به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای همایش ملی “حکمرانی اسلامی” نشست «راهبردها و راهکارهای دستیابی به مشارکت سیاسی فعال در حکمرانی اسلامی» چهارشنبه ۲۱ دی از سوی گروه سیاست پژوهشگاه برگزار شد. حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید؛
مقوله حکمرانی اسمی جدید است و کمتر از یکی دو دهه است که به آن پرداخته میشود، اما همواره وجود داشته و طبعاً نوع نگاه نظام اسلامی به مشارکت در ادبیات ما پیداست. از سوی دیگر نمیتوانیم از مردمسالاری دینی در نظام اسلامی صحبت کنیم اما از مشارکت مردم حرف نزنیم. به عبارت دیگر مردمسالاری دینی الزاماتی در عرصه حکمرانی دارد که باید به آنها توجه کنیم. نکته اول اینکه مشارکت به معنای همسهمی و شراکت است و طبیعتاً دو طرف در سود و زیان با هم شریک هستند. این امر در حوزههای اقتصادی و بازرگانی هم وجود دارد، اما مشارکت سیاسی فرایندی در حوزه سیاست برای جلب فعالیتهای سیاسی مردم و شهروندان و نخبگان است که در راستای دخالت و نظارت و تأثیرگذاری در فرایند حاکمیت صورت میگیرد.
گونههای مشارکت سیاسی
طبیعتاً اگر مردم و نخبگان گونهای از رفتار سیاسی از خود بروز دهند که در نهایت منجر به تأثیرگذاری در سیاست شود میتوان آن را مشارکت سیاسی نامید. در حوزه مشارکت سیاسی تعبیر رایجی وجود دارد و آن هم مشارکت سیاسی در حاکمیت است تا منجر به تأثیرگذاری و اصلاح و حمایت از ساختار سیاسی شود. مسئله دیگر این است که مشارکت گونههای مختلف دارد که مشارکت در تأسیس، مشارکت در توزیع، نظارت و تغییر را شامل میشود.
عمدتاً مشارکتها ناظر به بحثهایی است که در زمینه انتخابات میشود، اما مشارکت حامیانه، مطیعانه، ناظرانه، معترضانه نیز ذیل مشارکت قرار میگیرد و اگر مردم حاکمیت را از آن خود بدانند، مشارکت مطلوبی خواهند داشت. برخی از انواع مشارکتها در گذشته وجود داشته و برخی ناظر بر عصر جدید است. رأی دادن، کسب اطلاعات سیاسی، شرکت در جلسات و محافل سیاسی، کمک کردن به فعالیت سیاسی همانند کمک به احزاب و گفتوگو با نمایندگان و اندیشمندان حوزه سیاسی، عضویت در احزاب، نامزد شدن در انتخابات و تبلیغات کردن، مقاله و متن نوشتن از جمله مواردی هستند که امروزه وجود دارند.
در ادبیات سنتی فقهی ما در گذشته قالبهای مشارکت شامل بیعت، مشورت، شوری، تمکین، اطاعت، شرکت در جهاد و قبول منصب بودهاند. در دوران جدید نیز عمدتا نامزد شدن، تصاحب مناصب حکومتی، شرکت در انتخابات، دفاع و بسیج، حضور در رسانههای شنیداری و دیداری و گفتاری و نوشتاری و امثالهم، از جمله شکلهای مشارکت سیاسی هستند. مشارکت متناسب با نظم مردمسالاری دینی است و این مشارکت مطلوب از نظر اسلامی است، چون نظام ما مبتنی بر مردمسالاری دینی است که از یک سو بر ارزشها و از سوی دیگر بر قوانین و عرفیات تأکید میکند که طبیعتاً مشارکت سیاسی هم باید ناظر به این امر باشد. لذا نمیتوان از مشارکت سیاسی حداکثری یاد کرد، اما از ارزشها حرفی نزد، چراکه در این حوزه، مشارکت سیاسی معنا پیدا میکند و اگر از انتخابات در نظام اسلامی صحبت میکنیم، انتخاب از بین شایستگان است و انتخابات مبتنی بر غوغاسالاری تبلیغاتی نیست، بلکه باید تبلیغات مبتنی بر معرفت واقعی مردم باشد.
مشارکت در نظام اسلامی
در زمینه مشارکت سیاسی با سه سطح از مشارکت مواجه هستیم که یکی مشارکت سیاسی نخبگانی، دوم مشارکت نهادی و سازمانی و سوم مشارکت تودهها است. مشارکت از یک جهت اختصاص به افرادی دارد که یک تنه میتوانند مشارکتی را رقم بزنند مثلاً یک اندیشمند و متخصص و سیاستدان مجرب یا عالِم مردمی به تنهایی میتواند مشارکتی را رقم بزند که تأثیر شگرفی در جامعه داشته باشد. مشارکت نخبگانی، فردی و ناظر به تخصص و دغدغه شخص است و میتواند یک مجموعه از افراد را راهبری کند.
ممکن است مشارکت فرد در قالب یک سازمان یا مجموعه باشد یعنی میتواند تبدیل به حزب یا اندیشکده و سازمان مردمنهاد باشد. در مشارکت نهادی یا سازمانی، مشارکت اختصاص به فرد ندارد ولو اینکه یک فرد آن را راهبری کند. نکته سوم مشارکت فراگیر سیاسی مردم است که همه مردم تأثیرگذاری همزمان در مشارکت سیاسی دارند. اگر مشارکت را در این سه سطح محدود کرده و موارد جزیی دیگر را لحاظ نکنیم ذیل هر کدام از این سه مورد میتوانیم راهبردهایی را در راستای مشارکت سیاسی حداکثری و کارآمد برای نظام سیاسی رقم بزنیم. در مشارکت نخبگانی که افراد تأثیرات جدی دارند راهبردهای مهم در ادبیات فقهی ما ناظر به رجوع به خبره و مشورت است. راهبردهای دیگر شامل مشارکت مستمر، حداکثری و مؤثر نخبگان، مشارکت در همه مراحل حکمرانی، مشارکت عادلانه و ارزشپایه و تفکیک بین مشارکت کمی و کیفی هستند.
اهمیت توجه به مقوله آزادی سیاسی
همچنین ناقد این نشست دکتر شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این نشست گفت: دکتر ایزدهی به مباحثی مهم و قابل استفاده اشاره کردند اما شاید در صحبتهای ایشان نبود. تلقی بنده از مشارکت سیاسی این است که مشارکت سیاسی میتواند آزادی سیاسی هم فرض شود. بنابراین با چنین نگاهی، تکلیف انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در این زمینه روشن است چون از یک سو در آموزههای دینی و بیانات و رهبران انقلاب این آموزههای مورد تأکید قرار گرفته است و از سوی دیگر در مواد مختلفی از قانون اساسی هم به آزادی سیاسی و مشارکت سیاسی اشاره شده است.
وی ادامه داد: در زمینه برخورداری عموم مردم از آزادی سیاسی هیچ ابهامی وجود ندارد اما مسئله دیگر این است که مشارکت فعال را به خوبی تعریف کنیم و بگوییم در مقابل چه مشارکتی مطرح میشود و آیا مشارکت غیرفعال هم قابل ترسیم است؟ نکته دیگر اینکه باید روشن کنیم که خاستگاه بحث از کجاست و این بحث از منظر چه دانشی مطرح میشود؟ برخی از مباحث میتواند ناظر به فقه سیاسی و برخی نیز در حوزه جامعهشناسی سیاسی باشد.
خصوصیات نظام سیاسی مردمسالار
همچنین حجتالاسلام والمسلمین محمد ملکزاده، دبیر علمی این نشست، گفت: این نشست در راستای برگزاری همایش ملی حکمرانی اسلامی است که از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری برخی نهادهای دیگر برگزار میشود. شاید بتوانیم ادعا کنیم از آشکارترین و اساسیترین مظاهر زندگی بشر، بروز حیات اجتماعی مخصوصاً در زمینه رفتار سیاسی انسانهاست؛ قلمرو و اهمیت این حوزه در گذشته محدودتر بوده اما در سدههای اخیر در نتیجه پیچیدهتر شدن روابط اجتماعی انسانها، زمینه تبلور رفتار سیاسی مردم در عرصه اجتماعی به میزان بیشتری فراهم شده است.
وی افزود: خصوصیت یک نظام سیاسی مردمسالار این است که با مشارکت سیاسی مردم شکل میگیرد و یکی از خصوصیات مکتب سیاسی اسلام نسبت به سایر مکاتب هم فراهم آوردن زمینه مشارکت همه قشرهای مردمی در تمام مراحل تصمیمگیری و مباحث سرنوشتساز است. در اندیشه اسلامی مشارکت سیاسی از طرفی حق همه شهروندان و از سوی دیگر تکلیف شرعی یک مسلمان هم هست که برای نظارت مستمر بر عملکرد حاکمان و کارگزاران وارد این مشارکت شود. از سوی دیگر از اساسیترین مسائل فراروی اندیشه سیاسی اسلام، پرداختن به چگونگی مشارکت مردم در نظام سیاسی است.
ملکزاده بیان کرد: میتوانیم ادعا کنیم امروزه مشارکت سیاسی یکی از شاخصههای مهم در پیشرفت سیاسی و توسعه است. همچنین دیگر اقتضای پذیرش عنصر جمهوریت به عنوان یکی از دو رکن اساسی نظام سیاسی اسلام در کنار عنصر اسلامیت و تفسیر ماهیت مردمی بودن نظام اسلامی این است که به دنبال یافتن راهکارهایی برای مشارکت سیاسی فعال در حکمرانی اسلامی باشیم.