روش گذر از نفس شناسی حصولی به نفس شناسی شهودی از نگاه علامه حسن زادۀ آملی
نوشتاری از حجتالاسلام و المسلمین علی فضلی مدیر گروه عرفان پژوهشگاه
یک عالم آنگاه توفیق صعود به قلۀ حکمت و عرفان را به دست میآورد که نفس ناطقۀ وی در مسیر حرکت جوهری استکمالی طولی قرار گیرد و بر پایۀ عقل نظری در صدد کسب حقایق و معارف الهی برآید و بر پایۀ عقل عملی در مقام گسیل تصمیمها و ارادهها به سوی انجام اوامر الهی در ساحت احکام و فضایل و منازل قرار گیرد و حقیقت قلبی و هویت باطنی خویش را بر اثر اتحاد علم و عالم در ساحت عقل نظری و بر اثر اتحاد عمل و عامل در ساحت عقل عملی به استکمال برساند و گام به گام به مقام عندیت تقرب جوید که علم و عمل دو جوهر انسان سازند. (إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ) [فاطر/۱۰]
این گونه زیست علمی و معنوی در سیرۀ علمای اسلام در حوزههای علمیه مانند شیخ الرئیس، شیخ اشراق، خواجه نصیر طوسی، سید حیدر آملی، میرداماد حسینی و صدرالمتألهین بوده است که البته به برکت وجود ذیجود صدرالمتألهین با آن نظام گرانسنگ حکمت متعالیۀ خویش این سبک زیستی یک چارچوب منطقی و منسجم قرار گرفته است، به نحوی که در نسل آیندۀ حوزههای علمیه نمود جهتدار و ساختارمندی یافته است. چه حوزۀ اصفهان مانند آقا محمد تنکابنی بیدآبادی و سید رضی لاریجانی، چه حوزۀ نجف مانند شیخ محمد حسین غروی اصفهانی و آقا سید علی قاضی، چه حوزۀ تهران مانند آقا محمد رضا قمشهای و آقا علی حکیم مدرس زنوزی، چه حوزۀ مشهد مانند آقا شیخ حسنعلی اصفهانی و آقا سید محمدحسین حسینی طهرانی و چه حوزۀ قم مانند علامه سید محمد حسین طباطبایی و علامه حسن حسن زادۀ آملی.
نجمالدین طبری آملی که او را حسن حسن زادۀ آملی نامند، در تمام عمر شریفشان با تعلیم و تعلم فلسفه و عرفان نظری، عقل نظری خویش را و با زیست اخلاقی و سلوکی، عقل عملی خویش را شکوفا ساخت و به فعلیت رساند. این شکوفا سازی به حرکت جوهری استکمالی طولی نفس ناطقۀ ایشان انجامید. از این روی ایشان نفس شناسی عقلی و شهودی را وجدان کرد و به شیوۀ ایدهآل، آنچه که از سنت علمی و عملی مشایخ فلسفه و عرفان رسیده بود، تجربه نمود. از این جهت میتوان ایشان را در تطوّر فلسفه و عرفان میراثدار سه مکتب فلسفی، عرفانی و سلوکی و نقطۀ تلاقی این سه مکتب دانست که از زمان مرحوم بیدآبادی آغاز شد و در دو حوزۀ نجف و تهران به کمال رسید و به ایشان ودیعه داده شد. ایشان با توجه به این جایگاه قاعدۀ قویمی را سبک و متن تحقیق و تدوین آثار خویش قرار دادند و آن، راه و روش گذر از نفس شناسی علمی و حصولی و عقلی به نفس شناسی حضوری و شهودی است.
علامه حسن زادۀ آملی به عنوان یکی از بزرگان سلوک عارفانه بر پایۀ سنت معرفت نفس هم به عنوان فیلسوف نفس، نفس شناسی علمی و عقلی را پی گرفتند و هم به عنوان عارف نفس، نفس شناسی شهودی و حضوری را تجربه کردند و در این راستا روش مذکور یعنی روش گذر از نفس شناسی علمی به نفس شناسی شهودی را مطرح و تبیین کردند. ایشان در گام نخست ماهیت نفس ناطقه را از بعد فلسفی و عرفانی و بعد مراتب چهارگانۀ حسی، مثالی، روحانی و معنوی؛ یعنی بدن، خیال، عقل و فراعقل آن را تبیین کردند و عوالم چهارگانه طبیعت و ناسوت، مثال و ملکوت، عقل و جبروت و الوهیت و لاهوت را تشریح کردند. آنگاه وارد فاز سلوکی و شهودی شدند و به این پرسش پاسخ گفتند که چگونه یک سالک در پی مواجه حضوری مراتب نفس با عوالم هستی یک انسان طبیعی، مثالی، عقلی و لاهوتی میگردد؟ برای پاسخ به این پرسش نخست به حلقۀ اتصال معرفت علمی نفس با معرفت شهودی آن که سلوک است، توجه دادند و برای این سلوک اصول عام و برنامههای پایه تنظیم کردند و سه دسته دستورالعمل، ظاهری مانند صمت، باطنی مانند مراقبه و ظاهری – باطنی مانند ذکر را توضیح دادند. آنگاه به نتیجه انجام این دستورالعملها یعنی طهارت پرداختند و آن را به دو قسم ظاهری و باطنی تقسیم نمودند و طهارت باطنی را به طهارت خیال، طهارت ذهن، طهارت نفس، طهارت عقل، طهارت قلب، طهارت روح، طهارت سرّ و طهارت وجود تقسیم کردند. سپس برای ساحت شهودی به تشریح مراتب شهود نفس پرداختند و از شهود مثالی، شهود عقلی، شهود سرّی و شهود وجودی سخن گفتند تا با این ترسیم روش گذر از نفس شناسی علمی به نفس شناسی شهودی را در یک دستگاه سازمند تبیین کنند .