روایت مؤثر در انتخابات

روایت مؤثر در انتخابات
نوشتاری از حجت‌الاسلام محمد کاشی‌زاده عضو هیأت علمی گروه کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه

جهان، جهان روایت است و انسان بر اساس روایت‌ها با هم‌نوعان خود مواجه می‌شود. هر ارتباطی را می‌توان گونه‌ای روایت برشمرد و ما هر روزه و بارها روایت‌های گوناگونی می‌سازیم. از همان لحظه‌ای که واژه‌ها را کنار یکدیگر می‌چینیم، در واقع دست به کار روایت شده‌ایم. تئوری‌پردازان عرصه ارتباط معتقد به «فرآیند فراگیر روایت» هستند و می‌گویند‌ ما آنقدر ناآگاهانه در روایت غرق شده‌ایم که گویی همگی استعدادش را از بدو تولد داشته‌ایم. قابلیت روایی از ۴-۳ سالگی پدیدار می‌شود یعنی از همان زمانی که فعل و فاعل را کنار همدیگر می‌چیند. روایت کردن یعنی توانمندی سامان‌ دادن درک خود از زمان و حوادثی که در زمان اتفاق می‌افتد. هر چه روایت‌ دقیق‌تر و رساتر باشد، درک بهتری صورت گرفته و درک در سطح بالاتری و با روایی‌ بیشتری به دیگران انتقال می‌یابد، تا جایی که گفته‌اند انسان‌ها تا وقتی جهان پیش روی‌شان در قالب روایت درنیاید، آن را درک نمی‌کنند. ۱

نتیجه همه آنچه گفته شد این است که ما جهان پیرامون‌مان را آنگونه درک می‌کنیم که برای‌مان روایت می‌شود. بله! ما بر اساس ساختار روایی با جهان ارتباط داریم و این روایت‌ها قابلیت جهت‌دهی واقعیت، تغییر، تحریف و حتی دگرگونی به ضد خود را دارند. جهان بر پایه روایت پیش می‌رود و گروه‌های متخاصم با منافع متعارض نیز از این ویژگی بخوبی آگاهی دارند و بلکه بیش از ما در این زمینه ورود داشته‌اند. پس جنگ اصلی ما، جنگ روایت‌هاست، نه چیز دیگر. در جنگ روایت‌ها، کسی برنده است که بتواند بر فضای روایی اذهان حکمرانی کند. اگر جبهه حق، روایت دقیق، جامع، مقبول و قابل ‌فهمی برای جامعه نداشته باشد، فضای روایی به دست جبهه باطل خواهد افتاد و جبهه باطل هر طور دلش بخواهد روایت می‌کند. دغدغه جبهه باطل نشر حقایق نیست، دغدغه جبهه باطل ساختن جهانی است که بتواند از طریق آن به هر قیمتی بر دیگران حکمرانی کند و این وظیفه را صد چندان می‌کند.

مقام معظم رهبری از این مقوله بسیار بااهمیت این‌گونه تعبیر کرده‌اند:
«شما روایت کنید حقایق جامعه‌ خودتان و کشور خودتان و انقلاب تان را. اگر شما روایت نکنید دشمن روایت می‌کند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید دشمن روایت می‌کند؛ شما اگر حادثه دفاع‌مقدس را روایت نکنید دشمن روایت می‌کند؛ هرجور دلش می‌خواهد. توجیه می‌کند، دروغ می‌گوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض می‌کند. شما اگر حادثه تسخیر لانه جاسوسی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت می‌کند و کرده. دشمن روایت کرده، روایت‌های دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفه جوان‌های ما است».۲

نکته مهم این است که بدانیم در انتخابات فردا وظیفه ما تنها رأی دادن نیست، بلکه مقابله با جریانی روایی است که قصد دارد مردم را نسبت به نظام و اصلاح مشکلات پیش رویش مأیوس کند. فرد زمانی حاضر می‌شود پای صندوق رأی بیاید که احساس کند می‌تواند با رأی خویش در جامعه تغییری ایجاد کند. این مسأله را درک کند که حرکت انقلاب اسلامی تاکنون حرکتی صعودی بوده است و هر چند با ناکارآمدی در برخی بخش‌ها مواجه بوده، تبعیض را با چشم خود دیده و مشکلات را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده اما از آنجا که او نیز در این حرکت کاروانی سهیم است و می‌تواند با انتخاب صحیح تغییر ایجاد کند، موظف است به صحنه ورود کند.

امیدآفرینی و نشاط‌بخشی به جامعه به معنای نفی مشکلات نیست. اتفاقا حضور در صحنه برای فائق آمدن بر مشکلات است و بسیاری از مشکلات بویژه آنهایی که از ناحیه مدیریت ناصحیح بر کشور ایجاد شده است، متاثر از انتخاب‌های قبلی خود ما است. به جد باید مراقب جریان انحرافی که قصد دارد همه دستاوردها را یکجا نفی کند نیز بود. نباید اجازه دهیم روایت موفقیت‌های جمهوری اسلامی به دست آن بازنده انتخابات که صلاح و سداد کشور را فقط با حضور خود می‌بیند و آن خانمان‌برانداز که چشم دیدن موفقیت‌های جمهوری اسلامی را ندارد، بیفتد.

نکته دیگر اینکه با رشد روزافزون رسانه، همانقدر که جبهه باطل قدرت نشر و گسترش انحراف را پیدا می‌کند، جبهه حق نیز فرصت‌های بیشتر و موسع‌تری یافته است. امروز به‌راحتی می‌توان انگاره بهشت برین بودن کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا را با چند کلیپ ساده نشان داد. مهم این است که به این نتیجه برسیم رای دادن تنها وظیفه ما نیست. ما موظفیم واقعیت را روایت کنیم. موظفیم مسؤولیت خویش را نسبت به جمهوری اسلامی بشناسیم و بشناسانیم و امیدوارانه و البته در جهت اصلاح وضعیت جامعه، با حضور و فراخواندن دیگران در حرکت جمعی نفسی تازه کنیم.

نکته پایانی این وجیزه اصل شکستن مارپیچ سکوت است. عشق و علاقه به ایران و جمهوری اسلامی را با اعتقاد بیان کنیم. با نخستین حمله روانی دشمن، چشم بر خوبی‌ها و پیشرفت‌ها نبندیم. امروز همه ابزارها می‌تواند جبهه حق را یاری دهد. مهم این است که ما وظیفه خویش را بشناسیم و بر همان اساس اقدام کنیم. به هر اندازه عرصه ارتباطی گسترده‌تری داشته باشیم، مسؤولیت‌مان برای روایت‌گری سنگین‌تر است؛ از جمع‌های خانوادگی تا حلقه دوستان و شاگردان، در یک جمع چند نفره در اداره تا صف نانوایی یا در کنار راننده تاکسی. شکر هر نعمتی واجب است و هر چه نعمت بزرگ‌تر باشد، شکرش سخت‌تر و پیچیده‌تر خواهد شد و چه نعمتی بزرگ‌تر و بالاتر از حکومت دینی؟
————————————
 ۱- ر.ک به سواد روایت؛ نوشته اچ پورتر ابوت. ص ۲۴-۳۱
 ۲- رهبر معظم انقلاب در دیدار با پرستاران و خانواده شهدای سلامت، ۱۴۰۰/۹/۲۱