هستی‌ شناسی فضای‌ سایبر

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با هفته پژوهش، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “هستی‌شناسی فضای‌سایبر” دوشنبه ۳ دی ماه ۱۴۰۳ توسط گروه گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

در این کرسی علمی، دکتر مهدی عباس‌زاده به عنوان ارائه دهنده، دکتر عبدالله صلواتی و دکتر احسان کیان‌خواه به عنوان ناقد حضور داشتند.

دکتر مهدی عباس زاده عضو هیأت علمی معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه در این نشست به ارائه مطالب خود پرداخت که در ادامه می خوانید:

امروزه اینترنت و فضای سایبر صرفاً ابزاری برای دست‌یابی انسان به حجم انبوه اطلاعات نیست، بلکه به‌منزله امتداد “حواس”، “ذهن” و “وجودِ” انسان است که باعث شده تا استعلا/ تعالی او از زمان و مکان فیزیکی فراهم گردد. در این فضا، پیدایش پدیده‌ای به نام “انسانِ همه‌جاحاضر” رقم خورده است. انسان اینک نحوه جدیدی از حضور یعنی “حضور از راه دور” را تجربه می‌کند. فضای سایبر، هویت و نسبت انسان با جهان یا نحوه “در-جهان-بودنِ” او را دگرگون کرده است.

زیست انسان معاصر، اکنون دوفضایی (فیزیکی-سایبری یا مادی-مجازی) شده و تحولات هستی‌شناسانه‌ای که در اثر گشودگی فضای سایبر رخ داده است، ظهور متافیزیک ویژه فضای سایبر را رقم زده است. “هستی‌شناسی فضای سایبر” می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در شناسایی، ذهنیت و سو‌گیری فکری و رفتاری ما در تعامل و مواجهه با این فضا ایفا کند.

در این هستی‌شناسی فضای سایبر، پرسش‌هایی از این دست مطرح‌اند: آیا فضای سایبر، واقعی است یا موهوم و خیالی؟ اگر واقعی است، چه جایگاه و شأنی در عالَم هستی دارد؟ سنخ و نحوه هستی آن چیست؟ وجود آن، حقیقی است یا اعتباری؟ در مواجهه با این فضا، آیا باید واقع‌گرا بود یا ناواقع‌گرا؟ نهایتاً آیا ماده فیزیکی واقعی‌تر است یا مجاز؟

به باور ما، در عرض دیدگاه‌های غربی، با نظر به مبانی فلسفه اسلامی (از جمله اصالت و تشکیک وجود صدرائی، عالم مثال یا خیال نزد سهرودی و ملاصدرا و …) هم می‌توان نحوه وجود فضای سایبر و محتوای آن را تاحدی توضیح داد.

یافته‌ها و نتایج:

  1. بر مبنای اصل اصالت وجود، “وجود” حقيقتي سيال و امري انبساط‌پذير است. وجود به يك عرصه و قلمرو خاص، محدود نمي‌گردد. اگر قلمروي شايسته دريافت فيض وجود گردد، وجود خود را در آن ساری و جاری مي‌کند. فضای سایبر، ظرفيت دريافت وجود را داشته، پس وجود در آن وارد شده است؛ فضای سایبر امریست “موجود”.
  2. اغلب بر این باورند که فضای سایبر را باید به‌مثابه قسم يا مرتبه دیگری از وجود (در کنار وجودات عینی، ذهنی، لفظی و کتبی) لحاظ کرد.

توضیح اینکه: نزد فلاسفه اسلامی، اصل بر وجود عینی است؛ هرچند ذهن -طبق نظريه نفس‌الأمر- مرتبه‌اي از مراتب عين و واقع است. وجود گاه در ظرف عين و خارج است و گاه -تحت شرايطي- به ظرف ذهن وارد مي‌شود. به قول قائلان به نظريه وجود ذهني، يك و همان ماهيت است كه يكبار در عين و بار ديگر در ذهن، محقَّق و موجود مي‌شود؛ اگرچه آن‌چه در عين و خارج است، منشأ آثار قوي است و آن‌چه در ذهن است، منشأ آثار ضعيف. با این حال؛ همين وجود ذهني، منشأ آگاهي و شناخت انسان است كه براي انسان اهميتي بسزا دارد (وجودات لفظی و کتبی، از وجود ذهنی نیز کمتر محل بحث‌ بوده‌اند و ممکن است نحوه‌های مستقلی از وجود نباشند و لذا از آنها می‌گذریم). بر اساس اصل تشکیک وجود، هر یک از این دو نحوه وجود (عینی و ذهنی)، از درجه و مرتبه خاصی از واقعیت برخوردار است و داراي احكامي مخصوص به خود است و نبايد بين اين‌ نحوه وجودات و احكام آنها خلط كرد. از دید این عده، “وجود سایبری” نیز (در کنار وجود عینی و ذهنی) یکی از اقسام وجود است.

  1. باور پیشگفته می‌تواند بهره‌ای از واقعیت داشته باشد، اما به باور ما ممکن بلکه لازم است قدری فراتر از این رفت.

توضیح اینکه: معلوم نیست اطلاق وجود، در عرض وجودات عینی و خارجی، بر واقعیت‌های سایبری تا چه اندازه دقیق باشد و آیا امور سایبری حقيقتاً نحوه مستقلی از وجود -غیر از اشياء خارجی- هستند يا نه؛ چه این واقعیت‌ها نیز نحوه‌ای از وجودات عینی هستند و در عالم خارج موجودند. وجودات سایبری، نسبت به اشیاء خارجیِ متناظرشان، وجودات سایبری هستند، ولی خودشان بعینه در عالم عینی و خارجی تحقق دارند. واقعیت سایبری یا مجازی، به‌مثابه امر پیش روی ما، از نحوه‌ای “وجود عینی” برخوردار است که -در حد خودش- منشاء آثار نسبتاً قوی است.

  1. از سویی موجودات دیجیتالی دارای شکل، مقدار و اندازه هستند و می‌توان آنها را در قالب تصویر، صدا و … به وسیله حواس درک کرد، اما از سوی دیگر این موجودات فاقد برخی مختصات اشیاء فیزیکی (مانند قائم به خود بودن، جرم داشتن و …) هستند. وجود عینی، منحصر در سه قسم: محسوس، متخیل یا متمثل، و معقول نیست (بر خلاف دیدگاه قدما)؛ بلکه وجود سایبری، قسم چهارم وجود عینی و در عرض این سه است و هویتی “مثالی‌گونه” یا شبه‌مثالی و -هرچند با تسامح- “نیمه‌مادی و نیمه‌مجرد” دارد.

توضیح اینکه: عالم مثال یا خیال بر دو قسم است؛ متصل و منفصل. عالم مثال متصل، مرتبه مثالی وجود انسان و ظرف صورت‌های ادراکی خیالی او است که قیام وجودی (نه حلولی) به نفس انسان‌ دارند. اما عالم مثال منفصل، حدواسط و میانه عالم محسوس و معقول است؛ به‌گونه‌ای که حقایق موجود در این عالم، قائم به ذات خود بوده و در عین تجرد از ماده، واجد برخی عوارض مادی (مانند شکل، مقدار و اندازه) هستند. برخی بر این باورند که فضای سایبر، به جهت قیام وجودی به انسان و ادوات و ابزارهای مادی، “شبیه عالم مثال متصل” است که قیام وجودی به نفس انسان دارد. به باور ما، این درست است و علاوه بر این، نظر به واقعی و خارجی بودن فضای سایبر و محتویات آن و اینکه در ظرف و عالمی مستقل از نفس انسان تحقق دارند، می‌توان بر وجود شباهت‌هایی میان این فضا و عالم مثال منفصل حکم کرد، پس “شبیه عالم مثال منفصل” نیز است.

  1. در فلسفه اسلامی، وجود بر دو قسم است: حقيقي و اعتباري. امری حقيقي است كه به وجود واقعی در عالَم تحقق دارد. اما امری اعتباري است كه به وجود واقعی در عالم تحقق ندارد، بلکه شرع يا عرف يا ذهنِ عقلا آن را براي اغراض عملي در زندگي انسان وضع كرده‌ است و مشتمل بر: قراردادی، حقوقی، تنزیلی، تشریعی و … می‌شود. واقعیت‌های سایبری نیز -چنان‌که پیشتر اشاره شد- واقعاً در عالم تحقق دارند و وضعی یا قراردادی نیستند؛ پس فضای سایبر از وجود “حقیقی” برخوردار است و نمی‌توان آن را دارای وجود اعتباری دانست.
  2. از مجموع نکات فوق می‌توان دریافت که جهان سایبر و محتواهای آن، اموری موهوم و خیالی نیستند، بلکه از درجه و میزانی از واقع‌مندی برخوردارند که می‌توان از آن به “واقع‌گرایی دیجیتالی” تعبیر کرد.

توضیح اینکه: برخی فضای سایبر و واقعیت مجازی را فضایی صرفاً “برساخته” (وابسته به ذهن انسان)‌ دانسته و بر خیالی و موهوم بودنِ واقعیت مجازی حکم کرده‌اند. این دیدگاه را “پندارگرایی یا ناواقع‌گراییِ مجازی” نامیده‌اند. اما به باور ما، فضای سایبر، واقعی است و از واقع یا نفس‌الأمر متناسب خودش برخوردار است که “واقعیت سایبری” (مجازی) نام دارد و نیز واقع‌گرایی هستی‌شناختیِ خاصی (مادی-مجازی) در باب آن مطرح است که می‌توان از آن به “واقع‌گرایی دیجیتالی” تعبیر کرد. فضای سایبر یا جهان دیجیتال، صرفاً بازنماییِ جهان فیزیکی (آنالوگ) نبوده، بلکه عرصه جدیدی از هستی و “واقعیتی در دلِ واقعیتِ دیگر” (واقعیتی در درون واقعیت فیزیکی) است. این موجودات نه مرکّب از اتم و کوارک، بلکه از سنخ بیت و اطلاعات بوده و نتیجه فرایندهای واقعیِ دیجیتالی‌اند. در حقیقت؛ ابژه‌های مجازی ریشه در جهان مادی و فیزیکی داشته و بر روی رایانه‌های واقعی وجود دارند؛ به‌همین‌دلیل، بخشی از دنیای حقیقی‌اند.

  1. وجود سایبر اكنون قلمروهاي پيشين وجود را درنورديده، بر آنها سيطره يافته و تا حدي جايگزين آنها شده است؛ چنان‌که گویی این نحوه وجود، واقعي‌تر از وجود عینی و خارجي شده است (یا دست‌کم واقعی‌تر از آن می‌نماید) از این وضعیت به “واقعیت حاد” تعبیر می‌شود.

توضیح اینکه: برخی از محققان غربی بر این باور است که در دوره مدرن، تصاویر و نشانه‌ها واقعیت را “بازنمود” می‌کردند؛ اما در دوره پسامدرن، این رابطه تغییر کرد؛ به این معنا که مرز واقعیت و بازنمود از بین رفت، بلکه این رابطه معکوس شد، یعنی واقعیت تبدیل به یک روگرفت یا کُپی از بازنمودها شد. بازنمودها به جای بازنمایی واقعیت، از همدیگر تقلید می‌کنند و به یکدیگر ارجاع می‌دهند. بنابراین، جهان پسامدرن، جهان “وانموده” یا شبیه‌سازی است. اکنون نشانه‌ها خودشان واقعیت را می‌سازند، یعنی جای واقعیت را می‌گیرند. این شبکه از بازنمایی‌ها «واقعیت حاد» (واقعیت گزافه/مفرط، ابَرواقعیت) نام دارد. امروزه گویی واقعیت مجازی، قلمروهاي دیگر واقعیت از جمله جهان و اشیاء فیزیکی را در خود هضم کرده، بر آنها سيطره کامل يافته و اساساً جايگزين آنها شده است.

دکتر عبدالله صلواتی استاد تمام دانشگاه شهید رجایی در ادامه این کرسی به ارائه نکاتی پرداختند:

پرسش‌های زیادی درباره هستی‌شناسی  فضای مجازی هست: رابطه مجازی با واقعیت چیست؟ تفاوت واقعیت با مجاز چیست؟ هویت انسان در فضای مجازی چیست؟ آیا فضای مجازی مکان‌مند است یا خیر؟

برخی از مهم‌ترین مسائل هستی‌شناسی سایبر عبارتند از: مایهت فضای مجازی، هویت سوژه در فضای مجازی، زمان و مکان در فضای مجازی، روابط انسانی در فضای مجازی، حقیقت و واقعیت در فضای مجازی. بهتر بود ابتدا این‌دسته‌بندی انجام می‌شد و سپس مشخص می‌کردند قرار است درباره کدامیک از اینها پژوهش شود.

درباره واقعیت فضای مجازی سه حکم متفاوت صادر شده است: واقعیت خارجی است؛ یک مرتبه کنار واقعیت خارجی است؛ واقعی‌تر از واقعیت است.به هر حال باید مشخص شود که فضای مجازی کدامیک از اینهاست.

در ص۱۱۰ مقاله عنوان واقع‌گرایی دیجیتال آمده است. سوالی که پیش می‌آید این است که مگر تا اینجا واقعیت گرایی دیجیتال نبوده است؟ به نظر می‌رسد تکرار باشد.

سایبر خارجیت دارد و این امر گرانیگاه این مقاله است. حال سوال می‌شود منطق این امر چیست؟ در پاسخ به این سوال چند پاسخ داده‌اید:

یکی اینکه خارجیت دارد، چون منشا اثر است. این در حالی است که خیالات هم منشا اثر دارد و اتفاقا آثار قوی‌ای دارند.

دوم اینکه سایبر خارجیت دارد، چون ما را به خود مشغول کرده است. این در حالی است که خیالات هم ما را به خود مشغول کرده‌اند. با این اوصاف منطق خارجیت فضای مجازی باید روشن شود.

در مواردی در این مقاله میان مباحث هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی خلط شده است. البته برخی موارد ناگزیر هستیم.

صفر و یک زیربنای فنی فضای مجازی است، اما منطق صفر  ویک را مطرح کرده‌اید. ولی در روابط انسانی منطق دیگری حاکم است.

سوال دیگری که محل بحث است، این است که آیا می‌توان فضای مجازی داشت و کاربر و عامل نداشت؟

مطابق زیست دو فضایی، واقعیت جدا از واقعیت مجازی در نظر گرفته شده است. اما در فضای خارج چنین نیست که بتوان این دو را از هم جدا کرد.

همچنین دکتر احسان کیان‌خواه دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات نیز به عنوان ناقد این نشست نکاتی را اشاره کردند:

آثار در فضای مجازی، اثار متفاوتی نسبت به آثار خارجی است. فضای سایبر درعرض وجود عینی است.

برای هستی‌شناسی سایبر باید ذهن را به پنجاه سال بعد پرتاب کرد.  ولی به هرحال یک عالم و عوالم جدید در حال شکل‌گیری است که بر اساس اکوسیستم خاصی است. فضای مجازی در عالم بلعیدن عالمی است که به ان عادت کرده‌ایم.

این‌طور به نظر می‌رسد که فضای مجازی فقط با بودن کاربر وجود دارد.