پیکارجویی و فداکاری چگونه در قاب سینما روایت میشوند؟
نوشتاری از محمدحسن شاهنگي دبیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
برخی منتقدان در نگاهی تأویلی، با توسعه مفهوم جنگ، تمامی موقعیتهای داستانی و دراماتیک را به واقعیت مطلقی به نام جنگ باز میگردانند. در این رویکرد موضوع تمامی فیلمها، جنگ است. این امر از وجود سنتی روایی در سینمای جهان خبر میدهد و تقریری خاص از سینما به دست میدهد که بر اساس آن، باید در (فیلم بما هو فیلم) به دنبال «حقیقت جنگ» گشت.
کشف شخصیتهای ایثارگر رزمنده و فداکار در گونههای رزمی و جنگی به عنوان عاملی مهم در پیش برد داستان و یکی از امور مقوم فیلم به اختلاف مبانی درباره میزان اهمیت شخصیت، عموماً بر پایه تلقی مشهور درباره نقش کنشگریِ بازیگریِ شخصیت در روایت رشد یافته است؛ در این دیدگاه شخصیتها همانند بازیگرانی نقش خود را در سیر حوادث و طرح داستانی ایفا میکنند؛ این طرحِ داستانی است که آنها را پیش میبرد و هویت آنها را ترسیم میکند، اما رویکرد دیگری که به شخصیتهای رزمنده و فداکار از منظر پدیدارشناختی میپردازد، شخصیت را از چارچوب و نقش منفعل و بازیگرانهاش در نمایش طرح داستانی خارج میکند و فاعلیت آن را تشدید مینماید تا جایی که عمل شخصیت، نمایشدهنده هستی او خواهد بود و این شخصیت است که طرح داستان در اثر را تحت تأثیر قرار میدهد.
مقوم روایت داستانی در ژانر جنگی، وجود طرف تضاد است. جنگ، چنین موقعیتی را برای شخصیت داستان فراهم میآورد تا او برای نجات جان، مال، ناموس، وطن، آبرو، حاکمیت سیاسی و عقیدهاش تلاش کند. چیزی را که از او سلب شده یا خواهد شد- را بازیابد یا حراست نماید.
مرروی بر اسطورهسازی و قهرمانسازی در صنعت سینمای غرب
در سینمای جنگی جهان، صورت مثالی قهرمان در بیشتر اسطورهها وجود دارد و به صورت فردی (اغلب از جنسیت مذکر) است که دست به رشادتهایی میزند تا وسیله نجات یک قوم از ستم پادشاه جبار یا نجات گروگانی را از چنگال موجودات اهریمنی مانند اژدها فراهم سازد، اما این فرد برای آن که بتواند در جایگاه یک قهرمان در میان دیگران متمایز گردد، نیاز به ویژگیها و مختصاتی دارد. او از نژاد عامه و پست نیست، او همیشه یا از تبار شاهان است و یا از نیای پهلوانان. اسطوره جهانی قهرمان، تصویری از قدرت انسان را به نمایش میگذارد که شر و بدی را در قالبهایی چون اژدها، شیطان، مارهای بزرگ، هیولا و هر نوع دشمنی که مردمش را به مرگ یا نابودی تهدید کند، شکست میدهد.
بخش بزرگی از فیلمهای جنگی غرب درصدد مقدس جلوه دادن پدیده جنگ است
نگاهی به تاریخ سینما نشان میدهد که بخش بزرگی از فیلمهای جنگی در غرب، متعلق به نگاهی بوده است که جنگ را پدیدهای مقدس جلوه داده و جنگجویان را فداکارانی که در راه هدفی مقدس پیکار میکنند، نمایانده است. کاراکترهای فداکار در ژانر جنگی، از یک قهرمان مبارز در برابر بیگانگان گرفته تا یک جاسوس بینالمللی، شخصیتهای فراموشنشدنی را به نمایش میگذارند که به همه الهام میدهند تا بهتر شوند. آنها برای دفاع از حقوق ضعیفان میایستند، با شروران این عالم مبارزه میکنند و تمام قدرت خود را در خدمت اعمال شجاعانه قرار میدهند.
گاهی اوقات توانایی قهرمان فیلم از حد نوع بشر فراتر میرود. شخصیتهایی مجهز به نیروها یا سلاحهایی شگفتانگیزکه جور آدم معمولیها را به دوش میکشند و یک تنه به جنگ هر آن چه بدی هست میروند؛ آنها ابرقهرمان هستند! «ابرقهرمانان ایثارگر» همچون «رابین هود» یا «زورو» که در اواخر دهه ۱۰ میلادی به ادبیات جهان وارد شدند. آنها علیه ظلم شاهان و حکومت میشوریدند، به جنگ نابرابری و بیعدالتی میرفتند و از غنی میگرفتند و به فقیر میدادند. برخی از ابرقهرمانان ایثارگر در ژانر جنگی ریشهای ادبی دارند و با اقتباسی از آثار مکتوب بر روی پرده سینما جان میگیرند.
اگر نگاهی به قهرمانان ماندگار ایثارگر در گونه سینمای جنگی بیندازیم، در مییابیم که عمده این قهرمانان دارای شخصیتهای پیچیدهاند. ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻫﺎﯼ ﻏﻴﺮﻣﻌﻤﻮﻝ ﺧﻮﺩ، ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ ﻭ مخاطب ﺑﻪﺗﺪﺭﻳﺞ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻭ ﭘﯽ ﺑﺒﺮﺩ.
اساسا ﻋﻤﻖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﺑﻌﺪﺍً ﭼﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ، ﻋﻤﻞ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣؤﺛﺮﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺎﺟﺮﺍﻳﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ؛ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﻋﻤﻖ ﻭ بعد ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﺬﺍﺑﻴﺖ ﻭ ﮔﻴﺮﺍﻳﯽ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺟﺬﺍﺏﺗﺮ ﻭ ﮔﻴﺮﺍﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺟﺬﺍﺑﻴﺖ ﻓﻴﻠﻢ ﻧﻴﺰ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. در تعداد قابل توجهی از آثار، قهرمان فداکار از ابتدای فیلم به نوعی به دنبال گمشدهای است و در نگاه و رفتار او حس سردرگمیو گیجی موج میزند. با اینکه آرام است، باز هم در ذهن خود به دنبال جواب سؤالهایی است که باید خود مستقیماً به دنبال کشف آنها برآید.
ذیل رمزگان ایدئولوژیک یک اثر سینمایی میتوان گفت: حکومتهای درگیر در دو طرف مخاصمه نیز به نوبه خود از این ابزار چه در دوران جنگ برای بسیج عمومی و تهییج احساسات و چه در دوران پس از جنگ برای بازسازی و احیای روحیهی اجتماعی استفاده میبرند.
با توجه به آنچه که اشاره شد، در این میان از ژانرهای مهم روایی در سینما که یک گفتمان خاص با مقولات گفتمانی مشخص را به خود اختصاص داده است، ژانر جنگی است. این بحث در مورد کشورهایی که در تجربه تاریخی خود جنگی را از سر گذراندهاند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. صنعت سینما با خلق نشانهها به بازتولید مفاهیم و برداشتهای مختلف پرداخته که چه در حین جنگ و چه پس از آن از جهات گوناگونی حائز اهمیتاند؛ از جمله میتوان به مواردی از قبیل تداوم یا عدم تداوم مشروعتی نظام حاکم، مشروعیت یا فقدان مشروعیت تهاجم یا دفاع و حفظ و استمرار روحیه همبستگی حاصل از جنگ برای بازسازی پس از جنگ ذیل اشاره کرد.
عموماً کشورها کمتر متمایل به روایت جنگهای داخلی خود هستند و اولویت آنها تقابل و برتری سرباز فداکار خودی با دشمن وحشی و متجاوز غیر خودی است. البته در آثاری که تم جنگ داخلی دارند؛ قهرمان فیلم برای رسیدن به وفاق ملی به هیچ منفعت قبیلهای و جناحی حاضر نمیشود تن دهد.