درنگی در چگونگی تاثیر نماز در کاهش جرم و گناه در جامعه

درنگی در چگونگی تاثیر نماز در کاهش جرم و گناه در جامعه

نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین محمد عابدى عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه

ماه مبارک رمضان فرصتی است برای بازگشت به خود. این فرصت در قالی های متنوعی (از حضور در مساجد گرفته تا نماز ها و مناسک متعدد) در اختیار مومنان قرار می گیرد و با ایجاد فضای اجتماعی مناسب فرصت را برای دیگران نیز فراه میم اورد تا در کنار مومنان ، تجربه حیاتی پاک و زندگی‌ای الهی ار تجربه کنند. در این میان نقش نماز در این ماه از جایگاه ممتازی برخرودرا است به گونه ای که علاوه بر روزه داری، بخشی از ظرفیت ایجاد تقوای درونی و بازگشت به خود و آشتی با خداوند نیز از طریق نماز تامین می شود.
(اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)؛ (آن چه از کتاب آسماني بر تو وحي شده، تلاوت کن و نماز را به پا دار که نماز از زشتي و منکر نهي مي کند و ذکر خدا بزرگ تر است و خدا مي داند شما چه مي کنيد).
خداوند متعال در اين آيه بعد از امر به اقامه نماز، فلسفه آن را نهي از زشتي‌ها و منكرات معرفي مي‌کند. ويژگي مجموعه اعمالي که در نماز سامان مي‌يابد اين است که انسان را با مبدء و معاد پيوند مي‌دهد که عامل بازدارندگي از فحشاء و منكر است و اجزاي اين عمل عبادي و نيز مقدمات آن مانند اجتناب از حرام و غضب و …. سدَي در برابر گناه ايجاد مي‌کند؛ البته ميزان اين بازدارندگي و نهي از فحشا و منکر متفاوت است؛ در عين حال ممكن نيست كسي نماز بخواند و هيچگونه اثري در او نبخشد هر چند نمازش صوري باشد، هر چند آلوده گناه باشد، البته اين گونه نماز تاثيرش كم است، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمي‏خواندند از اين هم آلوده‏تر بودند و روشن تر اين که نهي از فحشاء و منكر سلسله مراتب و درجات زيادي دارد و هر نمازي به نسبت رعايت شرايط داراي بعضي از اين درجات است.
نهي در اين جا فقط نهي تشريعي نيست، بلكه نهي تكويني است، و نماز هم نهي تكويني از فحشاء و منكر مي‏كند و هم نهي تشريعي. پيامبر خدا(ص) فرمود:
«مَنْ‏ لَمْ‏ تَنْهَهُ‏ صَلَاتُهُ‏ عَنِ‏ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً»؛ (كسى كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، بهره‏اى از نماز، جز دورى از خدا، ندارد).
«لَا صَلَاةَ لِمَنْ‏ لَمْ‏ يُطِعِ‏ الصَّلَاةَ وَ طَاعَةُ الصَّلَاةِ أَنْ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَر»؛ (كسى كه اطاعت فرمان نماز نكند نمازش نماز نيست، و اطاعت نماز اين است كه نهى آن را از فحشاء و منكر به كار بندد).
جواني از انصار نماز را با پيامبر(ص) ادا مي‏كرد اما با اين حال آلوده گناهان زشتي بود، وقتي ماجرا را به پيامبر(ص) گفتند، فرمود:
«إِنَ‏ صَلَاتَهُ‏ تَنْهَاهُ‏ يَوْما»؛ (سرانجام نمازش روزى او را از اين اعمال باز می‌دارد).
اين اثر نماز چنان قطعي است که امام صادق(ع) آن را عنوان معيار سنجش نماز مي‌داند و مي‌فرمايد:
«مَنْ‏ أَحَبَ‏ أَنْ‏ يَعْلَمَ‏ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُه‌ام لَمْ تُقْبَلْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ!»؛ (كسى كه دوست دارد ببيند آيا نمازش مقبول درگاه الهى شده يا نه؟ بايد ببيند آيا اين نماز او را از زشتي‌ها و منكرات باز داشته يا نه؟ به همان مقدار كه بازداشته، نمازش قبول است)!
پيامبر اکرم(ص) از ياران خود پرسيد:
«لَوْ كَانَ‏ عَلَى‏ بَابِ‏ دَارِ أَحَدِكُمْ‏ نَهَرٌ فَاغْتَسَلَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْهُ خَمْسَ مَرَّاتٍ أَ كَانَ يَبْقَى فِي جَسَدِهِ مِنَ الدَّرَنِ شَيْ‏ءٌ قُلْنَا لَا قَالَ فَإِنَّ مَثَلَ الصَّلَاةِ كَمَثَلِ النَّهَرِ الْجَارِي كُلَّمَا صَلَّى صَلَاةً كَفَّرَتْ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ»؛ (اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى‏ماند).
عرض كردند: نه. فرمود:
نماز درست همانند اين آب جارى است، هر زمان كه انسان نمازى مى‏خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى‏رود.
امام در پاسخ نام ه‏اي كه از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنين فرمود: علت تشريع نماز اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است، و مبارزه با شرك و بت پرستى، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم پروردگار و نيز هدف اين است كه انسان همواره هشيار و متذكر باشد، گرد و غبار فراموشكارى بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد.
علاوه بر اينكه مداومت ذكر خداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل مي‏گردد، سبب مي‏شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند، روح سركشي و طغيانگري بر او غلبه ننمايد و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او، انسان را از معاصي باز مي‏دارد و از انواع فساد جلوگيري مي‏كند.
برخي ديگر از نکات مهم اين آيه که نشان از آمر به معروف و ناهي از منکر بودن نماز دارد، عبارت است از:
۱- نقش اصلاحي نماز در فرد و جامعه حدسي و پيشنهادي نيست، بلكه قطعي است. «انّ» در «إِنَّ الصَّلاةَ» و جمله‏ اسميه گوياي صحت اين برداشت است.
۲- اگر نمازِ انسان، او را از فحشا و منكر باز نداشت، بايد در قبولي نماز خود شك كند.
۳- گسترش كارهاي نيك و معروف، به طور طبيعي مانع رشد منكر است.
درباره اينکه چگونه نماز فرد و جامعه را از فحشا و منكر باز مي‏دارد، ميتوان چهار جواب داد:
اول: ريشه‏ تمام منكرات غفلت است و خداوند در آيه ۱۷۹ سوره‏ اعراف، انسان غافل را از حيوان بدتر شمرده است. (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ) و نماز چون ياد خدا و بهترين وسيله‏ غفلت‏زدايي است، پس زمينه‏ منكرات را از بين مي‏برد.
دوم: اقامه نماز و داشتن رنگ الهي، مانع گرفتن رنگ شيطاني است. چنان كه كسي كه لباس سفيد بپوشد، حاضر نيست در جاي كثيف و آلوده بنشيند.
سوم: در كنار نماز، معمولًا توصيه به زكات شده است، كه فرد را از منكر بخل و بي‏تفاوتي در برابر محرومان و جامعه را از منكر فقر كه زمينه‏ رويكرد به منكرات است، رها مي‏سازد.
چهارم: نماز، داراي احكام و دستوراتي است كه رعايت هر يك از آنها انسان را از بسياري گناهان باز مي‏دارد، تفسیر نمونه مواردی متعدد را تبیین کرده است از جمله:
يک: شرط حلال بودن مكان و لباس نمازگزار، انسان را از تجاوز به حقوق ديگران باز مي‏دارد.
دو: رعايت شرط پاك بودن آب وضو، مكان، لباس و بدن نمازگزار، انسان را از آلودگي و بي‏مبالاتي دور مي‏كند.
سه: شرط اخلاص، انسان را از منكر شرك، ريا و سُمعه باز مي‏دارد.
چهار: شرط قبله، انسان را از منكر بي‏هدفي و به هر سو توجّه كردن باز مي‏دارد.
پنجم: ركوع و سجده، انسان را از منكر تكبّر باز مي‏دارد.
ششم: توجّه به پوشش مناسب در نماز، انسان را از منكر برهنگي و بي حيايي حفظ مي‏كند.
هفتم: توجّه به عدالت امام جماعت، سبب دوري افراد از فسق و خلاف مي‏شود.
هشتم: نماز جماعت، انسان را از گوشه‏گيري نابجا نجات مي‏دهد.
نهم: احكام و شرايط نماز جماعت، بسياري از ارزش‏ها را زنده مي‏كند از جمله: مردمي بودن، جلو نيافتادن از رهبر، عقب نماندن از جامعه، سكوت در برابر سخن حقّ امام جماعت، نظم و انضباط، ارزش‏گذاري نسبت به انسان‏هاي با تقوا، دوري از تفرقه، دوري از گرايش‏هاي مذموم نژادي، اقليمي، سياسي و حضور در صحنه كه ترك هر يك از آنها، منكر است.
دهم: لزوم تلاوت سوره حمد در هر نماز، رابطه‏ انسان را با آفريننده‏ جهان، «رَبِّ الْعالَمِينَ»، با تشكّر، تعبّد و خضوع در برابر او، (إِيَّاكَ نَعْبُدُ) با توكّل و استمداد از او، (إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ)، با توجّه و يادآوري معاد، (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) با رهبران معصوم و اولياي الهي، (أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ)، با برائت از رهبران فاسد، «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ» و رابطه‏ انسان را با ديگر مردم جامعه «نَعْبُدُ و نَسْتَعِينُ» بيان مي‏كند كه غفلت از هر يك از آنها منكر، يا زمينه ‏ساز منكري بزرگ است.