به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای سلسله گفتگوهای علمی با مدیران گروههای پژوهشکدههای علمی پژوهشگاه، سراغ جناب آقای دکتر محمدمهدی حکمتمهر مدیر گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه رفتیم. در ادامه نظر شما را به مشروح گفتگو با ایشان جلب میکنیم:
دکتر محمدمهدی حکمتمهر صحبت های خود را با ذکر مقدمه ای درباره بیشینه و اهداف کلی گروه آغاز کرد: گروه علمی معرفتشناسی در سال ۱۳۷۵ تشکیل شد. این گروه تا سال ۱۳۷۷ با عنوان «علم و الهیات» فعالیت میکرد و از این سال به بعد به «معرفتشناسی» تغییر نام یافت. تاسیس گروه معرفتشناسی تصمیم هوشمندانهای بود؛ چراکه از سویی دانش معرفتشناسی اثربخشی زیادی در علوم انسانی دارد. در واقع محقق علوم انسانی بسته به اینکه مبانی معرفتشناختی چگونه است، در زمینه علوم انسانی نیز رأی متفاوتی خواهد داشت. از سوی دیگر در دوره معاصر هرچند نگارش اصول فلسفه علامه طباطبایی، منشأ استقلال تدوینی معرفتشناسی در حکمت اسلامی شد، اما تا دهه هفتاد در مجامع علمی –اعم از حوزه و دانشگاه- معرفتشناسی مسئله غالب اندیشمندان نشده بود. در این میان شکلگیری اولین گروه معرفتشناسی کشور در پژوهشگاه، نقطه عطفی در مطالعات معرفتشناسی در ایران بود. انتشار اولین مجله معرفتشناسی در کشور –مجله ذهن- نیز در عنایت بیشتر به دانش معرفتشناسی اثربخش بود.
مدیر گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه بطور کلی مهمترین اهداف گروه معرفتشناسی در سه دهه را اینگونه نام برد: از: احیا و بازپژوهي، تنســیق و ســاختاردهي، و توســعه و تعمیق معرفت شناسي اسلامي با لحاظ مکاتب، آرا و مباحث معرفت شناختي جدید و معاصر؛ بررســي و نقد تلاقي پیامدهاي معرفت شناختي سایر علوم و معارف با معرفت دیني؛ مطالعه و بررسي مقایسه اي مکاتب و نظریه هاي معرفت شناختي؛ طرح مباني و لوازم دانش هاي مماس با دانش معرفت شناسي. آثار منتشرشده گروه عمدتا در مسائل زیر است: علم و دین، معرفتشناسی فیلسوفان مسلمان، معناشناسی شناختی، معرفت دینی، نقد معرفتشناسی غربی و ذاتگرایی جدید.
حکمت مهر در ادامه به ماموریت های کلان گروه اشاره کرد: با عنایت به گسترش علوم شناختی و اهمیت این علوم، از سال ۱۴۰۱ ماموریت کلان گروه علاوه بر معرفتشناسی، بر علوم شناختی نیز متمرکز شد و از اینرو عنوان گروه به «معرفتشناسی و علوم شناختی» تغییر کرد. البته پیش از پژوهشگاه برخی مراکز دانشگاهی از اوایل دهه نود ضمن توجه به علوم شناختی، پذیرای دانشجو بودهاند. اما نکته حایز اهمیت آن است که علوم شناختی به عنوان یک «علم» (science)، با روشها و معیارهای علمی سروکار داشته و رویکردی فیزیکالیستی به ذهن دارد. از اینرو بسیاری از متعاطیان علوم شناختی –آگاهانه یا ناآگاهانه- متاثر از این رویکرد فیزیکالیستی هستند. از اینرو ضرورت داشت که نهادهای علمی همچون پژوهشگاه، بدون آلوده شدن به فیزیکالیسم، در این عرصه ورود جدی داشته باشند. ضمن آنکه البته در برخی شاخههای علوم شناختی همچون هوش مصنوعی پژوهشگاه پیشتاز است و به عنوان نمونه انتشار مقاله «دین و هوش مصنوعی» نگاشته آقای دکتر قائمینیا در سال ۱۳۸۵ و یکسال بعد ترجمه یکی از نوشتههای دریفوس درباره هوش مصنوعی در مجله ذهن است. ولی نکته حایز اهمیت آن است که پژوهشگاه از همان ابتدا در تقابل رویکردهای فیزیکالیستی بود و در این عرصه نه فقط در سطح پژوهشگاه، بلکه در عرصه علمی کشور نیز در حال جریانسازی است. برخی آثار منتشر شده یا در حال نگارش گروه در این خصوص عبارتند از: تحویل گرایی و فیزیکالیسم؛ اراده آزاد و ناتَعَیُّن گرایی؛ سنجش انفکاکناپذیری دوگانهانگاری ویژگی از دوگانهانگاری جوهری؛ بیرونیانگاری محتوا و مشکل علّیت ذهنی (بررسی و نقد آرای جری فودور)؛ ذهن، نفس و مغز؛ فلسفه ذهن (مجموعه مقالات منتشرشده در مجله ذهن)؛ بررسی نقش نظریات فیزیکالیستی ذهن در تئوری های روانشناسی با تأکید بر روانشناسی شناختی؛ بازسازی نظریه نوخاستهگرایی جوهری از منظر حکمت متعالیه؛ تحلیل انتقادی هوش مصنوعی قوی (با تاکید بر حکمت متعالیه)؛ بدنمندی و حکمت متعالیه.
وی درباره فعالیت های گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه در این دو سه سال اخیر و همچنین فعالیت های جاری گفت: گروه نشستهای متعددی در این خصوص ارائه نمود که برخی از آنها عبارتند از: الهیات عصبشناختی؛ هوش مصنوعی از منظر معرفتشناسی؛ هوش مصنوعی قوی و حکمت متعالیه؛ هوش مصنوعی و علوم انسانی؛ هوش مصنوعی و علوم اجتماعی محاسباتی؛ فیزیک کوانتوم و فلسفه ذهن؛ نظریه اعتباریات و هوش مصنوعی قوی؛ حیث التفاتی و هوش مصنوعی قوی؛ هوش مصنوعی و ۴e. افزون بر این دو کارگاه «مبانی فلسفی هوش مصنوعی نقدهای ویتگنشتاین برتورینگ و دیگران» و همچنین «فلسفه علوم کامپیوتر» نیز با همکاری مرکز رشد در حال برگزاری است.
در زمینه زبانشناسی شناختی نیز آثار دکتر قائمینیا که در گروه منتشر شده است، جزو آثار مرجع دراین خصوص هستند؛ همچون استعارههای مفهومی و فضاهای قرآن؛ معناشناسی شناختی؛ علم اصول و زبانشناسی شناختی زبان شناسی شناختی (مجموعه مقالات منتشرشده در مجله ذهن).
دیگر عرصهای که گروه در حال جریانسازی است، عرصه معرفتشناسی کاربردی و به نحو خاص «معرفتشناسی سایبر» است. انتشار چندین مقالات و برگزاری چندین نشستها و کرسی علمی توسط اعضای گروه نیز حکایت از پیشرو بودن گروه در این زمینه دارد. برخی عناوین نشستهای علمی در این دو سال عبارتند از: ظرفیتهای فلسفه اسلامی برای مطالعات نظری سایبر؛ تحلیل معرفت شناختی وجه سیاسی فضای سایبر/ علیرضا قائمی نیا، مهدی عباس زاده؛ معرفتشناسی سایبر، ماهیت و مؤلفهها؛ چالشهای معرفت شناختی سایبر. نکته حایز اهمیت آن است که در حال حاضر دو تحقیق موظفی اعضای گروه –آقایان دکتر قائمینیا و دکتر عباسزاده- درباره معرفتشناسی سایبر است.
یکی از دیگر موضوعاتی که گروه در این زمینه آثاری منتشر کرده است، معرفی جریان ذاتگرایی است که در قالب چندین کتاب و مقاله از سوی آقای دکتر دادجو ارائه شده است.
این گروه تاکنون دو دوره همایش «قرآن و معرفتشناسی» برگزار گردیده است. در حال حاضر نیز در تدارک همایش بینالمللی «قرآن و علوم شناختی» در سال آینده هستیم.
وی در پایان تأکید کرد: با این اوصاف برخلاف تلقی رایج که معرفتشناسی را دانشی انتزاعی میدانند، فعالیتهای گروه «معرفتشناسی و علوم شناختی» نشان میدهد که چه اندازه معرفتشناسی میتواند به مباحث انضمامی و حیات روزمره انسانها نیز عنایت نموده و ضمن ریشهیابی مشکلات اجتماعی جامعه، حتی به ارائه راهکار نیز منتهی شود.