انتظارات تربیتی و اخلاقی مکلف مسلمان از تکالیف سیاسی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی با موضوع «انتظارات از تکالیف سیاسی قرآن کریم» روز یکشنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۳ توسط گروه سیاست دانشنامه قرآن شناسی پژوهشکده دانشنامه نگاری دینی پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

این کرسی علمی- ترویجی با حضور حجت‌الاسلام دکتر محمد عابدی به عنوان ارائه دهنده، حجج اسلام دکتر محمد ملک زاده و دکتر ذبیح الله نعیمیان به عنوان ناقد دنبال شد.

حجت‌الاسلام و المسلمین محمد عابدی؛ عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه به ارائه مطالب خود پرداخت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

ما در این نشست می‌خواهیم تاکید کنیم در حیات سیاسی، مکلفان یک انتظاراتی از تکلیف سیاسی خودشان دارند، فراتر از مباحثی که به آخرت مربوط می‌شود. در رابطه با پیشینه بحث باید عرض کنم در حوزه تفاسیر، تفاسیری که گرایش سیاسی داشته باشند مثل المیزان یا کتاب‌هایی از آیت‌الله مصباح یزدی یا تفسیر تسنیم آیت‌الله جوادی آملی پیشینه‌های کلی به ما می‌دهند که یک چیزهایی را می‌توانیم از آنها اصطیاد کنیم و هر کدام از اینها یک نمایه کلی در اختیار ما قرار می‌دهند ولی هیچ کتاب جدی درباره تکلیف سیاسی وجود ندارد. این امر نشان می‌دهد در ادبیات سیاسی ما بحث تکلیف سیاسی جا نیفتاده است. ممکن است علتش این باشد که در حوزه فقه و تفسیر معمولا نگاه فردگرایانه به دین داشتیم و نگاه اجتماعی و سیاسی به دین نداشتیم و این باعث شده هنوز نگاه سیاسی و اجتماعی حاکم نشده است و تکلیف سیاسی یک ترکیب غریب به ذهن می‌رسد.

معنای تکلیف سیاسی در قرآن

در مفهوم‌شناسی، تکلیف به معنای کاری است که انجام آن بر تکلیف‌شونده مشقت دارد چون باری بر دوش او گذاشته می‌شود. در اصطلاح، تکلیف یعنی اوامر و نواهی خداوند به بندگان برای انجام دادن یا ندادن بعضی کارها. تکلیف سیاسی در قرآن نوعی مسئولیت اجتماعی است که مکلفان در نظم سیاسی و حیات سیاسی و اجتماعی خودشان بر اساس آموزه‌های قرآنی بر عهده دارند.

نکته سوم که لازم است قبل از شروع بحث به آن توجه کنیم این است که این مسئله دو بحث کلان دارد؛ یکی اهداف و یکی انتظارات. اهداف از سمت خداوند است. مثلا اصلی‌ترین هدف برای تکلیف سیاسی، قرب و معرفت الهی است. هر تکلیف سیاسی یک هدف قریب دارد مثلا جهاد نزدیک‌ترین هدفش این است که ما را از سلطه دشمنان نجات دهد و نظم سیاسی ایجاد کند. بنابراین هر تکلیفی یک هدف غایی دارد، یک هدف میانی دارد و یک هدف قریب دارد. وقتی صحبت انتظارات می‌شود از سمت مکلف است یعنی مکلف چه به عنوان فرد و چه به عنوان جامعه چه انتظاراتی دارد. به عبارت دیگر در این نظم سیاسی که من می‌خواهم، تکلیف سیاسی چه کارکردی می‌تواند داشته باشد. 

ممکن است یک هم‌پوشانی‌هایی بین انتظارات و اهداف باشد و حتما اگر بخواهیم از انتظارات مطلوب صحبت کنیم باید ذیل اهداف تعیین شوند یعنی یک مکلف خوب باید به اهداف الهی توجه کند و انتظاراتش را با آن تنظیم کند. ما سعی کردیم همین مسیر را طی کنیم ولی باز ممکن است مکلف انتظاراتی داشته باشد که با اهداف مخالف باشد. نکته‌ای که باید اشاره کنم این است که مبانی در نوع اهداف و چیستی اهداف دخالت می‌کند مثلا اگر می‌گوییم عدالت بین فلسفه سیاسی غرب و اسلامی مشترک است این عدالت به جهت مبانی متفاوت، زمین تا آسمان بین اندیشه اسلامی و اندیشه غربی فرق می‌کند.

ما سراغ آیات و روایات رفتیم و اینها را دسته‌بندی کردیم و توضیح دادیم انتظارات شهروندان در نظام سیاسی چه صورتی دارد. از لحاظ مبانی خداشناسی و معرفت‌شناسی، خدا که خالق انسان و محیط به مصالح و مفاسد است برای حفظ حقوق انسان، قوانین و تکالیفی را از جمله در عرصه سیاسی تشریع کرده است و بشر باید از مسیر انجام تکالیف به حقوق اجتماعی خود برسد یعنی مبانی اسلامی در حوزه انسان‌شناسی از احاطه الهی گرفته تا نقصان بشر، بیان می‌کند بشر برای رسیدن به حقوق خودش باید از دالان تکالیف بگذرد.

نمونه‌هایی از تکالیف سیاسی در قرآن

این همه آیات و روایات درباره جهاد داریم. به عنوان مثال از امیرالمومنین(ع) روایت داریم کسی که با فتنه مبارزه نکند خدا لباس ذلت بر او می‌پوشاند. بنابراین از آثار جهاد این است که انسان عزت پیدا می‌کند. البته جهاد با قتال متفاوت است. ما آیاتی درباره جهاد داریم، آیاتی هم درباره قتال داریم.

نمونه دیگر امر به معروف و نهی از منکر است. این یک تکلیف سیاسی است که می‌تواند موجب احیای حقوق انسان بشود و آثار آن به احیای حقوق انسان برمی‌گردد. پذیرش اولوالامر یکی دیگر از تکالیف سیاسی از نظر قرآن است که آثار خودش را دارد مثلا در قرآن می‌خوانیم اگر از اولوالامر اطاعت نکنید دچار سستی می‌شوید. همه اینها نشان می‌دهد این تکالیف به حقوق سیاسی انسان می‌انجامد. پس اینها جزء مبانی ما است که به چند نمونه اشاره کردم.

بحث بعدی انتظارات در حوزه حقوق و تکلیف سیاسی است. در فلسفه سیاسی بحث آزادی و امنیت و عدالت را برای شهروندان در نظر می‌گیرند و ملت‌ها در همه کشورها به عنوان مکلف سیاسی انتظار دارند حکومت‌ها یکی از اینها یا همه اینها را تامین کنند. بنابراین چیزی که می‌توانیم به عنوان کف انتظارات بشری مطرح کنیم این سه مورد است و می‌خواهیم ببینیم در قرآن آیا این انتظارات مورد توجه قرار گرفته یا مورد توجه قرار نگرفته است. انسان از نظر قرآن آزاد آفریده شده و تنها باید در برابر خدا بندگی پیشه کند. وقتی می‌گوییم فقط باید در برابر خدا بندگی داشته باشید یعنی باید در برابر غیر خدا آزادی داشته باشید. ما از این آیات آزادی تکوینی را برداشت می‌کنیم. اگر انسان در نظام تکوین آزاد آفرین شده در نظام تشریع هم باید به او آزادی داده شود. این تناسب ما را وادار می‌کند بگردیم آیات را جست‌وجو کنیم و با این مبنا آیاتی که آزادی بشر را تامین می‌کند اصطیاد کنیم. پس خدا به بشر آزادی تکوینی داده، آزادی تشریعی داده و اگر آزادی تشریعی را دنبال نکنیم آزادی تکوینی ما هم از بین خواهد رفت. قرآن به عواملی که باعث تحدید آزادی می‌شوند توجه دارد؛ از جمله حکومت‌های طاغوتی که با تکالیف سیاسی خودشان آزادی‌های بشری را سرکوب می‌کنند. 

لازم است دوباره تاکید کنیم امنیت، عدالت و آزادی در عنوان بین گفتمان اسلامی و غیر دینی و سکولار مشترک هستند ولی با هم تفاوت دارند. بنابراین انتظاری که یک مسلمان باید از تامین امنیت و آزادی داشته باشد ممکن است یکجاهایی با انتظار یک فرد بی‌دین مشترکاتی داشته باشد ولی تفاوت‌هایی هم دارد.

یکی از نقاط بسیار برجسته تفاوت نظام اسلامی و نظام‌های غربی این است که مکلفان در نگرش اسلامی در تکالیف سیاسی انتظارات تربیتی و اخلاقی هم دارند یعنی در برابر کسانی که وظیفه تربیتی و اخلاقی حکومت را نفی می‌کنند مکلف مسلمان در حوزه تربیتی و اخلاقی انتظاراتی از تکالیف سیاسی خواهد داشت. این از تفاوت‌های جوهری میان مکاتب اسلامی و مکاتب سکولار است.