غرب بر سر دو راهی سخت تاریخی

غرب بر سر دو راهی سخت تاریخی

نوشتاری از حجت‌الاسلام دکتر محمد ملک‌زاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه

این روزها جهان شاهد اعتراضات گسترده دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های آمریکا و اروپا به دفاع از مردم مظلوم فلسطین و علیه صهیونیسم است که با برخورد شدید نیروی‌های نظامی این کشورها مواجه‌ شده‌اند. شواهد متعدد گواهی می دهد که این اعتراضات جرقه‌هایی از شروع یک جهنم بزرگ برای سردمداران غرب به شمار می رود. در حاشیه این رخداد تاریخی توجه به نکاتی حائز اهمیت است:

۱) در حالی که به دلیل جنایتهای فجیع رژیم اشغالگر قدس و صهیونیزم جهانی در نسل کشی مردم مظلوم، شجاع و انقلابی غزه، موجی از محکومیتها در سراسر جهان بویژه دانشگاه های آمریکا و اروپا را فرا گرفته و اساتید و دانشجویان آزادیخواه در بسیاری دانشگاه های آمریکا، انگلیس، فرانسه، کانادا و ایتالیا خواستار پایان دادن به این جنایات در حق مردم بیگناه فلسطین و غزه و دست برداشتن دولتهای متبوع خود از حمایت های بی قید و شرط از رژیم کودک کش اسرائیل شده اند، عده ای در داخل همچنان غرب را تطهیر و بزک می‌کنند! امثال زیباکلام‌ها به عنوان استاد در دانشگاه های ایران همچنان به دانشجویان خود می آموزند که اگر جنگ و جنایتی در منطقه هست مقصر سیاست‌های جمهوری اسلامی است! جمهوری اسلامی نباید کاری به اسرائیل و آمریکا و پرچم آن داشته باشد و…! این در حالی است که امروز ابعاد جنایات و درنده خویی نهفته در فرهنگ متوحش غرب برای بسیاری از دانشجویان و اساتید سراسر جهان آشکار گردیده و آنان را به مقاومت در برابر آن واداشته است. در نامه چند سال قبل رهبر انقلاب به دانشجویان غربی به ابعادی از این جنایات اشاره شد اما آن روز شاید خیلی‌ها تصور نمی کردند که همین مخاطبان نامه رهبر انقلاب روزی به پا خاسته و این گونه در برابر سردمداران مفسد و جنایتکارغرب که چهره کریه خود را در پس نقاب تزویر حقوق بشری و دموکراسی غربی پنهان ساخته بودند، قیام کنند.

۲) دانشجویان و اساتیدی که تحت تاثیر القائات رسانه ای غرب آرزوی درس خواندن یا تدریس در آمریکا و اروپا را دارند و اساتیدی که قبله آمالشان همچنان آمریکا و اروپاست باید این صحنه ها را با دقت ببینند! در ایران در حالی که استاد دانشگاه به اغتشاشگران قَمه بدست نام معترض می گذاشت و به قاتل و مفسد فی الارض «رضوان الله» می‌گفت و با آسودگی خاطر همچنان به نفع اغتشاشگران می‌نوشت یا می نویسد، و در عین حال جمهوری اسلامی را فاقد آزادی بیان هم توصیف می کند (!) باید ببیند که چگونه اساتید و دانشجویان دانشگاه های اروپا و آمریکا که ماه‌هاست علیه اسرائیل و سیاستهای غلط حاکمان خود در حمایت از رژیم کودک کش اسرائیل معترضند، نه تنها حرف آنان شنیده نمی شود که کتک میخورند؛ بازداشت و اخراج میشوند؛ و… آیا این همان الگوی دموکراسی و حقوق بشر غربی است که این جماعت مدام از آن دم می زنند؟! حمله پلیس آمریکا و اروپا با خشن ترین و غیر انسانی ترین روش ها به تجمعات آرام و مسالمت آمیز دانشجویان و اساتید دانشگاه های این کشورها که فقط خواهان پایان دادن به نسل کشی و جنایت در غزه از سوی رژیم غاصب صهیونیستی هستند، چهره منافقانه و شیطانی حاکمان غرب را به عیان نشان داده است. حدود هفت ماه است که استانداردهای دوگانه غرب در آموزه هایی مانند دموکراسی و آزادی، حقوق بشر، احترام به زن، حرمت اماکن آموزشی و بهداشتی و بیمارستانها و… زیر سوال رفته و جنبه شعاری این اصطلاحات آشکار گردیده است؛ اکنون برای آزادیخواهان جهان در آمریکا و اروپا و سایر کشورها بیش از هر زمان دیگر آشکار گردیده که ابرقدرتها تاکنون از این مفاهیم استفاده ابزاری می‌کرده اند و دولتمردان غربی در عمل اعتقادی به این ارزشها نداشته اند. امروز سردمداران غربی چه بخواهند یا نخواهند ناچارند بپذیرند که لیبرال دموکراسی و صهیونیزم جهانی همچون سوسیال دموکراسی در مسیر افول و نابودی قرار گرفته و علایم این افول و نابودی در جای جای آمریکا و اروپا و منطقه آشکار گردیده است.

۳) اعتراضات امروز که در بزرگ‌ترین دانشگاه‌های آمریکا به شکل بی‌سابقه‌ای علیه نسل‌کشی در غزه بالا گرفته را باید برونداد تحولی در افکار عمومی غرب دانست که به دنبال ۷ ماه جنایت رژیم صهیونیستی علیه روایت صهیونیسم و حامیان آن درباره ماجرای فلسطین رخ داده است؛ روایتی که نظام سرمایه داری غرب بیش از هفتاد سال برای مقبولیت آن در افکار عمومی تلاش کرد؛ اما امروز مخالفت با آن به یک هنجار و ارزش تبدیل شده است.

۴) جهان امروز بدون شک در یک پیچ تاریخی بزرگ قرار دارد؛ پیچی که گذر از آن به سادگی میسر نیست و غرب را بر سر یک دو راهی سخت قرار داده است.  این همان دو راهی است که سالها پیش رهبر معظم انقلاب چنین روزی را پیش بینی می کرد و به سردمداران غربی در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین‌ در ۹ مهر۱۳۹۰ وقوع آن را هشدار داد:

«غرب امروز بر سر دوراهی است یا باید دست از زورگویی طولانی مدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را بشناسد و بیش از این از نقشه صهیونیستهای زورگو و ضد بشر پیروی نکند و یا در انتظار ضربه های سخت تر در آینده نه چندان دور باشد. این ضربه های فلج کنند فقط سقوط پی در پی حکومتهای گوش به فرمان آنان در منطقه اسلامی نیست بلکه آن روزی که ملت‌های اروپا و آمریکا دریابند که بیشترین گرفتاری‌های اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی آنان منشا گرفته از سلطه‌ اختاپوسیِ صهیونیسم بین‌الملل بر دولت‌های آنهاست و دولتمردان آنان به خاطر منافع شخصی و حزبی خود مطیع و تسلیم در برابر زورگویی‌های کمپانی داران زالوصفت صهیونیست در آمریکا و اروپایند آنچنان جهنمی برای آنان وجود خواهند آورد که هیچ راه خلاصی از آن متصور نیست». (بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین‌ ۹/مهر/۱۳۹۰)

آن روز بسیاری از حاکمان غرب این هشدار خیرخواهانه را نادیده گرفتند اما اتفاقات امروز بر حقانیت آن صحه گذاشته است. شرایط کنونی جهان نشان می دهد گذر از تباهی و رسیدن به صلح واقعی جز با قیام و خروش آزادمردان جهان علیه ظلم و ستم ظالمان دست نیافتنی است؛ امروز ندای راستین اسلام و رسوایی دشمنان بشریت در پوشش لیبرال دموکراسی غربی بیش از پیش نمایان شده است و حاکمان غربی را چاره ای جز دست کشیدن از ظلم و حمایت از ظالمان نمانده است؛ در غیر این صورت باید در انتظار ضربه های سخت تر و سقوط های پی در پی در آینده نه چندان دور باشد.