به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دومین پیش نشست علمی همایش شرق شناسی در جهان معاصر (با تکیه بر آراء ادوارد سعید) با عنوان نشست «ادوارد سعید و رویکردهای جدید به شرقشناسی» دوشنبه مورخ ۳۰ مهرماه سال جاری توسط گروه غرب شناسی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه با همکاری مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشگاه تهران به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
دکتر ویدا یاقوتی پژوهشگر مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در این نشست با بیان اینکه ۴۶ سال از اینکه ادوارد سعید کتاب شرقشناسی را تألیف کرده است میگذرد، گفت: این کتاب یک پیشرفت در درک ما از آنچه در ذهن اندیشمندان غربی از شرق است، محسوب میشود. سعید براساس چند محور گفتمان شرقشناسی را تحلیل کرد البته رویکرد ایشان بر ضد شرقشناسی بود نه اینکه در امتداد آنان حرکت کند.
وی افزود: او در مورد گفتمان سلطه، قدرت و دانش، بازنمایی تحریفشده شرق و تحلیل و هویت سخن گفته است؛ سعید میگوید بر اساس تجاربی که داشتهام هویتم به پارههای مجزا تبدیل شده است که خودم هم نمیدانم چه باید بکنم.
یاقوتی افزود: بعد از حملات ۱۱ سپتامبر روایات نژادپرستانه و اسلامهراسانه برای جنگهای استعماری تشدید شد که نشان میدهد غرب رویکرد خود را در مورد شرق تغییر نداده است؛ بنابراین اثر سعید در حقیقت به بازنمایی تفکر غرب میپردازد و اینکه غرب، فرهنگ شرق را فاقد پویایی توصیف میکند یعنی فرهنگ شرق پیش پا افتاده و بدوی است.
وی با بیان اینکه سعید با تحلیل گفتمان فوکو که در آن دوره اسطوره بود، به کارکرد شرقشناسی پرداخت و تصریح کرد: فوکو میگوید گفتمانها معنا و دانش تولید میکنند بنابراین گفتمان شرقشناسی با ایجاد درک جمعی از وقایع، دوره تاریخی خاصی را تولید میکنند.
یاقوتی با اشاره به نگرش اروپایی به شرق، اضافه کرد: سعید معتقد است که تمایز بین شرق و غرب آنقدر خود را در جوامع شرقی نشان داده است که زمان زیادی برای از بینبردن آن وقت لازم است. شرقشناسی منطق دوگانه مبتنی بر تخیل ایجاد کرده است. یک ما که غرب است و یک دیگری و آنها که شرق است در شرقشناسی دامن زده شده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه سرزمینهای استعماری در قرن هفدهم به بعد از ۳۵ درصد به ۷۵ درصد افزایش یافتند و ۵۰ هزار کتاب در مورد خاور دور و نزدیک و شرق تولید شد، افزود: بعد از حمله ناپلئون به مصر شرقشناسی وارد دوره مدرن شد و شکل علمی بیشتری به خود گرفت. یک وقایعنگار به نام عبدالرحمان حمله به مصر را فتح نظامی نمیداند و از آن به فتح معرفتی نام میبرد که نمود آن ممنوعیت حجاب بود.
یاقوتی با بیان اینکه فرانسه ۱۶۰ مستشرق را در حمله خود همراه کرد تا فتوحات را مستند کنند، گفت: عبدالرحمان جبرتی نوع حکومتداری فرانسه و وضعیت اجتماعی مصر در آن دوره را مورد مطالعه قرار داده است؛ البته ریشه شرقشناسی در دوره ناپلئون نیست بلکه به تقابل مسلمین و مسیحیان در جنگهای صلیبی بازگشت دارد، زمانی که جهان اسلام شکست خورد و به هدف برای جهان مسیحیت تبدیل شد و شرقشناسان ناپلئونی فضای آکادمی خود را بر شرق مسلط کردند.
تناقض در نظریات استعمارگرانه
وی افزود: غربیها موضع پدرانه نسبت به شرق دارند و اینکه زمانی شرق میتواند پیشرفت کند که به غرب متکی باشد و موضع دیگر آنان هم راستگرایانه و نژادپرستانه است؛ اینکه شرقیها را وحشی میدانند. بعد از جنگ جهانی دوم و بروز قدرت آمریکا شرقشناسی هم وارد بحران شد؛ بحرانی که جنبشهای آزادیبخش ملی و تناقضات نظری و عملی زیادی را در این عرصه ایجاد کرد.
وی افزود: از منظر اندیشمندان غربی، ذهن مسلمان از فرایند خردگرایی بیزار است و البته از طرف دیگر میگوید اسلام دینی پویا و زنده است؛ بنابراین این تناقضات در بین شرقشناسان زیاد است. گفتمان غربی بعد از ۱۱ سپتامبر تداوم همان نگاه بود که دخالت استعمارگران در شرق و به خصوص کشورهای اسلامی را توجیه کند و به نحوه رفتار خودشان نمیپردازند که ما چه کردیم که چنین شده است.
یاقوتی با بیان اینکه نگرشهای ضدفرهنگی به شرق دائما در حال تولید بوده است، گفت: بعد از جنگ جهانی دوم و ایجاد بحران نفت، غربیها هژمونی اقلیت ممتاز را نشان دادند بنابراین دستهبندیهای جدیدی که دائماً میبینیم مانند بهار عربی در همین راستا قابل تحلیل است. تحلیل آنان مبتنی بر تناقضات آشکار است یعنی از یک سو بر طبل دموکراسی میدمند ولی از آن طرف تأکید دارند که کشورهای عربی ظرفیت لازم برای دموکراسی را ندارند و باید فرایند دیکتاتوری آنان حفظ شود.
یاقوتی با اشاره به استفاده از ویژگیهای جنسیتی برای سلطه غرب، افزود: برخوردی که در قرن ۲۱ با حجاب زنان مسلمان شد، در قرن نوزدهم هم از سوی غرب دیده شد یعنی هیچ هویتی برای زن مسلمان قائل نیستند ولی طوری وانمود میکنند که گویی زن مسلمان نیازمند حمایت غرب است و با رویکرد پدرانه دنبال تأمین منافعشان هستند