هوش مصنوعی با تکنولوژیک کردن ظلم، بشر را به مهدویت نیازمندتر می‌کند

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی با موضوع “آینده هوش مصنوعی و مهدویت” چهارشنبه ۲۴ بهمن ماه سال جاری توسط قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با سخنرانی و ارایه مباحث از سوی حجت‌الاسلام دکتر علیرضا قائمی‌نیا برگزار شد.

به نقل از خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه نزاع‌هایی که میان بشریت صورت می‌گیرد و از سوی دیگر قدرت طلبی‌ها مجالی نمی‌گذارد که بشر به آن جامعه مطلوب و آرمانی دست پیدا کند، گفت: این وضعیت در تاریخ به جایی رسیده که بشر تصور می‌کند تحقق جامعه آرمانی اصلا امکان‌پذیر نیست در حالی که چنین جامعه‌ای تحقق‌پذیر بوده و ادیان نیز اشاره می‌کنند که این امر باید با نظر و عنایت الهی محقق شود چراکه عقل ناقص بشری نمی‌تواند این امر را به وجود بیاورد.

مهدویت برگرفته از الهیات امید در اسلام است

استاد گروه معرفت‌شناسی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه ادامه داد: با وجودی که ایده مهدویت به عنوان یک مدینه فاضله و ایده‌آل الهی در ادیان ابراهیمی وجود دارد باید به این نکته تاکید کنم که در اسلام این ایده وضعیت خاصی دارد؛ گاهی تاکید می‌کنم که ایده مهدویت برگرفته از الهیات خاص است که می‌توان آن را (الهیاتِ امید در اسلام) نام گذاشت؛ شهید مطهری مهدویت را مرتبط با فلسفه تاریخ اسلام می‌دانست یعنی فلسفه تاریخ اسلام آن است که تاریخ بشری خواسته یا ناخواسته به وضعیت مطلوبی خواهد رسید که در آن شرایط مطلوب جامعه آرمانی شکل خواهد گرفت، البته در مقابل دسته‌ای از اندیشمندان، مهدویت را رکن اعتقادی دانسته و می‌گویند مهدویت چیزی است که در روایات و آیات وجود دارد و اشاراتی به آن شده و باید به آن اعتقاد داشته باشیم؛ از سوی دیگر در مقابل این دیدگاه الهیات امید به این نکته تاکید دارد که اولا  ویژگی اساسی ایمان بشری آن است که باید کنارش یک امیدی وجود داشته باشد تا آن ایمان به یک وضعیت مطلوبی برسد؛ اساسا ایمان بدون امید در واقع تهی خواهد بود همان‌طور که امید بدون ایمان کور خواهد بود، بنابراین برای آنکه ایمان تاثیر داشته باشد باید همراه امید باشد، انسانی که ایمان دارد باید همواره به گشایش امید داشته باشد.

ایمان بدون امید بی‌معناست

وی گفت: ایمان بدون امید بی‌معناست، از سوی دیگر ایمان صرفا یک گرایش و اعتقاد انسان است و علاوه بر این که انسان به خدا و پیامبران الهی اعتقاد دارد باید به گشایش الهی هم اعتقاد داشته باشد و در زندگی خویش همواره منتظر باشد که گشایش خاصی را که ثمره ایمان است ببیند و در واقع این امید است که آن ایمان اساسی را جهت داده و بارور می‌کند علاوه بر این یک عنصر دیگری هم در الهیات امید در اسلام می‌بینیم مبنی بر اینکه ایمان در دو فضا گشایش می‌یابد؛ یکی در فضای زندگی شخصی انسان و دیگری گشایشی را که ایمان در تاریخ به وجود می آورد که بالاخره این همه وعده‌هایی که انبیای الهی برای سعادت بشر داده‌اند باید نمونه ای داشته باشد و در جایی خودش را نشان دهد، در نتیجه الهیات امید در اسلام دو مولفه و عنصر دارد؛ مولفه الهیات امید در اسلام گشایش فردی است یعنی برای کسی که ایمان دارد و مومن است همواره باید منتظر گشایش باشد تا با رحمت خاص الهی مواجه شود، اگر آن امید شخصی نباشد طبیعی است که ایمان‌اش هم تهی خواهد بود، علاوه بر این باید یک نوع امید تاریخی هم داشته باشد که وعده های انبیا برای تحقق یک جامعه آرمانی، جامعه مطلوب، مدینه فاضله در یک نقطه از تاریخ رخ دهد و گشایش تاریخی صورت بگیرد.

استاد گروه معرفت‌شناسی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: روایت «اَفضَلُ اَعمالِ شیعَتِنا اِنْتِـظارُ الْفَرَجِ» که معمولا امروزه آن را به مساله ظهور ارتباط می‌دهیم از لسان حضرت رسول آمده و هم از ائمه متاخر ما بیان شده است؛ به نظر می‌آید که در لسان حضرت رسول این حدیث به آن مولفه ایمان شخصی اشاره می‌کند که یکی از نمودهایش در واقع امید تاریخی است، شخص باید ایمان و امید داشته باشد، امید داشتن به گشایش الهی در واقع برترین اعمال است چون امید است که ایمان را می‌پروراند؛ این روایت به یک معنا بیانگر آن عنصر بنیادی الهیات امید در اسلام است، این الهیات مبتنی بر ضعف‌های معرفتی و قدرتی است که انسان دارد، کل بشریت حتی از اول تاریخ را که در نظر بگیرید، هر انسانی که پا به این کره خاکی گذاشته است، با همه تجاربی که داشته‌اند باز هم همه این عقل ها و تجارب برای مدیریت جامعه بشری و اینکه یک مدینه فاضله را پدید بیاورد کم است؛ اساس الهیات امید آن است که بشر نمی تواند به چنین وضعیتی برسد و این امر دلایل مختلفی از جمله دلایل معرفتی دارد.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا افزود: ما در جامعه بشری با متغیرهای فراوانی مواجهیم که انسان نمی‌داند کدامیک را کنترل کند، مشکل دیگری که مشکل اساسی‌تر در جامعه بشری محسوب می‌شود پیش‌بینی‌ناپذیری جامعه بشری است، اینجا بحث تعین‌ناپذیری جامعه بشری مطرح است، البته به این معنا نیست پدیده‌هایی که در جامعه بشری رخ می‌دهند علت ندارند، بلکه علت دارند، این تعین‌ناپذیری جامعه بشری با اینکه بشر نمی‌تواند یک جامعه آرمانی را به وجود بیاورد ملازم شده است، اگر بشر می توانست به علت‌های اجتماعی دست پیدا کند راحت می توانست جامعه را تغییر داده، فقر را جمع کند و ظلم را کنار بزند؛ از سوی دیگر بر فرض اینکه تمایلات بشری نسبت به قدرت، شهوت و … نباشد این نقش معرفتی را بشر می‌توانست با کشف علت‌های اجتماعی جبران کند و و مشکلات خودش را حل کند اما واقعیت آن است که ما با یک تعین‌ناپذیری گسترده در جامعه و تاریخ مواجهیم؛ نمی دانیم در جامعه چه رخ خواهد داد، اگر آنان که قدرت‌های بزرگ هستند می‌دانستند که به این علت دسترسی داشتند اجازه نمی‌دادند که جامعه به این راحتی تغییر کند؛ بنابراین تعین‌ناپذیری تاریخ و جامعه یکی از دلایل مهمی است که بشر نتوانسته بر ظلم‌ها و بسیاری از امور نامطلوب در جامعه و تاریخ غلبه کند و عملا می شود گفت که آینده تاریخ، آینده جامعه پیش‌بینی ناپذیر است؛ در بسیاری از موارد پیش‌بینی‌هایی که می کنیم موقت هستند و نمی‌توانیم بگوییم که فرض کنید که ۱۰ سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد.؛ خلاصه امر اینکه الهیات امید در اسلام مبتنی بر نقص معرفتی و قدرتی بشر در مواجهه با پدیده‌های اجتماعی و تاریخی است که این پدیده ها تعین ناپذیر هستند.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: حال با ظهور هوش مصنوعی بسیاری به این گمان افتادند که این ابزار می تواند بر محدودیت‌هایی که اشاره شد غلبه کند، اصلا دلیل اینکه هوش مصنوعی ابداع شد این بود که بشر در بسیاری از موارد دارای نقص است و نمی تواند مسایل را حل کند؛ برای مثال ذهن بشر نمی تواند به سرعت هوش مصنوعی مسایل ریاضی را حل کند یا برخی مجهولات علمی را به نتیجه برساند؛ امروز یک پزشک در یک سو از دنیا در مطب خود نشسته و با کمک هوش مصنوعی عمل جراحی را در آن سوی دنیا انجام می دهد؛ بنابراین به کمک هوش مصنوعی ابزارهای جدید ساخته می شود و به یک معنا بر محدودیت های بشری غلبه می شود، خیلی ها گمان می برند که هوش مصنوعی به واسطه جبران نقص معرفتی و قدرتی بشر می تواند این مشکلات را حل کند، از ویژگی های هوش مصنوعی آن است که با کلان‌داده ها سر و کار دارد؛ مساله دیگر اینکه از دلایل نقص معرفی ما این است که اطلاعات زیادی نداریم، به تدریج با پیشرفت‌هایی که در زمینه فناوری‌های هوش مصنوعی رخ می دهد بشر می تواند بر نقص قدرتی خود غلبه کند، بُرد هوش مصنوعی تنها کره زمین نیست بلکه کل کیهان است و می تواند کارهای خارق‌العاده ای انجام دهد.

وی با اشاره به دیدگاه هایی که در مورد آینده هوش مصنوعی مطرح می شود، تصریح کرد: یک سناریو در این عرصه با نگاه های بدبینانه عجین شده است، طرفداران این سناریو به آینده هوش مصنوعی بدبین هستند و می گویند هوش مصنوعی جامعه بشر را به نابودی می‌کشاند تا جایی که نهایتا به بشر حاکم خواهد شد و بشر را بردگی خواهد کشید و جامعه بشری را نابود می کند، وضعیتی که در هوش مصنوعی می بینیم این است که به تدریج آگاهی پیدا می کند، به هرحال هوش مصنوعی اطلاعات فراوانی دارد و می تواند بشر را فریب دهد، گویی دارد هوشی پیدا می شود که بر هوش بشر سبقت می‌گیرد و آن را به نابودی می‌کشاند، این سناریو با برخی اموری که ما می‌بینیم تقویت می شود، برخی استفاده هایی که از هوش مصنوعی صورت می گیرد جامعه بشری را به هم می زند که فی الجمله قابل قبول است؛ از سوی دیگر سناریوی دوم خوش بینانه بوده و معتقد است که هوش مصنوعی در عرصه های مختلف از جمله آموزش، پزشکی و بسیاری گستره های دیگر منجر به کمک به بشر شده است.

هر روز باید منتظر ابعاد جدیدی از هوش مصنوعی باشیم

حجت الاسلام قائمی نیا ادامه داد: با توجه به آنچه که اشاره شد ما با طیفی از دیدگاه‌ها مواجه هستیم؛ یک طرف خوشبینانه و یک طرف بدبینانه؛ در این میان هم سناریوهای متعددی وجود دارد از جمله سناریوی احتیاط؛ برخی می گویند این مورد تایید که هوش مصنوعی به بشر خدمت می کند اما با احتیاط باید با آن برخورد کرد، از یک سو در حوزه های خاصی می بینیم که کمک فراوانی به بشر می شود، در برخی حوزه ها تغییرات ناگهانی ایجاد می شود برای مثال در عرصه اقتصاد ناگهان رمزارزها و بلاکچین پیدا شده و اقتصاد کشورها را به هم می‌ریزد بنابراین هر روز باید منتظر ابعاد جدیدی از هوش مصنوعی باشیم و با همه این احوالات هنوز انقلاب اصلی در عرصه هوش مصنوعی رخ نداده است و بسیاری از اندیشمندان پیش‌بینی می کنند که در دهه بعدی انقلاب اصلی در هوش مصنوعی رخ می دهد و با تعداد بسیار زیادی از ابعاد آن مواجه خواهیم شد و این در حالی است که هنوز این انقلاب رخ نداده و با این مشکلات مواجهیم از جمله در بسیاری از مشاغل هوش مصنوعی منجر به بیکاری شده و جای انسان را گرفته است و در آینده نیز بسیاری از مشاغل دیگر توسط هوش مصنوعی انجام می شود و تقسیم مشاغل به هم ریخته است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: دیدگاه دیگر ادعا می کند و می گوید روز به روز همکاری انسان و ماشین بیشتر می شود و در آینده این همکاری به اوج خود می رسد، این همکاری ثمراتی برای جامعه بشر دارد، انسان می‌تواند با همکاری ماشین زندگی خود را به راحتی اداره کند و تنها چیزی که لازم است اینکه باید مقررات جهانی اجتماعی تنظیم کنیم به این معنا که همکاری بین انسان و هوش مصنوعی چه حدودی باید داشته باشد و مساله مسئولیت استفاده از هوش مصنوعی را مطرح کنیم و اینکه ملزم هستیم که از جنبه‌های مثبت هوش مصنوعی استفاده کنیم این هم یک سناریو است که مطرح می شود؛ البته در حال حاضر تلاش های فراوانی صورت می پذیرد اما ایده اصلی آن است که باید دنبال این باشیم که ماشین‌های اخلاقی را طراحی کنیم به این معنا اگر مشکل اخلاق را برای ماشین حل کنیم و بتوانیم اخلاق را به عنوان الگوریتم در بیاوریم به ماشین ارایه کنیم در این صورت مشکل جامعه بشری حل می شود لذا مساله اخلاق ماشینی را جدی می گیرند؛ طرفداران این سناریو به کمک اخلاق بین هوش مصنوعی سیاه و سفید تفاوت قایل می شوند و می گویند هوش مصنوعی سفید بر پایه اخلاق برنامه ریزی شده و هوش مصنوعی سیاه بر پایه اخلاق برنامه ریزی نشده است.

غرب می خواهد با اخلاق اومانیستی مشکل بشر را حل کند

حجت الاسلام قائمی نیا تصریح کرد: در پاسخ به این سناریو نظر من این است که اولا اخلاقی بودن با عدالت تفاوت دارد؛ ممکن است جامعه‌ای اخلاقی باشد برای مثال در جوامع بشری بگویند که حداقل های اخلاق در غرب رعایت می شود (در اینجا به ابعاد دینی نمی‌پردازیم) اما سوال این است که آیا این جامعه عادلانه هم هست؟ عدالت با اخلاق یکی نیست هرچند که اخلاق با عدالت ضرورت دارد، اخلاق شرط کافی برای عدالت نیست بلکه شرط لازم است چه بسا برخی از انسان ها که برخی امور اخلاقی را رعایت می‌کنند اما در عین حال با خوش اخلاقی ظلم می‌کنند، مشکل جامعه بشری مشکل عدالت است، البته اخلاق هم باید باشد، نکته دوم اینکه ماشین را بر اساس چه تئوری اخلاقی برنامه‌ریزی خواهند کرد؟ اخلاقی که امروز در جامعه غرب شاهد هستیم مبتنی بر اخلاق فایده گرایی است؛ طبیعی است که غرب می خواهد با اخلاق اومانیستی مشکل بشر را حل کند بنابراین هوش مصنوعی به پدیده جهانی شدن ایدئولوژی و فرهنگ غربی کمک خواهد کرد.

بشر به آرمان مهدویت و الهیات امید نیاز دارد

وی افزود: من هوش مصنوعی اخلاقی و غیر اخلاقی را از یکدیگر جدا می کنم و می گویم که هوش مصنوعی نمی تواند عدالت را حاکم کند؛ هوش مصنوعی در آینده ظلم به جامعه بشری را تکنولوژیک‌تر خواهد کرد؛ با این تحلیل مشخص می شود که جامعه بشری توسط هوش مصنوعی نجات داده نمی شود هرچند که این عرصه جنبه های مثبت هم دارد و همان طور که پیش‌تر اشاره کردم در عرصه های علمی، بهداشت، حمل و نقل، آموزش، پزشکی و … مفید است، اما نمی تواند بشر را نجات دهد، بشر به آرمان مهدویت و الهیات امید نیاز دارد و هوش مصنوعی نمی تواند جایگزین مهدویت باشد ، اتفاقا با وجود هوش مصنوعی ما به مهدویت نیازمندتر خواهیم شد چون ظلم در آینده تکنولوژیک تر می شود.