به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی نقد و رونمایی کتاب «اخلاق سیاسی در اسلام» سهشنبه ۲ آبانماه ۱۴۰۲ توسط گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه، خبرگزاری ایکنا و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
این نشست علمی، با حضور نویسنده کتاب حجت الاسلام دکتر سیدکاظم سیدباقری به عنوان ارائه دهنده، حجت الاسلام دکتر سیدسجاد ایزدهی و دکتر شریف لک زایی به عنوان ناقد دنبال شد.
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام و المسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه به عنون دبیر علمی نشست در سخنانی با تقدیر از حجتالاسلام سیدکاظم سیدباقری، نویسنده کتاب اخلاق سیاسی در اسلام با بیان اینکه دانش اخلاق سیاسی در آغاز راه معرفتی خود است و نظم معرفتی لازم را پیدا نکرده است، گفت: بحث بر این است که با نوشتن این تحقیق، هم سامانی به وضعیت معرفتی این دانش داده شود و هم به لحاظ موضوعی، اخلاق سیاسی به مثابه یکی از رویکردهای حوزه اخلاق مورد توجه قرار بگیرد و پیرامون آن تحقیق بیشتری شود.
در ادامه این نشست، حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری، نویسنده کتاب و عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه با بیان اینکه اخلاق در اندیشه اسلامی از اهمیت والا و ممتازی برخوردار است و این اخلاق هم در عرصه فردی و هم در عرصه اجتماعی و سیاسی حضور تمام عیار دارد، گفت: واقعیت آن است که سوگمندانه در تمدن و جامعه اسلامی وجه سیاسی اخلاق کمتر مورد توجه بوده و گاهی حتی فراموش شده است و با توجه به این مسئله و از آنجا که ما به هر حال در جامعه امروزی خودمان بیش از هر دوره به تاملات اخلاقی نیاز داریم، چارهای نیست جز آن که مبحث اخلاق سیاسی را که نوعی مطالعه بینارشتهای است، برجسته کنیم و به زوایا و ابعاد متعدد آن توجه داشته باشیم.
نویسنده کتاب و عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه ادامه داد: واقعیت جامعه ما حاکی از آن است که بیش از هر زمانی باید اخلاق سیاسی بازکاوی شود و مورد توجه قرار بگیرد؛ وقتی از مطالعات میان رشتهای سخن میگوییم از بحثی پیچیده همراه با روش و نظریات گوناگون سخن در میان است لذا مطالعات بین رشتهای از عهده یک دانش برنمیآید و بزنگاه چند دانش ما را به گرایش جدید و مطالعه بینا رشتهای میرساند.
سیدباقری با بیان اینکه در گذشته غالباً اخلاق را ملکهای تعریف میکردند که انسان را به رفتارهای فضیلتمندانه و یا رذالتمندانه میرساند، اضافه کرد: در مطالعات جدیدتر صرفاً بر ملکه نفسانی محدود نیست بلکه بر چگونگی رفتار و بودن تأکید شده و شهید مطهری هم از این تعبیر سخن گفته است. اخلاق در واقع بعد رفتار و چگونگیِ بودن را مورد توجه قرار میدهد یعنی در کنار سرشت نفسانی و ملکه انسان چگونگی بودن هم مطرح است.
وی ادامه داد: در اخلاق سیاسی به عنوان یک دانش، گاهی بحث از رفتارها، منشها، بایدها و نبایدهای اخلاقی در عرصه سیاست است و اینکه چگونه نفس انسان و شهروندان و صاحبان قدرت به فضایل اخلاقی آراسته شود؛ در اینجا بحث بر تقویت فضایل و دوری از رذایل در بین صاحبان قدرت است که در ادبیات گذشته ما هم وجود داشته است؛ البته در جای خود بسیار مهم است و ما به زوایای دیگری چون اخلاق شهروندی، اخلاق انتخابات، تعاملات میان دولت و شهروندان و دولت و بین خود شهروندان میرسیم.
نویسنده کتاب اخلاق سیاسی در اسلام تصریح کرد: در این کتاب در کنار توجه به این بخش از اخلاق سیاسی تلاش کردهایم تا اخلاق سیاسی را به عنوان گرایشی بینارشتهای در اندیشه سیاسی اسلام در نظر بگیریم. آنچه در کتاب ارائه شده است نگاه درجه دو به اخلاق سیاسی است، یعنی اخلاق سیاسی به عنوان گرایش و در نهایت به عنوان دانش مورد توجه است تا به مبانی، اصول، روش و کارکردهای اخلاق سیاسی برسیم. بحث بر سر بسترسازی برای رسیدن به دانش اخلاق سیاسی است که نیازمند تحقیقات مفصل است و آنچه در کتاب بیان شده، گام آغازین است.
توجه به اخلاق سیاسی به عنوان یک دانش
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه گفت: در واقع در این کتاب از فلسفه اخلاق سیاسی در اسلام سخن گفته شده است؛ در این موضوع، ماهیت اخلاق سیاسی و مناسبات آن با گرایشات و دانشهای دیگر بحث از نظام مسائل اخلاق، روششناسی اخلاق سیاسی، مبانی، اصول، اهداف و کارکردهای اخلاق سیاسی بحث شده است یعنی اگر گسی بخواهد از فلسفه اخلاق سیاسی با نگاه درجه دو توجه کند، باید این چند مسئله را مورد توجه قرار دهد تا گرایش اخلاق سیاسی به عنوان دانش ایجاد شود.
وی افزود: جداسازی گرایش اخلاق سیاسی و مجموعه رفتارهای اخلاق سیاسی کار سادهای نیست و هر آینه ممکن است با هم مخلوط و در کنار هم مطرح شوند، مرزهای بین این دو مرزهای لغزنده و لرزانی است همچنین در نظام مسائل اخلاق سیاسی ما ۴ موضوع را در نظر گرفتهایم که از دل آن موضوعات بیشتری به دست میآید. این ۴ موضوع شامل نظام موضوعات اخلاق سیاسی، حاکمیت، اخلاق حکومت، اخلاق مردم و اخلاق عرصه بینالملل میشود و در هر موضوع هم دو بخش وجود دارد، مثل حاکمیت که یک بحث به نام اخلاق حاکمیت و بحث دیگری به نام اخلاق حاکمیتی را داراست.
سیدباقری بیان کرد: تلاش بنده این بوده است که این عرصههای جدید را در اخلاق سیاسی مورد توجه قرار دهم؛ موضوعاتی چون مبانی بینشی، اهداف و مؤلفه و راهبردها، بیان مبانی معرفتی، هستیشناسی و انسانشناسی از منظر اسلام و بیان نقش مبانی در گزینش اهداف و اصول راهبردی اخلاق سیاسی و تلاش برای رسیدن به روش بومی، تلاش برای ارائه گامهای آغازین در طراحی دانش کاربردی اخلاق سیاسی برگرفته از منابع و کتاب و سنت.
وی افزود: با این وصف این نوشته در چند فصل و گفتار سامان داده شده است؛ در فصل اول کلیات و مفاهیم، در فصل دوم، چیستی اخلاق سیاسی، در فصل سوم مبانی قریب اخلاق سیاسی، در فصل چهارم اصول اخلاق سیاسی، در فصل پنجم اهداف و در فصل ششم هم کارکردهای اخلاق سیاسی در اسلام مورد بحث قرار گرفته است.
قضایای غزه ناشی از فقدان اخلاق انسانی است
در ادامه شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سخنانی اظهار کرد: اخلاق از موضوعات مهم در آراء و مناظر متفکران و علما بوده است و امام خمینی اخلاق را گمشده جوامع معاصر تلقی کردهاند که در این کتاب هم از امام علی(ع) مطلبی در این باره ذکر شده است؛ اخلاق مشکل همیشگی بشر بوده است و ما به این مباحث نیاز داشته و داریم و در دوره معاصر هم بیشتر نیاز داریم. امام هم که به این مشکل اشاره فرموده است، متأثر از فضای جوامع اسلامی به این بحث پرداختند و آثاری هم که داشتهاند در این زمینه برجستگی ویژهای دارد.
وی افزود: فجایعی که امروزه در غزه صورت میگیرد، ناشی از فقدان اخلاق انسانی و سیاسی است؛ امام موسی صدر هم در مطالبشان به خصوص تفسیر به اخلاق توجه زیادی کرده و آیاتی را مدنظر قرار دادهاند که به اخلاق پرداخته است. ایشان حتی وجود رژیم اسرائیل را هم از این زاویه مورد توجه قرار داده است و در نگاه ایشان، این رژیم به هیچ اخلاق انسانی پایبندی ندارد و هیچ حق و حقوقی هم برای دیگران قائل نیست، زیرا حس برتریطلبی و برتریخواهی نسبت به بقیه دارد. امروز این رژیم علیه مردمی که به صورت تاریخی در آن منطقه زیست داشتهاند، جرم و جنایات زیادی کرده است و به هیچ معاهدهای هم پایبند نیست لذا ایشان گفته است اسرائیل شر و باطل مطلق است.
لکزایی با تجلیل از کتاب مورد رونمایی، بیان کرد: این کتاب به موضوع مهمی در اندیشه و فلسفه سیاسی اسلام یعنی اخلاق سیاسی پرداخته است. نویسنده در مواردی مدعی شده که قصد دارد اخلاق سیاسی را به عنوان یک حوزه دانشی ترویج و تدوین کند و گاهی هم دنبال این بوده است که آن را به عنوان گرایش دانشی معرفی کند؛ این مباحث در ذیل فلسفه سیاسی قرار میگیرد، گرچه برخی معتقدند که فلسفه سیاسی هم در ذیل اخلاق سیاسی است.
لکزایی تصریح کرد: نکته بسیار مهمی که میتوان از این اثر متوقع بود، آن است که ایده نویسنده هم به صورت شفاف مطرح شود، آیا هدف کتاب، تبیین مبانی و اصول و اهداف است یا اینکه کتاب خواسته است صرفاً به توضیح اخلاق سیاسی بپردازد و کاری به ارائه ایده و نظریه ندارد.
وی ادامه داد: اگر نویسنده درصدد ارائه نظریه باشد مواجهه آن با نظریات رقیب از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود یعنی این نوشته در مواجهه با چه ایده رقیبی به تبیین اندیشه اخلاق سیاسی اسلام پرداخته است و یا آیا میتوان رقیب دیگری با همین عنوان داشته باشیم؟ لذا وقتی تعبیر اخلاق سیاسی در اسلام در عنوان کتاب مطرح است، یعنی اخلاق سیاسی غیراسلامی هم داریم و باید تمایز و تفاوت این دو بیان شود.
لکزایی با بیان اینکه این نوشته ممکن است ناظر به اندیشه اخلاق سیاسی در غرب باشد ولی به صورت مستوفا به آن پرداخته نشده است، اظهار کرد: مناسب بود ابعاد و زوایای دیدگاه رقیب مورد توجه قرار بگیرد و برای خواننده هم بحث جذابتری ارائه میشد.
وی با بیان اینکه فلسفه اخلاق دانش درجه دو است، افزود: این اثر با اینکه نشاندهنده تلاش نویسنده و رجوع به منابع مختلف است ولی این پرسش وجود دارد که نظریه پشتیبانی کننده این بحث چیست؟ میتوان آن را به مکاتب فقهی و یا فلسفی و سیاسی که در کشور وجود دارد، ارجاع دهیم؟ تلقی بنده این است که باید در ذیل فلسفه سیاسی مورد بحث قرار میگرفت.
لکزایی بیان کرد: بنده در ابتدای بحث عرض کردم که کاری ارزشمند است و پیشینه خاصی هم ندارد طبیعتاً این پرسشها و تأملات ممکن است درباره این کار ایجاد شود، مثلاً بپرسیم ربط و نسبت این مباحث با اخلاق مدنی که در سنت ما هم وجود دارد چیست؟ یا اینکه موضوع اخلاق سیاسی که طرح شده است به نظر میرسد مفروض است ولی از منظر ایشان باز مغفول است و نویسنده قصد دارد آن را از لابلای متون بیرون بیاورد و در قالب دانش ارائه کند.
ساختار موجه کتاب
همچنین حجتالاسلام و المسلمین سیدسجاد ایزدهی رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه، به عنوان ناقد گفت: ما در این کتاب با متنی مواجهیم که در حوزه اخلاق ناظر به اسلام نوشته شده است؛ این متن، خوشخوان است و ساختار موجهی دارد و سعی کرده است تا ناظر به مبانی اسلامی بحث کند و تراث اخلاقی را مدنظر قرار دهد، ضمن اینکه به متون غیراسلامی هم نگاه کرده است. این متن دارای پیشینه مطلوبی در متون نیست و در مورد این ادبیات مطالب جسته و گریخته وجود دارد لذا ورود به این بحث آن هم از منظر یک گرایش و دانش، قابل تقدیر و توجه است و باید به نویسنده تبریک گفته شود.
وی افزود: بنده با اساس این تحقیق نگاه همگرایانه و همسو دارم و نقدهایی که عرض میکنم ناظر به نقصان نیست بلکه طبیعتاً برای هماندیشی در حوزه اخلاق سیاسی اسلام و برای رسیدن به نقطه مطلوبتر است.
فقدان تکیه اخلاق در غرب بر علوم نقلی
رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه با بیان اینکه اخلاق در ذیل علوم عقلی است، گفت: در غرب ما با فقدان علوم نقلی در حوزه اخلاق مواجهیم لذا اخلاق ناظر به فلسفه شکل گرفت؛ ما لازم نیست لزوماً از عقل شروع کنیم ولی مطالب اخلاقی پسینی لذا در ذیل علوم عقلی قرار میگیرد. امروز در مواجهه اسرائیل با غزه اگر اخلاق به عنصر پیشادینی و پیشاشرعی ملاحظه شود، هیچگاه رژیم صهیونیستی مرتکب این فجایع نمیشد؛ در مقابل، نیروهای حماس هم اگر دفاع مشروعی کردند، اخلاق انسانی را نقض نکردند ولو اینکه تبلیغات منفی مانند بریدن سر کودک را به آنان نسبت دادند ولی در جبهه مقابل حجم زیادی از انسانهای بیگناه قربانی میشوند.
وی ادامه داد: این دو نوع مواجهه با اخلاق یعنی اخلاق مبتنی بر نظام انسانی و پیشادینی با اخلاقی که متأخر باشد، تفاوت خواهد داشت لذا اگر اخلاق را ناظر به مبانی اسلامی در نظر بگیریم، میتواند مبتنی بر فلسفه و حکمت هم باشد.
ایزدهی گفت: در حوزه مسائل سیاسی اخلاق را میتوان در موارد مختلف از جمله از خاستگاه فلسفه، فقه و منابع دینی طرح کنیم و خروجی آنها هم متفاوت خواهد شد. این کتاب درصدد بررسی اخلاق مبتنی بر کتاب و سنت است. در حوزه اخلاق سیاسی میتوان به گونههای مختلف مشی کنیم؛ اگر آن را مقوله فلسفی تامل کردیم طبیعتاً روش فهم اخلاق و حل مسائل اخلاقی هم عقلبنیاد ناظر به مباحث دینی خواهد بود.
رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه بیان کرد: اخلاق در غرب عمدتاً به دو دسته مورالیتی و اتیک معنا شده است؛ شاید اگر ما نسبت به این دو نوع مواجهه با اخلاق تأمل کنیم با گونه دیگری مواجه خواهیم شد؛ مورال را عمدتاً گزارههای اخلاقی دانستهاند که از بیرون مانند آداب و فرهنگ بر آن بار میشود ولی اتیک ناظر به خلق و امور درونی انسان است. مثلاً اگر زنی برای حضور در جامعه متخلق و خوددار باشد ولی وارد جامعهای شود که پایبندی چندانی به اخلاق ندارند او هم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت لذا باید این دو مقوله(مورال و اتیک) با هم در جامعه وجود داشته باشند تا تأثیرگذاری زیادی بر امنیت اخلاقی داشته باشند.
وی تأکید کرد: اگر نویسنده بحث خود را در حوزه اخلاق غیرمضاف دنبال کند، اتیک و اخلاق شخصی و ناظر به رفتار شخص است نه اخلاق ناظر به قوانین و ساختارها و سنتها که بیشتر با مورالیتی معنا میشود. اتیک در نهایت یک انسان اخلاقی را تربیت میکند ولی قدرت ایجاد قوانین اخلاقی حاکم بر جامعه را ندارد لذا در حوزه اخلاق سیاسی سراغ رفتارهای کلان و فرایندها و ساختارهای اخلاقی هم باید برویم که همان مورالیتی است.
ایزدهی افزود: ایشان اخلاق شهروند، اخلاق شهروندی و اخلاق حکومت و حکومتی را مطرح کردند که درست است ولی اخلاقِ ناظر به رفتار سیاسی است در حالی که ما نیاز داریم به اخلاق سیاست بپردازیم لذا این مباحث سیاستهای اخلاقی است و نه اخلاق سیاست. اگر قرار است اخلاق حکمرانی داشته باشیم ابتدا باید اخلاق وارد شود یا سیاست؟ به نظر بنده نوع تقدم و تأخر در این مسئله اثرگذاری زیادی دارد و اگر قرار است امروزه ناظر به نیازهای جامعه از حکمرانی اخلاقی یاد کنیم باید در مرحله قبل، اخلاق سیاست را به مثابه دانش درجه دو تدوین و تبیین کنیم.