به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هماندیشی علمی با موضوع “شاخصهای حکمرانی اسلامی در بازخوانی دولت سیزدهم” روز سه شنبه ۸ خرداد ماه سال جاری توسط گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری انجمن مطالعات سیاسی حوزه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
دکتر عبدالوهاب فراتی در این هم اندیشی به ایراد سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
من بدون اینکه قصدی داشته باشم که مفهوم حکمرانی اسلامی را با مفهوم حکمرانی خوب در ادبیات مدرن تطبیق دهم و یا در پی کشف تشابهات و اختلافات این دو مفهوم باشم، بیشتر عنوان حکمرانِ اسلامی را در همین مفهوم سنتی خودش یعنی نحوه حکومت مداری به کار می برم و طبعا حکمرانی اسلامی را ذیل همان حکومت محوری اسلامی مطرح و در مورد آن بحث میکنم.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه افزود: وقتی با مفهومی به نام حکمرانی اسلامی مواجه می شویم طبیعتا آن را در تمایز با حکمرانی مارکسیستی یا حکمرانی سکولاریستی به کار می بریم و در تمایز با این دو، تشخصهای خاصی به آن می دهیم، طبیعتا تمرکز ما بر حکمرانی اسلامی بر مختصات و مفارقات خاص این مفهوم است که برای ما امروزه اهمیت دو چندانی دارد؛ البته من شاید بتوانم از حکمرانی اسلامی به حکمرانی اخلاقی و انسانی هم تعبیر کنم چرکه تاکیدات دین مبین اسلام بر انسانی بودن حکمرانی و اخلاقی بودن انسانی نیز به وفور وجود دارد به همین دلیل نباید تلاش کنیم که حکمرانی اسلامی را به حکمرانی فقهی تقلیل دهیم.
وی گفت: مراد ما از حکمرانی اسلامی به مجموعهای از آموزهها و معارف دینی باز میگردد که فقه نیز طبعا بخشی از آن به حساب می آید، بر این اساس همچنان که ما در ادبیات بسیاری از اسلامشناسان اخلاق را کفّ دیانت و عدالت را سقف دیانت می دانیم، بنابراین به ذهن می رسد که در حکمرانی اسلامی باید نقطه شروع بحث خودمان را از اخلاق شروع کنیم و پس از آن حکمرانی را به سمت تحقق عدالت هدایت و به آن سمت کامل کنیم.
پایه حکمرانی اسلامی اخلاق است
فراتی افزود: به سخن دیگر پایه اصلی حکمرانی اسلامی، اخلاق است و اگر بر پایههای اخلاقی و انسانی مستقر نشود اساسا و ذاتا نمی تواند مصداق حکمرانی اسلامی قلمداد شود، پس فرد با اخلاقی کردن حکومتمداری و حکمرانی خودش میتواند دعوی اسلامی کردن حکمرانی را داشته باشد، بنابراین ما اگر بر اساس این ایده کوچک و به اصطلاح ایده اصلی حرکت کنیم، میتوانیم رگههای مهمی از حکمرانی اسلامی را در دوره ریاست جمهوری محروم رئیسی پیدا کنیم.
این پژوهشگر تصریح کرد: شهید رئیسی از همان ابتدا که وارد عرصه رقابت سیاسی در انتخابات شد بر اساس اخلاق و خلقیات اسلامی به این عرصه ورود کرد، او از همان ابتدا تلاش فراوانی کرد که اخلاقی برخورد کند، لذا حتی در زمانی که توانست رقبای خود را به دلایل مناصبی که قبلا داشت زیر سوال ببرد چنین نکرد و هیچ اقدامی علیه رقبایش انجام نداد، او تواضع میورزید و با فروتنی در کنار جناحهای سیاسی حرکت می کرد.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه، با بیان اینکه شهید رئیسی در واقع پایه اصلی و اخلاقی دولتمداری در ایران بود، گفت: طبیعتا این رویکرد او میتوانست درس بزرگی برای سیاستمداران در سطح مختلف سیاستورزی باشد و آنها را متقاعد کند که اگر خواهان مشارکت هستند و قرار است که حکومتداری خودشان را بر اساس آمار اسلامی بنا کنند، لاجرم باید از اخلاق شروع کنند چراکه اگر از بی اخلاقیها آغاز کنند تا آخر به سمت بیاخلاقی و غیر اسلامی کردن حکمرانی پیش خواهند رفت، لذا من تصورم این است که اگر پایه و کفّ تفکر اخلاقی باشد، باید در سطوحی چون ریاست جمهوری آن را احیا کرد.