به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چهاردهمین نشست از سلسله نشستهای گفتمان مقاومت با موضوع “گفتمان تمدنی شیعه، اخوان و وهابیت(با توجه به تحولات اخیر در منطقه)” دوشنبه مورخ ۳ دیماه ۱۴۰۳ توسط گروه کلام اسلامی و الهیات جدید، گروه مطالعات پیشرفت و تمدن و مرکز تعاملات علمی بین المللی پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
دبیرعلمی این نشست، حجت الاسلام سید مصطفی موسوی در ابتدا به تبیین موضوع پرداخت و نکاتی را بیان کرد که در ادامه میخوانید:
تحولات اخیر در منطقه، بهویژه درگیریهای مستمر میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی، تشدید بحرانهای سوریه و تغییرات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، بار دیگر نشان داده که تحلیل گفتمانهای اصلی تمدنی جهان اسلام، نقشی کلیدی در فهم و مدیریت چالشهای پیشرو دارد.
سه گفتمان تمدنی شیعه، اخوانالمسلمین و وهابیت، هر یک در جهان اسلام از تأثیرگذاری عمیقی برخوردارند و هر یک با مبانی، اهداف و راهبردهای متمایز خود در معادلات منطقهای و جهانی ایفای نقش میکنند. این گفتمانها، هم در عرصههای فکری و نظری و هم در میدان سیاست و عمل، جریانساز بوده و در شکلدهی به هویت امت اسلامی و مسیر تحولات منطقهای، نقشی انکارناپذیر دارند.
در عین حال، درک عمیق این گفتمانها مستلزم بررسی تطبیقی و تحلیل دقیق است؛ چراکه در بسیاری موارد، نقاط اشتراک، تعارض و تفاوتهای این گفتمانها نهتنها بر روابط دروناسلامی، بلکه بر تعاملات جهان اسلام با نظام بینالملل نیز اثرگذار بوده است.
اهمیت گفتمانهای تمدنی
گفتمان تمدنی، فراتر از یک نگاه سیاسی یا ایدئولوژیک، تلاش میکند تا بنیادهای فکری، ارزشها و اهداف بلندمدت یک جریان فکری و اجتماعی را در سطح کلان بررسی کند.
- گفتمان تمدنی شیعه، با تأکید بر عدالت، مقاومت در برابر ظلم و استکبار، و ارزشهای اخلاقی و معنوی، یکی از پایدارترین گفتمانهای اسلامی است که توانسته در بزنگاههای تاریخی، نقشی اساسی در تقویت هویت اسلامی ایفا کند.
- گفتمان تمدنی اخوانالمسلمین، با تکیه بر اسلام سیاسی و تلاش برای ارائه راهحلهای اجرایی مبتنی بر شریعت اسلامی، بهویژه در قرن بیستم، در کشورهای مختلف جهان اسلام تأثیرگذار بوده و همچنان بهعنوان یکی از جریانهای محوری در تحولات سیاسی جهان اسلام شناخته میشود.
- گفتمان تمدنی وهابیت، با رویکردی محافظهکارانه و مبتنی بر آموزههای خاص کلامی، در طول دهههای اخیر نهتنها بر فرهنگ و سیاست داخلی عربستان سعودی، بلکه بر روابط منطقهای و حتی جهانی تأثیر گذاشته است.
محورهای بحث
تحلیل این سه گفتمان تمدنی از سه منظر اصلی اهمیت دارد:
- تاریخی و معرفتی: بررسی ریشههای فکری و تاریخی این گفتمانها و تأثیر آنها بر شکلگیری جریانهای فکری معاصر.
- نقش سیاسی و اجتماعی: تبیین جایگاه این گفتمانها در معادلات سیاسی جهان اسلام و تأثیر آنها بر مقاومت در برابر نظام سلطه.
- چالشها و فرصتها: بررسی ظرفیتهای هر گفتمان برای تقویت وحدت اسلامی و همچنین چالشهایی که در مسیر همگرایی امت اسلامی ایجاد کردهاند.
هدف این نشست، ارائه یک تحلیل جامع و تطبیقی از این سه گفتمان است که بتواند زمینهساز فهم بهتر نقش این جریانها در تحولات جهان اسلام شود. همچنین، تلاش داریم تا به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که چگونه این گفتمانها میتوانند در چارچوب گفتمان مقاومت، به تقویت هویت اسلامی و مقابله با چالشهای پیشروی امت اسلامی کمک کنند.
در ادامه دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه در سخنرانی خود، با استناد به تاریخ و تحلیل اندیشههای معاصر، به بررسی سه محور اصلی پرداختند: نقش تاریخی شیعه در تمدن اسلامی، خیزش تمدنی انقلاب اسلامی ایران، و الزامات تحقق تمدن شیعی. این سخنرانی با تأکید بر دیدگاههای علمی و تحلیلی به اهمیت تمدنسازی شیعی و چالشها و فرصتهای آن پرداخت.
نقش تاریخی شیعه در تمدن اسلامی
دکتر فراتی با پرداختن به نقش تاریخی شیعه در تمدن اسلامی، به نقدها و چالشهایی که از سوی برخی اندیشمندان مطرح شده اشاره کردند و در ادامه، به پاسخهای علمی و تاریخی علمای شیعه در این زمینه پرداخت.
الف) چالشها و نقدهای وارد بر نقش تاریخی شیعه
- نقدهای سنتی:
- برخی اندیشمندان اهل سنت نظیر حاجی خلیفه، جرجی زیدان و احمد امین مصری، بر این باور بودهاند که شیعه نهتنها سهمی در تمدن اسلامی نداشته، بلکه رویکردی تقابلی با جریانهای غالب تمدنی داشته است.
- این دیدگاهها شیعه را به عنوان نیرویی مخالف معرفی میکنند که به جای همیاری در توسعه تمدن اسلامی، بر تقویت هویت مذهبی خود تمرکز داشته است.
- ابعاد انتقادات:
- یکی از محورهای اصلی انتقادات، ادعای عدم مشارکت شیعه در علوم عقلی، طبیعی و فلسفی است.
- دیدگاههای مذکور، شیعه را بیشتر به عنوان یک نیروی سیاسی معرفی میکنند تا یک جریان فکری و تمدنی.
ب) پاسخ علمای شیعه و اثبات نقش تمدنی
- احیای هویت تاریخی شیعه:
- عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه اشاره کرد که علمای شیعه در دهههای اخیر تلاش کردهاند این دیدگاهها را نقد کرده و با ارائه شواهد تاریخی، سهم شیعه در توسعه تمدن اسلامی را مستند کنند.
- برای مثال، کتاب تاریخ تشیع نوشته دکتر الویری یکی از آثاری است که با استناد به شواهد تاریخی، نقش شیعیان در تمدنسازی را اثبات کرده است.
- نقش شیعه در توسعه علوم:
- شیعه با تأسیس مراکز علمی و تقویت علوم عقلی مانند فلسفه، کلام و ریاضیات، سهم مهمی در پیشبرد تمدن اسلامی داشته است.
- شیعیان در دورههای بحرانی، به ویژه در دوران صفوی، توانستند اندیشههای اسلامی را تقویت کرده و فرهنگ دینی را گسترش دهند.
دکتر فراتی تأکید کردند که نقش تاریخی شیعه نباید صرفاً به تقابل با دیگر جریانهای اسلامی تقلیل یابد. شیعه با تکیه بر آموزههای اهلبیت و استفاده از ظرفیتهای عقلی و علمی، نقشی کلیدی در توسعه تمدن اسلامی ایفا کرده است.
خیزش تمدنی انقلاب اسلامی ایران
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه در ادامه، به انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدنسازی شیعه پرداخت. وی انقلاب اسلامی را نهتنها یک تحول سیاسی، بلکه یک پروژه تمدنی معرفی کردند که به دنبال ایجاد الگویی جدید برای تمدن اسلامی است.
الف) ادعای تمدنی انقلاب اسلامی
- تلفیق دین و سیاست:
- انقلاب اسلامی ایران، بر پایه آموزههای اهلبیت و ارزشهای دینی، الگویی جدید برای حکمرانی ارائه کرده است که دین و سیاست را در یک ساختار واحد تلفیق میکند.
- این الگو، برخلاف دیدگاههای سنتی که دین را از سیاست جدا میدانستند، بر این باور است که دین باید محور تمام شئون زندگی، از جمله حکومت، باشد.
- اهداف تمدنی:
- انقلاب اسلامی تلاش دارد تمدنی مبتنی بر عدالت اجتماعی، استقلال فرهنگی و معنویت ایجاد کند که بتواند جایگزین الگوهای سکولار غربی شود.
- این تمدن، برخلاف تمدنهای غربی، به جای تأکید بر مادیگرایی، به مسائل معنوی و انسانی اهمیت میدهد.
ب) ویژگیهای تمدن پیشنهادی انقلاب اسلامی
- تلفیق دین و دموکراسی:
- یکی از مهمترین ویژگیهای این تمدن، تلاش برای ترکیب دموکراسی با آموزههای دینی است. این مدل حکمرانی، که به عنوان “دموکراسی دینی” شناخته میشود، بر عدالت، مشارکت مردمی و رهبری دینی استوار است.
- تمایز با تمدن غربی:
- تمدن غربی بر سکولاریسم، فردگرایی و مادیگرایی بنا شده است، در حالی که تمدن پیشنهادی انقلاب اسلامی، بر جمعگرایی، عدالت اجتماعی و معنویت تأکید دارد.
- تمایز با تمدنهای اسلامی سنتی:
- برخلاف جریانهای اسلامی اهل سنت که بیشتر بر بازگشت به سنتهای تاریخی تأکید دارند، انقلاب اسلامی به دنبال ارائه مدلی نوین از حکمرانی است که آموزههای اهلبیت را محور قرار میدهد.
وی بیان کرد که انقلاب اسلامی، فرصتی تاریخی برای تحقق تمدن شیعی است. اما این هدف نیازمند تعمیق تفکر تمدنی، برنامهریزی دقیق و پاسخ به چالشهای داخلی و خارجی است.
الزامات تحقق تمدن شیعی
در بخش سوم، دکتر فراتی به الزامات تمدنسازی شیعی پرداختند و تأکید کردند که این فرآیند نیازمند شناخت دقیق اجزاء تمدنی، هماهنگی میان آنها و ایفای نقش فعال توسط نهادهای دینی و اجتماعی است.
الف) الگوهای تاریخی تمدنسازی:
- تجربه صفوی و تمدن اصفهان:
- عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه تمدن صفوی و شهر اصفهان را نمونهای موفق از تمدنسازی شیعی معرفی کرد.
- در این دوره، سه نهاد اصلی – حوزه علمیه (مرکز دینی)، مسجد (نماد ایمان) و بازار (بستر اقتصادی) – با هماهنگی کامل توانستند تمدنی پایدار ایجاد کنند.
- دلایل موفقیت صفویان:
- استفاده از آموزههای اهلبیت برای نظامسازی.
- ترکیب مؤثر نهادهای دینی، اجتماعی و اقتصادی.
ب) چالشهای جمهوری اسلامی در تمدنسازی:
- ضعف در هماهنگی اجزاء تمدنی:
- یکی از چالشهای اصلی جمهوری اسلامی، عدم تعریف دقیق نقش نهادهای مختلف در فرآیند تمدنسازی و نبود هماهنگی میان آنهاست.
- نقش روحانیت:
- روحانیت به عنوان یکی از بازیگران کلیدی تمدن شیعی، باید از نگاه سنتی عبور کرده و به یک نگاه تمدنی دست یابد.
- دکتر فراتی بر این باورند که روحانیت هنوز نتوانسته نقش تمدنی خود را بهدرستی ایفا کند و نیازمند بازتعریف نقش خود است.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه تأکید کرد که تحقق تمدن شیعی نیازمند شناخت دقیق از نقش اجزاء مختلف تمدنی مانند اقتصاد، فرهنگ و سیاست است. بدون این شناخت و هماهنگی، امکان دستیابی به اهداف تمدنی وجود نخواهد داشت.
در پایان، دکتر فراتی با جمعبندی نکات مطرحشده، چند محور کلیدی را به عنوان نتیجه سخنان خود ارائه کرد:
- نقش تاریخی شیعه:
- شیعه در تمدن اسلامی نقش مهمی در توسعه علوم و حفظ آموزههای دینی داشته است، اما این نقش نیازمند بازشناسی و مستندسازی است.
- فرصت انقلاب اسلامی:
- انقلاب اسلامی فرصتی بینظیر برای تحقق تمدنسازی شیعی فراهم کرده است، اما این هدف نیازمند رفع چالشهای موجود است.
- الزامات تمدنسازی:
- تحقق تمدن شیعی مستلزم شناخت دقیق اجزاء تمدنی، هماهنگی میان آنها و ایفای نقش فعال توسط نهادهای دینی و اجتماعی است.
- نقش روحانیت:
- روحانیت باید نگاه تمدنی خود را تقویت کرده و نقش کلیدی خود را در فرآیند تمدنسازی بهدرستی ایفا کند.
با تقویت نگاه تمدنی و رفع ضعفهای موجود، میتوان گامهای بلندی به سمت تحقق تمدن شیعی برداشت و انقلاب اسلامی را به یک پروژه تمدنی موفق تبدیل کرد.