«دست به گریبان عشق» بازخوانی و نقد شد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل از خبرگزاری کتاب (ایبنا)، سی‌ویکمین نشست نقد کتاب پایگاه ماهانه بزرگسال کتابخانه مرکزی پارک شهر با محوریت نقد و بررسی کتاب «دست به گریبان عشق» با حضور نویسنده اثر حجت‌الاسلام مسلم گریوانی برگزار شد.

حجت‌الاسلام مسلم گریوانی، نویسنده اثر در ابتدای این نشست درباره عرفان‌های نوظهور توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: عشق موضوع اول عرفان‌های نوظهور است.عرفان‌های نوظهور طی تحولات مدرنیسم شکل گرفته است. در پی تحولات مدرنیسم شئونات زندگی انسان‌ها تغییر کرده و از تغییر سبک زندگی شامل خانه، پوشش و شهر در آن دیده می‌شود.

نویسنده اثر با بیان اینکه عرفان‌های نوظهور، شخص‌محور هستند، بیان کرد: اشو، کوئلیو و اکهارت رهبران عرفان‌های نوظهور هستند. عمده دعاوی آنها این است که مکاتب و مذاهب و مشرب‌های کهن برای کاهش دردهای انسان ناکارامد هستند چون حقانیت، مسئله مکاتب گذشته بوده است و خیلی دغدغه کاهش درد انسان‌ها را نداشتند.عرفان‌های نوظهور تجربه‌محور و بر اساس تجربیات شخصی هستند اما در عرفان اسلامی محور شهود است. روش فلسفه عقل و شیوه عرفان شهود است و عارف می‌گوید من با قلبم با حقیقت مواجه می‌شوم اما در عرفان‌های نوظهور تجربه شخصی، محور است. حس حیرت در طبیعت و حسی که در زیارت با آن مواجه هستیم از جمله این تجربیات است.

این محقق با بیان اینکه کلیدی‌ترین مفهوم عرفان‌های نوظهور، عشق است، گفت: البته موضوعاتی چون اعتقاد به تناسخ از جمله موضوعات دیگر در عرفان‌های نوظهور است.

حمیدرضا مظاهری سیف، منتقد این نشست نیز در ادامه با اشاره به جذابیت‌های بصری کتاب گفت: قلم گریوانی در این کتاب شیوا و رساست. آثاری که مطالعه تطبیقی دارد راه دشواری را پیش روی نویسنده قرار می‌دهد. مولف کتاب نیز با توجه به سوابقش در این زمینه به‌خوبی کار کرده؛ با این وجود در کتاب ارجاعات کمی می‌بینیم. به عنوان نمونه دیدگاه متکلمین درباره عرفان را باید بر اساس ارجاع ببینیم چون ارجاع علمی باعث افزایش اعتبار یک اثر می‌شود. بسیاری از بخش‌های کتاب ارجاع ندارد.

وی با اشاره به مباحث محتوایی این اثر بیان کرد: تناقضاتی در عرفان‌های نوظهور وجود دارد که در این کتاب برای مخاطب حل نشده باقی می‌ماند گویی حتی برای خود نویسنده هم هضم نشده و مخاطب شاهد این سردرگمی است. به طور مثال در جایی از کتاب گفته می‌شود که عرفان‌های نوظهور عالم ماده را انکار می‌کنند و در جای دیگر درست خلاف این بیان می‌شود. در بخش دیگری از کتاب بیان می‌شود عرفان‌های نوظهور به دنبال عشق‌های مجازی می‌روند. اما در بخش دیگر در نقد عرفان اسلامی بیان می‌شود که به عشق مجازی نپرداخته است. در حالیکه می‌توان با توجه به سوابق پرداختن به عشق مجازی به طور مثال در آثار ابن سینا به این خلاها اشاره کرد. بنابراین مشخص نمی‌شود که نقد مولف به عرفان اسلامی در پرداختن به عشق مجازی کجایش کاستی دارد!

وی با اشاره به انحصارگرایی عرفان‌های نوظهور از طریق قلب گفت: مولف معتقد است عرفان‌های نوظهور تنها از روی قلب خدا را می‌شناسند و این نقد به آنها وارد است در حالیکه این سوال مطرح می‌شود که اساساً خدا را مگر می‌شود بدون قلب شناخت؟ ایمان چشمی است که در قلب باز می‌شود. مولف در کتاب بیان کرده که واژه عشق در متون دینی نیامده است که درست هم هست اما محبت پرکاربردترین واژه عشق است و در متون دینی بسیار از آن استفاده شده است.

گریوانی در پاسخ گفت: در بحث تناقضات مثال‌هایی آورده شد؛ یکی اینکه در کتاب بیان شده عرفان‌های نوظهور عالم ماده را انکار می‌کنند و یک جا گفته می‌شود عالم فراحسی دارند. در حالیکه من در این دو مورد مصادیق مشخصی را در نظر گرفتم و بر اساس آن این موضع را گرفتم.

وی درباره شناخت خدا از طریق قلب نیز بیان کرد: نقد من به این مکاتب این است که انحصارگرایی این مکاتب را نقد می‌کنم نه راه شناختشان؛ متون دینی ما بر راه‌های دیگر شناخت خدا صحه می‌گذارد و آن را منحصر به قلب نمی‌داند پس من این انحصارگرایی را نقد کردم. بر سالک واجب است که در کنار شهود عقل را هم مورد توجه قرار دهد. عقل در عرفان اسلامی از پشت سالک را هول می‌دهد و این از نقاط قوت عرفان اسلامی ماست.

گریوانی با بیان اینکه عرفان اسلامی عرفان کاربردی است، تاکید کرد: عرفان عملی ما هم منزل به منزل مراحل را شرح می‌دهد و کاربردی است. در عرفان نظری ابن عربی می‌گوید حوزه ادارکی عقل و عشق دو چیز متفاوت است و هر دو برای سالک ضروری است. این عقل با سالک همراه می‌شود تا او به درگاه برسد. عقل منور در اینجا ظهور می‌یابد و به سالک کمک می‌کند که با عشق یکی شود و دعوای تاریخی عقل و عشق تمام می‌شود.