پذیرش کرامت قرآنی رویکرد علوم انسانی را تغییر می‌دهد

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نقل از ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عابدی؛ عضو هیئت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه، ۱۰ مهرماه در کرسی علمی «کرامت الهی انسان در علوم انسانی با رویکرد سیاسی از منظر قرآن» که از سوی پژوهشگاه برگزار شد، گفت: بنده در مقاله معنا، ابعاد و کاربرد کرامت در لغت و قرآن، گستره کرامت و اقسام آن که ذاتی و اکتسابی است (که ما بیشتر به جای ذاتی از اکتسابی استفاده می‌کنیم) و مسیر و شرایط تحقق کرامت اکتسابی فردی و جمعی را بیان کرده‌ام؛ در بحث معنا، ابعاد و کاربرد واژه کرامت در لغت و قرآن توضیح داده‌ام که بیش از ۳۰ معنا برای کرامت بیان شده است. است.

وی با بیان اینکه کرامت به معنای بزرگداشت، سنگین و وزین‌دانستن در برابر اهانت است، گفت: در آیه ۱۸ حج؛ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ ۗ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ یا در آیه؛ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ؛ به دست می‌آید که کرامت در برابر اهانت و تحقیر است. بنابراین وقتی از شیوه مقابله در آیات استفاده کنیم عمدتا کرامت در برابر اهانت و تحقیر استفاده می‌شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: در دانش‌های غربی و ترجمه‌هایی که از آن‌ها می‌شود، معنای کرامت و مقایسه آن با کرامت در منظومه اسلامی واقعا جای بحث است و تفاوت وجود دارد؛ نکته بعدی درباره گستره و اقسام کرامت است؛ در آیه ۷۰ سوره اسراء (وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا)؛ بحث کرامت الهی انسان را بیان فرموده است.

وی افزود: سخن از تکریم خدا نسبت به انسان است؛ و لقد کرمنا… نشان می‌دهد این کرامت شامل همه انسان‌ها و حتی کفار است؛ شیخ طوسی در تبیان این مسئله را بیان فرمود و علامه طباطبایی هم فرموده است خداوند در این آیه تاکید دارد که انسان برای خدا ارزش و کرامت دارد و او را از سایر مخلوقات متمایز کرده است.

عابدی با بیان اینکه مراد از تکریم هم اختصاص‌دادن به خصوصیتی است که در دیگران نیست، اضافه کرد: این تکریم نشانگر خصوصیتی در انسان است که در موجودات دیگر وجود ندارد. برخی نعمت عقل را عامل این تمایز دانسته‌اند از جمله علامه طباطبایی و آیت‌الله جوادی آملی هم عقل و قدرت تصرف و خلافت و … را عامل تمایز برشمرده‌اند.

دیدگاه مغنیه درباره کرامت قرآنی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه طبق آیه شریفه ۱۳ حجرات (يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ)، قرآن، کرامت اکتسابی را مطرح فرموده است، تصریح کرد: در این آیه انسان با تقوا، کرامت کسب می‌کند و اگر نباشد کرامت او از بین خواهد رفت؛ محمدجواد مغنیه بیان کرده است که انسان کرامتی دارد که ذاتی و تکوینی است؛ کرامتی دارد که عارضی و نتیجه سعی و تلاش خود اوست. البته اصل کرامت، حقیقتی اعطایی از سوی خدا در ذات همه انسان‌ها است و انسان‌ها با اراده و تلاش و عقل و قدرت تصرفی که خدا به آن‌ها داده، آن را به فعلیت می‌رسانند.

عابدی اظهار کرد: همانطور که خدا در تکوین انسان را کرامت داده است در تشریع هم به او کرامت بخشیده زیرا می‌خواهد کرامت ذاتی او به فعلیت برسد. در روایت داریم خداوند شما را به اسلام اختصاص داده و برگزیده است، بنابراین خدا دین را فرستاده است تا این کرامت حفظ شود. در مورد قرآن کریم هم لفظ کریم داریم و در آیاتی فرموده است: إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه خداوند انسان را با یکسری ویژگی‌های کمالی مانند عقل، اختیار، قوه تکلم و بیان، توان انتقال تجربیات از نسلی به نسل دیگر تکریم کرده است، تاکید کرد: همین ایجاب می‌کند تا انسان از روی عقل و اختیار شایستگی برخورداری از کرامت الهی را در خود ایجاد کند. کرامت می‌تواند فردی و اجتماعی باشد مثلا در بعد اجتماعی با عمل به پرهیز از تفرقه و لزوم وحدت اجتماعی محقق شود؛ با تقوای اجتماعی، کرامت اجتماعی و با تقوای سیاسی، تقوای سیاسی ایجاد شود.

تاثیر پذیرش بحث کرامت در علوم انسانی

عابدی با اشاره به تاثیر بحث کرامت قرآنی و تاثیر آن در علوم انسانی با رویکرد به علوم اجتماعی و سیاسی، بیان کرد: این بحث قادر به تاثیر امضاء و تاسیس است زیرا تغییر در هر نوع نگاه به انسان تعریف انسان را هم متفاوت خواهد کرد؛ در نگاه برخی فلاسفه، انسان اساسا فاقد امور ذاتی است و هیچ امر مادرزادی در انسان نیست؛ این نو تفکر موجب پیدایش نیهیلیسم و مارکسیسم و لیبرالیسم و … شده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: قرآن کریم از امر ذاتی در بحث کرامت سخن گفته است یعنی انسان با قطع نظر از تاریخ و جامعه و هر نوع تلاشی، ذاتا چون انسان است کرامت و عزتی دارد لذا خدا از این جهت که انسان را آفریده و به او نطق و آزادی و اراده و عقل داده، کرامت بخشیده است.

تعریف صوری از کرامت

در ادامه این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزی‌لک؛ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به عنوان ناقد در سخنانی گفت: تعریف کرامت مانند عدالت، تعاریف صوری هستند تا شان انسان حفظ شود ولی شان انسان چیست لذا در تعریف کرامت باید به جای تعاریف صوری به تعریف محتوایی بپردازیم. آن چه با محتوای کرامت منطبق و مایه تمایز بین اسلام و غرب است مفهومی از کرامت است که در حقیقت وابسته به فطرت انسانی و تقوای او است. اکرم کسی است که اتقی باشد و اتقی کسی است که با فطرت و سرشتی که خدا خلق کرده سازگارتر باشد.

بهروزی‌لک با بیان اینکه کرامت بحثی انسان‌شناسی است ولی شما الگویی برای این بحث ارائه نکردید، گفت: در غرب، مخلوقیت انسان تقریبا پذیرفته شده است ولی خالقیت ربوبی قطع است و صحبت در چگونگی خلقت است یعنی آیا خدا انسان را خودمحور خلق کرده است یا منطبق بر فطرت و انسان باید مبتنی بر این فطرت حرکت کند. بنابراین باید ملاک تشخیص کرامت را معین کنید. کانت می‌گوید خداوند وجدان را در انسان قرارداده است ولی آیا همین کرامت قرآنی است یا مسائلی دیگری را هم در بردارد؟

استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با طرح این پرسش که آیا بشر خودش خرد خودبنیاد و مستقل دارد و با تجربه هم می‌توان کرامت را تشخیص دهیم یا خیر، اضافه کرد: مسئله دیگر در بحث شما آن است که دقیقا ماهیت انسان در مکاتب مختلف را بیان نفرمودید؛ همچنین در روش تاثیر کرامت انسانی در علم، روش عمل را تشریح کردید و بین روش علمی و روش عمل تفاوت وجود دارد. موضوع دیگر قلمرو علم است یعنی قرآن چگونه بر موضوع و قلمرو علم اثرگذار است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اصل مسیر بحث خیلی خوب است ولی اگر دقت‌های بیشتری صورت بگیرد در این صورت اثر قرآن کریم بر علوم هم بیشتر مشهود خواهد شد، افزود: ما چون متخصص در تمام رشته‌های علوم انسانی نیستیم باید تاثیر مباحث را در یک رشته خاص دنبال کنیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین قاسم ترخان؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم در سخنانی گفت: انتظار بنده از ارائه‌دهنده ورود به بحث امتداد در حوزه دانش بود؛ اینکه تاثیر این مبنای قرآنی یعنی کرامت را در عناصر علم و عناصر دانشی و روش آن نشان دهند ولی ابهاماتی در مقاله وجود دارد.

وی تاکید کرد: اگر کرامت انسان بر مبنای قرآن را پذیرفتیم چون غرب هم اصل کرامت را قبول دارند باید نشان دهیم که این معنای قرآنی چه تاثیری بر علوم انسانی ما و روش علوم انسانی می‌گذارد؟

اتصاف انسان به اکرم در سوره حجرات

حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت‌پور نیز در سخنانی با بیان اینکه ما در برداشت از آیات باید قدری تامل بیشتری داشته باشیم تا مطالب را رساتر به مخاطبان منتقل کنیم، گفت: مثلا در آیه انه لقول رسول کریم؛ آن را اشاره به پیامبر(ص) دانستید ولی مراد از رسول کریم، جبرئیل است یا در آیه ان اکرمکم عندالله؛ گفته‌اید انسان متصف به کرامت می‌شود در حالی که انسان در این آیه متصف به اکرم است نه کرامت صرف که برای همه انسان‌ها است؛ آیه اصل کرامت انسان را پذیرفته است و می‌فرماید اگر تقوا باشد کرامت، افزون خواهد شد.

بهجت‌پور افزود: کرامت ذاتی، تکوینی و کرامت اکتسابی و اعطایی واژگانی است که در مقاله به کار بردید ولی نباید آن را به یک معنا بدانیم ولی به نظر در مقاله شما این مفهوم سرگردان بود لذا می‌توان گفت انسان کرامت اعطایی دارد ولی به خاطر برخی از رفتارها و جرم‌ها از او گرفته می‌شود و یا کرامت او می‌تواند با برخی اعمال نیک افزون شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: شما قبول‌ نداشتن کرامت ذات را به مکاتب غربی نسبت می‌دهید در حالی که آن‌ها هم خودشان این مرتبه را قبول دارند و در مباحث عالمانه باید مراقب این مسئله باشیم؛ از طرف دیگر شما فرمودید که مکاتب غرب، بشر را تحقیر کرده است؛ در قوانینی که در غرب نوشته شده است مدعی هستند که ما در حفظ کرامت بشر از شما جلوتر هستیم لذا افراد را اعدام نمی‌کنیم ولی شما اعدام می‌کنید یا برای زنان حقوقی مانند مردان قائلیم ولی شما نیستید.

این مفسر قرآن ادامه داد: شما دائما سخن از کرامت اکتسابی و بحث تقوا گفتید ولی تاثیر این کرامت و ثمره آن در علوم انسانی چگونه متصور است؟ یهود می‌گویند ما قوم برتر هستیم زیرا کرامت ذاتی داریم بنابراین همه جهان برای ماست و ما فقط ارزش انسانی داریم و دیگران ندارند لذا می‌توانیم همه را بکشیم؛ بنابراین ما باید در کاربرد واژگان دقت کنیم که گرفتار این نوع تحلیل‌ها نشویم.