درک کنیم و اگر قرینه از روایات نباشد ما فهمی از قرآن نداریم.
قدردان قراملکی اضافه کرد: استادمطهری بر تفاسیر اخباری نقد وارد کرده است و می‌فرماید برخی از این افراد آیه‌ای را که در ذیل آن روایت نباشد اصلاً قید نمی‌کنند یعنی معتقدند عقل هیچ درکی از آیه ندارد. کسانی چون مرحوم سحابی و بازرگان و … هم رویکرد علوم تجربی و حسی در تفسیر داشتند که باز مورد انتقاد شهید مطهری هستند.
وی ادامه داد: رویکرد دیگر هم ایمان‌گرایی و تجربه دینی است؛ اینها می‌گویند خدا و معارف و نمازخواندن رو به قبله و … همه راز است و ما صرفاً باید ایمان بیاوریم و درک عقلی نمی‌توانیم از اینها داشته باشیم؛ شهید مطهری این گروه را نقد کرده و می‌فرماید ایمان با تعقل ارزش دارد و همراه است و این گروه گرفتار انحراف بزرگی هستند.
عضو هیئت علمی  کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه با بیان اینکه اجتهاد توأم با عقلانیت مورد تأکید استاد مطهری است، تصریح کرد: کسانی چون امام(ره)، شهید مطهری و همفکران ایشان افرادی جامع‌نگر در اجتهاد و تفسیر قرآن بودند، یعنی نه قرآن‌بسنده، نه اخباری‌گری، نه رویکرد علوم تجربی و حسی و نه ایمان‌گرایی را به تنهایی کافی نمی‌دانند و بر استفاده از همه این منابع و موارد تأکید فرموده‌اند.
قدردان قراملکی با بیان اینکه در تعریف عقل، تعاریف مختلفی از جمله هستی‌شناسانه بیان شده است، اظهار کرد: یک تعریف، عقل مجرد و اول ما خلق الله است ولی آنچه مدنظر ما هست، عقل انسان است؛ انسان وجود مجردی به نام روح دارد که به مرور زمان رو به تکامل است؛ روح ساحات مختلفی دارد از جمله قوه ادراکی بنابراین عقل جدا از نفس انسان نیست، این در حالی است که برخی افراد ضدعقل‌گرایی، نفس انسان را فاقد عقل می‌دانند و می‌گویند در ۱۳ سالگی خداوند عقل را به انسان اعطا می‌کند و عقل متصل به نفس انسان نیست ولی شهید مطهری می‌گوید این را قبول نداریم. عقل به مرور زمان از ابتدای تولد در انسان رو به رشد است.
قدردان قراملکی اضافه کرد: مراد ما از عقل در مقام هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی مطرح است؛ عقل هستی‌شناسانه عقلی است که از ابتدای تولد در انسان وجود دارد؛ عقل معرفت‌شناسانه هم داده‌هایی از بیرون و یا یکسری کلیات را می‌گیرد و نتایجی به ما ارائه می‌دهد. ضد عقل‌گرایان با عقل هم در مقام هستی‌شناسی و هم در مقام معرفت‌شناسی مخالفت دارند. ما مخالف با اعطای نور خارجی به انسان از سوی خدا نیستیم ولی این موضوع در تکمیل عقلی است که انسان بالقوه دارد.
قدردان قراملکی با بیان اینکه اگر عقل از طریق برهان یه یک داده برسد، معتبر است به نسبت میان عقل و کتاب و سنت، ادامه داد: انسان کافر می‌گوید من، خدا و نبی و کتاب شما را نمی‌شناسم و قبول ندارم لذا باید از منبع عقل در استدلال او استفاده کنیم زیرا اگر بگوییم خدا فلان مطلب را فرموده است او نمی‌پذیرد.
وی بیان کرد: بنده به کسانی که اخباری هستند، می‌گویم اگر ما در محضر امام معصوم(ع) باشیم و مستقیماً از ایشان مطلبی بشنویم، می‌توانیم اعتماد کنیم گرچه همان موقع هم نمی‌دانیم امام مطلبی را در مقام تقیه فرموده یا ظاهر است و یا نص، یعنی باز هم عقل باید روایت را تحمل کند؛ روایات با واسطه به ما رسیده و ممکن است ضعیف و یا جعلی و یا مسند و مرفوع و … باشد، لذا اجتهاد عقل‌گرا در اینجا کاربرد دارد.
عضو هیئت علمی  کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه اظهار کرد: در جایی اگر چند روایت معتبر در کنار حکم عقل معتبر داشته باشیم، تعارض ایجاد خواهد شد؛ در اینجا کسی که اخباری است روایت را مقدم می‌داند و قرآنی، قرآن را، ولی فقیه عقل‌گرا بوده و عقل را مقدم می‌داند. علامه طباطبایی عقل را مرجح می‌داند و می‌گوید قرآن و روایات دلالتش از سنخ نقل است لذا نمی‌تواند قطعی صددرصد باشد.