الهیات مقاومت بر باورهای دینی استوار است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی- ترویجی با موضوع “الهیات مقاومت” شنبه ۶ آبانماه سال جاری توسط گروه کلام و الهیات معاصر پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

این نشست علمی، با حضور و ارائه حجج اسلام و المسلمین سید سجاد ایزدهی، محمدباقر پورامینی و محمد کاشی‌زاده دنبال شد

گزیده سخنان حجت‌الاسلام محمدباقر پورامینی مدیر گروه کلام و الهیات معاصر را در ادامه می‌خوانید؛

 الهیات مقاومت بر باورهای دینی استوار بوده و بر ایمان به خدا، نقش انسان در تعیین سرنوشت و باور به نصرت الهی تکیه دارد

حوادث و تحولات اخیر در غزه که با طوفان الاقصی آغاز شد ایستادگی و مقاومت شگفت آمیز مردم مسلمان فلسطین در برابر رژیم اشغالگر اسرائیل را به عنوان یک پدیده ای مهم و تحسین برانگیز تثبیت کرد ؛ این مقاومت را می توان حرکتی مبارک در امتداد استقامت و ایستادگی انبیاء و اوصیاءالهی بر شمرد.

مفهوم مقاومت از ثمرات انقلاب اسلامی و امامین انقلاب است و امروزه به عنوان یک پدیده موفق و الگوی رهایی بخش و نتیجه بخش ، مطرح است و  از این رو  می توان این مهم را در دستگاه اندیشه اسلامی و تفکر کلامی بحث نمود و از مفهومی به نام الهیات مقاومت یاد کرد.

کلام اسلامی نسبت به مباحث جدید الهیاتی و کلامی ورود مسئولانه دارد و  الهیات مقاومت را می توان موضع کلامی و دینی در تبیین  مقاومت و دفاع عقلانی از آن دانست.

این پرسش اصلی مطرح است که الهیات مقاومت بر چه مبانی کلامی استوار است؟ و برآیند و  و ثمره‌ هرکدام از بنیادهای به‌دست‌آمده را در الهیات مقاومت چه خواهدبود؟

بی شک الهیات مقاومت مبتنی بر مبانی خداشناختی، معرفت شناختی، راهنماشناختی، انسان شناختی، جهان شناختی، هستی‌شناختی است که با اختصار بدان اشاره می شود هرچند که هر مبنا بحث مستوفی و مبسوطی را می طلبد

۱. وقتی بر مبانی خداشناختی الهیات مقاومت تمرکز می شود باید بر باور به حاکمیت الله در همه اضلاع زندگی ، اعتقاد به تدبیر امور از سوی حق، حرکت در راه خدا و جلب رضایت الهی  و توجه به نقش سنت‌های الهی در تغییر سرنوشت تمرکز کرد . باور به نصرت الهی یک ضلع الهیات مقاومت است ؛‌ خداوند هم هدایت میکند، و هم یاری میرساند و جریان مقاومت را به اهداف عالی میرساند و خیر و حق را برای او آن نمایان می سازد؛ «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلَنا». آن کسی که دلش متکی به خدای متعال است، او غالب است. و به نصرت خدائی دست خواهد یافت و هیچ کس بر او غلبه نخواهد کرد «ان ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم».

۲.در مبانی انسان‌شناختی الهیات مقاومت به اختیار و آزادی توجه می شود و بر خلاف سایر جریان های  سده معاصر همچون الهیات رهابخش که انسان مداری جایگزین خدا مداری شده است ، انسان گرا است و او را در تعیین سرنوشت خود محق می داند و برای دست یابی آن خیر رهنمون می شود . به انسان ها یادآور می شود این مصاف مبارزه‌ی همتها و عزمها و اراده‌هاست. هر طرف اراده‌ی قویتری داشته باشد، او غالب است. مسوولیت‌پذیری اجتماعی است و نقش همگان بخصوص نخبگان در اصلاح جامعه را در این بخش می توان دنبال نمود آنکه همگان بر تغییر و اصلاح اقدام کنند و کفه جبهه حق را تقویت کنند

۳.در مبانی جهان‌شناختی الهیات مقاومت، استواری جهان بر عدل و مواجه با نظام سلطه و هر ستم رفته بر زندگی فردی و جمعی محور اساسی است . مقاومت به مثابه حق، واکنشی در برابر ظلم و ستم پیشگی جبهه باطل است و فرجام مقاومت و ایستادگی ، عزت و غلبه است .

۵.در مبانی راهنما شناختی الهیات مقاومت، باور به ولایت معصومان (ع) و تاسی به سنت قولی و فعلی و تقریری ایشان در جهت گیری صحیح یک اصل است . قرآن کریم در آیه ۱۴۶ سوره آلعمران می فرماید:«وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ؛ چه بسا پیامبرانى که خدا دوستان بسیار همراه آنان به جنگ رفتند. و در راه خدا، هر چه به آنها رسید، سستى نکردند و ناتوان نشدند و سر فرود نیاوردند و خدا شکیبایان را دوست دارد.

قرآن کریم پس از ذکر سرگذشت پیامبران واقوام پیشین و رمز موفقیت و پیروزى آنها و پس از دلدارى و تقویت اراده پیامبر ، ایشان را به استقامت در دین توحید و التزام به راه عبودیت بدون هیچ تزلزل و سستی دعوت می کند و می فرماید : فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ و من تاب معک. این دستور تنها مربوط به رسول گرامی اسلام (ص) نیست و می فرماید  هم تو باید استقامت کنى «و همچنین کسانى که با تو به سوى خدا آمده اند» باید استقامت کنند . علامه‌ی طباطبائی معتقد است که لحن این آیه، لحن تشدد است و هیچ نشانه‌ی رحمت در این آیه نیست.؛ یعنی خداوند این خواست را حتمی تلقی کرده و از همه اهل ایمان مقاومت و ایستادگی را مطالبه نموئه است .

۶.در باب مبانی معرفت‌شناختی  الهیات مقاومت ، نخست باید بر اصول مطلق ارزشی در همۀ زمان ها و مکان ها باور داشت ، آنکه حق و جبهه حقی هست و مواجهه آن با جبهه باطل نیز هماره وجود دارد . پذیرش این مبنا به معنای واقعی دانستن گزاره هایی چون مبارزه با ستم و ستمگری و دوری از طاغوت و کمک به مظلوم و تلاش برای رهایی از آنان از ستم است . ازاین رو مقاومت و ایستادگی یک تمری برخاسته از احساسات و عاطفه نخواهد بود بلکه مقاومت بر عقل و هم بنای عقلا استوار است  و یقینا نتیجه بخش خواهد بود . این نگاه در مقابل این تفکر جبهه باطل است که با ترویج ترویج شک گرایی و نسبی گرایی به بی فایده بودن هر مقاومتی تلاش می کنند تا  را فاقد ارزش و غیر واقع تلقی می کنند.

بنابراین  الهیات مقاومت بر آموزه های دینی استوار بوده و در تمامی لایه های امتداد اجتماعی آن بر توحید و ایمان به خدا و باور به نصرت الهی تکیه دارد

الهیات مقاومت با خاستگاهی مطمئن که چمهوری اسلامی باشد  و نمادهایی شاخص و موفق معروف است و جبهه مقاومت با پرچمدارانی همچون شهید سلیمانی و مجاهدانی همچون سید حسن نصرالله و نیروهای جانبرکف مقاومت اسلامی و حماس در فلسطین راهی را آغاز کرده اند که نصرت الهی را بدنبال خواهد داشت و این نسخه درمان بخش می تواند دایره نظام سلطه را محدود کندو و به حاشیه براند

ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم