سلوک سیاسی و سیاست سالکانه
نوشتاری از حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه
هویت سیر و سلوک اسلامی هویتی جمعی و جاری است. هویتی تعمیم پذیر که دارای ظرفیت شمول همه ساحات و سطوح زندگی است. سالک فقط به انسان عُزلت پیشه و خلوت گزیده و اهل ذکر و وِرد متعارف و مشهور نیست، زیرا در منطق وحیانی عُزلتِ تعریف و تنظیم و انگاه توصیه شده از خَلق برای کسب و دریافت ظرفیت سازنده و لازم برای ورود به جامعه و فعالیت های اجتماعی است که اساسا بخشی مهم از سلوک در متن جامعه شکل می گیرد و در حقیقت خَلوت برای جَلوت و “پرده نشینی” برای “شاهد بازاری” شدن است.
در تفکر و معرفت ناب و جامع اسلامی سلوک و سیاست قابل جمع سالم اند و سالکِ جامع به یقین اهل سیاست و تدبیر اجتماعی و تحول و تعالی جمعی است و سیاست اصیل اسلامی نیز با سلوک الی الله پیوند وثیق دارد، زیرا اولا گفتمان حاکم بر سلوک و سیاست “قیام الله” است که “إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا” (سبأ: ۴۶) ثانیا منطق عرفانِ قرآنی و سلوکِ ثقلینی بر مدارِ” رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه” (نور: ۳۷) قرار دارد ثالثا آنچه از مجموع آموزه ها و گزاره های کتاب و سنت فهم می شود این است که انگیزه اگر الهی و توحیدی باشد و بر اندیشه توحیدی آن هم توحید اجتماعی تکیه و تاکید نماید، انگیخته نیز الهی و توحیدی خواهد شد.
رابعا سنت و سیره یا زیست پیامبر اکرم و عترت پاکش (علیهم السلام) آکنده از سلوکِ سیاسی و سیاستِ سالکانه یا به تعبیر دیگر جمع معنویت و سیاست و سیاست و معنویت است و منظومه ای از سلوک و سیاست را الگوی معرفتی و معنوی، علمی و اجتماعی قرار داده است تا اکنون در این بازه زمانی و دوره نوین حکمرانی اسلامی،نقد نگاه جزیره ای به سلوک و سیاست و تفکر تفکیک گرایانهِ سیاست ورزانه و سیاست سالکانه را در بینش، گرایش و کنش شهید عزیز و والامقام خدمت یعنی سید ابراهیم رئیسی دیده و تجربه تلفیق سلوک و سیاست را در فکر و فعل او ترجمه کنیم و به بیان دیگر سبک زندگی و سیاستِ اجتماعی شهید رئیسی ترجمان عینی و عملی سیاست باضافه معنویت و معنویت به اضافه سیاست، سیاستِ توام با سلوک و سلوکِ همراه با سیاست است.
رئیس جمهوری که عملگرایی را با معنویت گرایی و اجتماعی بودن را با عبودیت و بندگی خاص و راز و نیاز، نیایش و نماز قرین هم کرد. رئیسی عزیز سحرخیزی و سیاستورزی را با هم داشت و به قدر سعه وجودی اش آیات ده گانه سوره مزمل را در ائتسای به سنت و سیره نبوی در سیره سیاسی- اجتماعیاش نشان داد (بطور نسبی) آیات: یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلا قَلِیلا * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلا * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا * إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلا ثَقِیلا * إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلا * إِنَّ لَکَ فِی اَلنَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلا * وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلا * رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلا(مزمل:۱-۱۰)؛ و یا از فهو عباد الرحمن بود که اوصاف اثباتی و سلبی از فروتنی تا نماز شبانگاهانه، اشک و آه شبانه و پناه بردن به خدای سبحان و اعتدال در گفتار و کردار و توازن در مواجهه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود و مصداق بارز آیه:” التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِين”(توبه:۱۱۲).
نتیجه آنکه معنویتِ اجتماعی، سیاستِ سالکانه و سلوکِ سیاست ورزانه را باید در ترکیب سیاست، معنویت و عدالت اجتماعی که خود یک “مکتب جامع” هستند و امام امت خمینی کبیر(رض) و خلفِ صالح اش مقام معظم رهبری آن رهبر حکیم و فرزانه نشان داده اند، درک و دریافت کرد و در سبک زندگی رئیسی آن شهید خدمت در قامتِ رئیس جمهوری اسلامی، جستجو کرد. او خدمت به خلق را وِجهه همت خویش قرار داد و آن را عبادت و عمل صالح و خدمت به “عِیالالله” می دانست و در سیاستورزی ملی، فراملی و بین المللی اصالت را به حقیقت و عدالت می داد نه چیز دیگری و همه تعاملات اجتماعی اش را با انگیزه الهی- توحیدی محقق ساخت و در واقع اُسوهای در ساحتِ سلوک و سیاست و سیاست ورزیِ سالکانه شد. «عاش سعیداً و مات سعیداً».