تمرکز و عدم تمرکز در نظام اداری اسلام

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی تمرکز و عدم تمرکز در نظام اداری اسلام با سخنرانی حجت الاسلام دکتر علی‌آقا پیروز مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه در مرکز تحقیقات اسلامی مجلس برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین پیروز طی سخنانی در این کرسی علمی پس از بیان اهمیت نظام اداری و پارادایم های مدیریت دولتی به تشریح جایگاه تمرکز در آنها پرداختند آنگاه با ارائه تعریف تمرکز به اقسام مختلف آن شامل تمرکز سیاسی، اداری و سازمانی اشاره کرد و گفت: در صورتی که یک قدرت سیاسی، کلیه امور کشور را در دست داشته باشد، حکومت دارای تمرکز سیاسی خواهد بود. نظام سیاسی ایران و فرانسه نمونه‌هایی از تمرکز سیاسی‌اند.

وی ادامه داد: در سیستم تمرکز اداری، مقررات همه امور (اعم از محلی و عمومی ) به صورت هماهنگ، در مرکز تنظیم می‌شود و حق تصمیم‌گیری در امور داخلی محلی نیز در اختیار حکومت مرکزی است.

حجت الاسلام والمسلمین پیروز خاطرنشان کرد: تمرکز سازمانی وقتی است که ثقل تصمیم‌گیری در قسمت بالای سازمان قرار داشته باشد؛ یعنی رئیس و معاونان تصمیم‌گیرنده باشند؛ و چنانچه مدیران و سرپرستان سطوح پایین، با توجه به میزان وظایف و ‌مسئولیت‌ها، بتوانند تصمیم‌گیری نمایند، عدم تمرکز سازمانی محقق شده است.

مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه یادآورشد: نظام اداری از منظر آموزه های اسلامی گرایش به عدم تمرکز دارد و برای این مدعا شواهدی را اقامه کردند، این شواهد و قرائن عبارتند از ” اهداف و ماموریت های دولت اسلامی به حدی وسعت است که نیازمند مشارکت مردم است و دولت اسلامی به تنهایی قادر به انجام آنها نیست ” و” آموزه هایی که به شدت از خودکامگی پرهیز داده و به مشورت و شورایی عمل کردن فرمان می دهد”، ” لزوم انتصاب شایستگان و برقراری نظام شایسته سالاری و لغویت آن در صورت تمرکز”

وی گفت: چنانچه مدیران در نظام اداری فاقد اختیار باشند و اختیار تصمیم گیری در یک جا متمرکز باشد این همه سفارش به انتصاب شایستگان لغو خواهد بود، سیره حضرت امیر(ع) در تصمیم گیری؛ مطالعه سیره حکومتی حضرت نشان می‌دهد که در کارهای مهم و راهبردی همانند جنگ و صلح، و عزل و نصب کارگزاران به صورت متمرکز عمل می‌کرد و در سایر امور به صورت غیرمتمرکز عمل می‌کرد و اختیاراتی را به زیردستان خود تفویض می‌نمود.

مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه ادامه داد: از مجموعه گزاره‌های دینی نیز می‌توان به این نتیجه رسید که اسلام، موافق عدم تمرکز متعادل است؛ بدین معنا که تصمیم‌گیری درباره مسائل اثرگذار بر کل سازمان (تصمیم‌های راهبردی) بر عهده مدیریت عالی بوده، اختیار تصمیم‌گیری در مسائلی که اختصاص به حیطه کاری مدیران سطوح پایین دارد به خود آنها تفویض شودالبته این نافی این مطلب نیست که باید اقتضائات نیز در نظر گرفته شود و در مواردی شاید تمرکز متعین باشد.