فاطمه زهرا(س) اُسوه سلامت معنوی
نوشتاری از حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه
امام مهدی(عج) در خصوص اُسوه بودن فاطمه زهرا(س) فرمود:” وَفِيْ اِبْنَةِ رَسُولِ الله صَلَّى اللهُ عَلَيه وَآلِه لِي أُسُوةٌ حَسَنَة” یا به گونه ای دیگر نقل شد که فرمود:” إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ”؛( دختر رسول خدا (فاطمه) براى من سرمشقى نيكو است)( شیخ طوسی، الغیبة،ص ۲۸۶، مؤسسة المعارف الاسلامیة، قم، ۱۴۱۷ ه – ; الاحتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۵۳۷، (بدون کلمه «لی ») ; بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰) و پیامبرخدا(ص) پیشتر فرمود:” و «فاقتدوا (فاهتدوا بالزهرة “( صدوق، معانی الاخبار، ص ۱۱۴; فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۶).
سلامت معنوی در ساحات(ابعاد و قلمرو/ عرصه ها) و سطوحِ(لایه ها و بواطن/درجات وجودی) گوناگون مطرح است و “سلامت معنویِ اسلامی”، برخورداری انسان در ساحات و سطوحِ یاد شده از حد کمال یا مراتب عالیه تعالی و فراروی وجودی که با تعابیری قرآنی مانند: رفعت، تعالی، تصعید نیز مورد تحلیل و تعلیل قرار می گرد.
بنابراین سلامت معنوی در ساحتِ بینشی/ نگرشی یعنی باور توحیدی و یقینی به عالم غیب یا ملکوت، در ساحتِ گرایشی/ منشی با اخلاقِ صائب و صادق در اثر رهیدن از رذائل و رسیدن به فضائل اخلاقی، عبور تکاملی از اخلاقِ متعارف به اخلاقِ متعالیه در سطوحِ متنوع و متکثر و در ساحتِ کنشی/ روشی با اعمالِ صالح و روش های رفتاری مطابق با واقع و ارزش های اسلامی به وزانِ بینش های توحیدی که بر طبق نگرش های ناب الهی شکل و شاکله می یابد.
اکنون اگر بخواهیم سلامت معنوی بینشی/ نگرشی را در حیات طیبه فاطمه زهرا(س) مشاهده کنیم، می یابیم که حاکمیت “توحید و ولایت” در اندیشه(توحید نظری/ علمی) و در متنِ زندگی(توحید عملی/ عینی) ساری و جاری بود و لُبُ اللُّباب سلامتِ شناختاری و زیستاری انسان سالمِ معنوی است که بسوی انسانِ کامل شدگی در حال صیرورت و تصعید وجودی است و ما در این نوشته موجز و مختصر به ذکر نمونه هایی بسیار اندک در همین زمینه اکتفا می کنیم:
الف) حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خصوص ساحتِ بینشی/ نگرشی و توحید در اندیشه در خطبه فدکیه درباره خداوند اینگونه می فرماید: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، کَلِمَةٌ جُعِلَ اَلْإِخْلاَصُ تَأْوِیلَهَا، وَ ضُمِّنَ اَلْقُلُوبُ مَوْصُولَهَا، وَ أَنَارَ فِی اَلْفِکْرَةِ مَعْقُولُهَا، اَلْمُمْتَنِعُ مِنَ اَلْأَبْصَارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ اَلْأَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ اَلْأَوْهَامِ کَیْفِیَّتُهُ، اِبْتَدَعَ اَلْأَشْیَاءَ لاَ مِنْ شَیْءٍ کَانَ قَبْلَهَا، وَ أَنْشَأَهَا بِلاَ اِحْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَهَا، کَوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ، وَ ذَرَأَهَا بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى تَکْوِینِهَا، وَ لاَ فَائِدَةٍ لَهُ فِی تَصْوِیرِهَا، إِلاَّ تَثْبِیتاً لِحِکْمَتِهِ، وَ تَنْبِیهاً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ إِظْهَاراً لِقُدْرَتِهِ، وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ إِعْزَازاً لِدَعْوَتِهِ»(محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار،ج۲۹ ص۲۲۰) گواهی میدهم، بجز الله، خدایی نبوده و شریکی برای او نیست، تفسیر این گواهی و شهادت، اخلاص است، و پایبند آن، و قلب های آگاه، که در پیشگاه تفکر و اندیشه، معنای آن را روشن فرمود.
خداوندی که چشم ها او را نمی توانند بنگرند، و زبان ها از وصف او عاجزند، و وهم و خیال از درک ذات او فرو مانده – اند، اشیای عالم را بدون اینکه چیزی موجود باشد، آفرید، و بدون مثال و نمونه ای ایجاد کرد، با قدرت خود پدید آورد و با اراده خویش ایجاد نمود، نه به آفریدن آنها نیازمند بود، و نه از خلقت آنها سود می برد. جز آنکه خواست حکمتش تحقق یابد، و همه را به اطاعت و بندگی آگاه نماید، و قدرت خود را آشکار کند، و به همه راه بندگی بیاموزد، و دعوت خویش را عزت بخشد.
الف) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در خصوص ساحتِ گرایشی/ منشی و بُعدِ عُبودیتی یا توحیدِ عملی/ عبادی فاطمه زهرا(س) می فرماید: «وَ أَمَّا اِبْنَتِی فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَیِّدَةُ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ هِیَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ هِیَ رُوحِیَ اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ اَلْحَوْرَاءُ اَلْإِنْسِیَّةُ مَتَى قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلاَلُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلاَئِکَةِ اَلسَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ اَلْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلاَئِکَتِهِ یَا مَلاَئِکَتِی اُنْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ إِمَائِی قَائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِی أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَهَا مِنَ اَلنَّارِ» (بحار الأنوار, ج۴۳ ص۱۷۲) اما دخترم فاطمه(علیها السلام)، هرگاه در محراب عبادت می ایستد.
خداوند عزیز و جلیل به ملائکه خویش اینگونه خطاب می کند: ای ملائکه من! سرور کنیزانم فاطمه (علیها السلام) را بنگرید که در پیشگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است، و با تمام قلبش به عبادت من روی نهاده است. شما را گواه می گیرم که شیعیانش را از آتش ایمنی بخشیدم. و درخصوص توحید شهودی فاطمه زهرا(س)، پیامبر اسلام روزی از دخترش پرسید: فاطمه (علیها السلام)! چه درخواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خداوند پیام آورده است تا هر چه بخواهی تحقق پذیرد! حضرت زهرا (سلام الله علیها) علت اینگونه بی اعتنایی خویش به خواسته های دنیوی را به نمایش گذاشت و فرمود: «شغلنی عن مسئلته لذة خدمته، لا حاجة لى غیر النظر إلى وجهه الکریم.» لذتی که از خدمت و حضور خداوند می برم، مرا از هر خواهشی باز داشته است. حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم(ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعة، ج۱، ص۱۰۵؛ محمد دشتی، نهج الحیاة، ص ۱۹ح ۵۶).
ج) در ساحتِ گرایشی/ منشی در قلمروهای مختلف از جمله قلمرو اخلاق تنزیهی نیز فرمود:” حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) در ادعیه به معرفی برخی صفات رذیله و هلکات انسانی میپردازد: «و مِنْ شر الفُّساق والفُجّار، والکهّان و السّحار و الحُسّاد و الذُغـّار والأشـرار … و اعـوذبک اللهم من الهَمّ و الحزن و العَجز و الکَسل والجـُبن و البـخل و … و أعـوذبک مـن هـمزات الشیاطین و اعـوذبک رَب أن یحضرون» (مـوحد ابطحی اصفهانی، الصحیفه الجـامعه لادعـیه، سیده نـساءالعالمین فـاطمهالزهرا(علیهاالسلام)، ص۴۱) و در جای دیگر میفرماید:«اللهم أنزع العجب و الریاء، والکبر و البَغی، و الحَسَد و الضَعف، والشَکّ والوهن و الضـُرّ و الأسـقام والخذلان والمكر والخديعة والبلية والفساد من سمعي وبصري وجميع جوارحي، وخذ بناصيتي إلى ما تحب وترضى يا أرحم الراحمين»(همان، ص۵۵).
حضرت خودشان از مصادیق باهر نزاهت روح و نزاکت اخلاق، مکارم اخلاقی و طهارت وجودی در قلمرو وسیع گرایش ها و منش های اخلاقی بوده و صدق، وفا،انفاق،امانتداری،اخلاص، توکل و…در متن حیات طیبه اش موج می زد. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود:” از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شده۱. تلاوت قرآن۲. نگاه به چهره پيامبر خدا۳. انفاق در راه خدا حضرت فاطمه عليها السلام : حُبِّبَ إلَىَّ من دُنياكُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ كِتابِ اللّه و النَّظَرُ في وَجهِ رَسولِ اللّه و الإنفاقُ في سَبيلِ اللّه (محمد دشتی، نهج الحياة، ح ۱۶۴)
و در قلمرو ساحتِ سیاسی و اجتماعی فاطمه زهرا(س) با بینش و بصیرت عمیق در وفاداری به مقام امامت و ولایت آنگاه که در میان سکوت، اندوه و شگفتی حاضران مهاجمین دست از امام علی علیه السلام کشیدند و حضرتش تنها و مظلوم از مسجد مدینه خارج گشته راهی خانه شد، به امام و شوهر معصوم خود نگریسته در یک خطاب آکنده از معرفت و محبت، آگاهی و عشق فرمود:” روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء یاابالحسن! ان کنت فی خیر کنت معک و ان کنت فی شرّ کنت معک» على جان! جانم فدای تو، و روحم سپر بلاهای جان تو؛ همواره با تو خواهم بود؛ اگر تو در خیر و نیکی به سر می بری، با تو خواهم زیست و اگر در سختی و بالای گرفتار شدی، باز هم با تو خواهم بود(نهج الحیاة، ص ۱۴۷، ح ۷۵؛ الکوکب الدری، ج ۱، ص ۱۹۶)
همانگونه که امام علی علیه السّلام در سخنی زیبا در پاسخ به پرسش پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درباره همسرشان، فرمودند:” نعم العون علی طاعه اللّه…؛ فاطمه علیها السّلام را بهترین یاور خود بر اطاعت پروردگار یافتم”حضرت زهرا نیز در سخنی امام علی علیه السّلام را«خیر بعل»؛ بهترین همسر و مایه خیر توصیف نمود (مجلسی،بـحار الانـوار، ۴۳،ص۱۱۷)
و در قلمرو خانوادگی نیز از ویژگی های ممتاز حضرت زهرا علیها السّلام تبعیت از شوهر و محترم شمردن تصمیمات او بود. در برخی موارد تصمیمات شوهر به ظاهر برخلاف میل و خواسته آن حضرت بود. اما ایشان با کمال ادب و احترام خواسته و دستور شوهر گرامی شان علی علیه السّلام را بر نظر خود مقدم می داشت و از وی اطاعت می نمود. به عنوان نمونه حضرت زهرا علیها السّلام در اثر آزار و اذیت هایی که در قضیه جانشینی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و مسأله فدک بر وی وارد گردید از رفتار و موضع گیری برخی شخصیت ها به شدت ناراحت بود.
هنگامی که در بستر بیماری بود راضی به عیادت آنها نبود و آنان را به حضور نمی پذیرفت تا این که آنان به حضرت علی علیه السّلام متوسل شدند. وقتی حضرت علی علیه السّلام درخواست ملاقات آنان را مطرح کرد، حضرت زهرا علیها السّلام این گونه، خواسته همسر را بر خواسته خود مقدم می دارد: «…البیت بیتک و الحره زوجتک افعل ما تشاء؛ علی جان!خانه، خانۀ تو است و من همسر تو هستم، هر چه خواهی انجام بده”(طبری،دلائل الامامه،ج ۱،ص۱۴).
افزون بر این در تشبه ظاهری و باطنی به پیامبر اعظم(ص) نیز به هر حال به تعبیر استاد شهید مطهری:” علماى سیره و حدیث درباره حضرت زهرا(س) گفتهاند:” کانت فاطمة صلواتاللّه علیها من أهل العباء و المباهلة و المهاجرة فى أصعب وقت و کانت فیمن نزلت فیهم آیة التطهیر و افتخر جبرائیل بکونه منهم و شهد اللّه لهم بالصدق و لها أمومة الأئمة و عقب الرسول صلى الله علیه و آله الى یوم القیامة و کانت أشبه الناس حدیثاً برسول اللّه صلى الله علیه و آله تحکى شیمتها شیمته و ما تخرم مشیها مشیه و کانت اذا دخلت علیه رحّب بها و قبّل یدیها و أجلسها فى مجلسه، فاذا دخل علیها قامت الیه و قبّلت یدیه. [فاطمه (صلواتاللّه علیها) از اهل کساء و مباهله و مهاجرت در سختترین دوران بود و در زمره کسانى که آیه تطهیر (احزاب/ ۳۳) درباره آنها نازل شد و جبرئیل به بودن در میان آنان افتخار مىکرد و خداوند به صدق و راستگویى ایشان گواهى داد، و براى او مقام مادرى امامان و نسل رسول صلى الله علیه و آله تا روز قیامت است.
او شبیهترین فرد به رسول الله صلى الله علیه و آله در سخن گفتن بود، اخلاقش حکایت از اخلاق پیامبر مىکرد و راه رفتنش اندک تفاوتى با راه رفتن پیامبر نداشت، و هرگاه بر پیامبر وارد مىشد پیامبر به او خوشامد مىگفت و دستانش را مىبوسید و در جاى خودش مىنشاند و هرگاه پیامبر بر او وارد مىشد، فاطمه در برابرش برمىخاست و دستانش را مىبوسید.]”(مرتضی مطهری، خطابههای اخلاقی، ج۱، ص۳۱۹-۳۱۷)
درد دل امیرالمومنین(ع) با پیامبر(ص) در کنار قبر حضرت زهرا(س)
و در پایان نوشته حاضر به عنوان ذکر مصائب صدیقه کبری، فاطمه زهرا(س) در خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه” وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ رُوِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ كَالْمُنَاجِي بِهِ رَسُولَ اللَّهِ عِنْدَ قَبْرِهِ” از زبان امیرالمومنین(ع) می خوانیم که:” السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ. قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ. فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ، هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ.
وَالسَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ. از سخنان آن حضرت است اين سخن را به هنگام دفن سرور زنان جهان حضرت فاطمه عليها سلام گفت، گويى با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بر سر قبرش درد دل مى كرد:(اى رسول خدا، از من و دخترت بر تو سلام باد كه در جوار تو آمد، و بهسرعت به تو ملحق شد. اى رسول حق، از دورى دختر برگزيدهات شكيبايىام كم شد، و طاقتم از دست رفت، جز آنكه مرا در فراق عظيم تو، و سنگينى مصيبتت جاى تسليت (در مصيبت فاطمه) است؛ زيرا من بودم كه با دست خود تو را در آغوش خاک جاى دادم، و سرت بر سينه من بود كه روح پاكت از قفس تن پريد. ما از خداييم و به خدا بازمىگرديم. راستى كه امانت بازگردانده شد، و گروگان دريافت گرديد.
اما غصه من ابدى است، و شبم قرين بيدارى است تا زمانى كه خداوند براى من جايگاهى را كه تو در آن اقامت دارى اختيار كند. بهزودى دخترت از همدستى امت براى ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسيدن از او اصرار كن، و خبر اوضاع را از او بخواه، در حالى كه بين ما و تو فاصله زيادى نشده و زمانه از يادت خالى نگشته، اين همه ستم به ما شد. به هر دو نفر شما سلام باد؛ سلام وداعكننده، نه سلام رنجيدهخاطر دلتنگ. اگر از كنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بدگمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است).