به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای همایش ملی حکمرانی اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “حکمرانی متعالی اسلامی” روز سه شنبه ۱ شهریورماه سال جاری توسط گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه برگزار شد.
در این کرسی علمی، آقای دکتر حسین رمضانی به عنوان ارائهدهنده و حجج اسلام دکتر محسن مهاجرنیا و دکتر محمدجواد نوروزی به عنوان ناقد، و حجت الاسلام دکتر محمد ملکزاده به عنوان دبیر علمی حضور داشتند.
در ابتدا حجت الاسلام محمد ملکزاده ضمن تسلیت سالروز شهادت حضرت سیدالساجدین امام سجاد (ع) در مقدمهای در خصوص برگزاری این نشست علمی توضیح داد:
حکمرانی نوعی گذر از واژه حکومت به معنای حاکمیت فرد یا جمعی محدود بر مردم، و رسیدن به مشارکت حداکثری در نظام سیاسی است. حکمرانی پدیدهای است ناظر به حیات جمعی و زیست اجتماعی تمام گروههای انسانی در مسائل مربوط به دولت، حکومت و جامعه. بر این اساس حکمرانی تنها ناظر به حکومت و دولت نمیباشد بلکه کل جامعه را دربرمیگیرد که دولت فقط یکی از بازیگران آن است. با توجه به تنوع موضوعات و مسائل مربوط به نظام سیاسی، حکمرانی را میتوان در گستره این موضوعات مورد مطالعه و بررسی قرار داد؛ که در این نشست جناب آقای دکتر رمضانی به موضوع ماهیت و چیستی حکمرانی متعالی و تحلیل و تبیین مفهوم، مبانی و ساختار حکمرانی متعالی خواهند پرداخت.
دکتر حسین رمضانی رئیس مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه به عنوان ارائه دهنده این کرس علمی به طرح مباحثی پرداخت که در ادامه می خوانید:
درباره مفهوم حکمرانی باید گفت که در لغت عرب به معنی امر کردن برای اصلاح کردن است؛ بنابراین در اصل حکمرانی نوعی مداخله برای اصلاح وجود دارد و طبیعتاً لازم است کسی که میخواهد مداخله کند از سیطره و سلطه برخوردار باشد. حکمرانی مفهومی خاص است که در ادبیات علوم اجتماعی و فلسفه به کار رفته است. بنده سه لایه معنایی برای مفهوم حکمرانی مشاهده کردهام که یکی در عامترین اعتبار آن مربوط به مداخله در همه حوزههای عمومی است.
حکمرانی به مثابه تصمیمگیری، تصمیمسازی
بانک جهانی شش اصل اساسی همانند پاسخگویی، کیفیت تنظیمگری، حاکمیت قانون و اثربخشی دولتی را اصول اساسی حکمرانی معرفی میکند اما این بحث، ادبیات دانشگاهی نیز پیدا کرده و در فضای دانشگاهی تحلیل شده و اصولی برای آن بیان شده است. سپس بر اساس این اصول شاخصسازی شده است تا جاییکه در برخی از گزارشهای سازمان ملل تا صد و پنجاه شاخص برای حکمرانی خوب بیان شده که میتوان آنها را ذیل همین اصول شش گانه مورد توجه قرار داد. مثلا شاخصی با عنوان حکمرانی انسانی وجود دارد که بسیار مفصل است. به هر حال حکمرانی خوب در ادبیات بینالملل دو کارکرد اساسی دارد؛ یکی از کارکردها این است که میخواهد الگوهای معرفتی و ارزشی خود را در کشورهای در حال توسعه انتشار دهد و دوم اینکه یک کارکرد در نظام اقتصادی پیدا کرده و مخصوصا گزارشهایی که بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول بر اساس این شاخصها میدهند مبنای اعتبارسنجیهای بانکی و پرداخت وامها قرار میگیرد.
حکم در ادبیات اسلامی
نکته مهم این است که در حکمرانی اسلامی هویت توحیدی داریم؛ یعنی حکمرانی توحیدی است بدین معنا که مبدأ آن امر الهی است یعنی حکم از بستر تکوین و تشریع الهی آغاز و در قوس نزول خود از مجرای اراده و خواست افراد تبدیل به امر عمومی میشود و این امر عمومی هم در خدمت تعالی فرد و جامعه قرار میگیرد. طبیعتاً این امر توحیدی از شریعت استفاده میکند و از معرفت الهی بهرهمند میشود و مبتنی بر دلالت وحیانی است. در اینجا امام شأن فردی و نهادی دارد و مبدأ این وحدتیافتگی امت است و مسئله معیشت را نیز در راستای تحقق اخلاق و ارزشهای متعالی در وجود فرد و جامعه مدیریت میکند.
توجه به انسان کامل در حکمرانی اسلامی
- حجتالاسلام دکتر محمدجواد نوروزی عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به عنوان ناقد اول نشست، ضمن اشاره به نکات قوت در کنار برخی ابهامات موجود در این بحث، نکات خود را به شرح زیر ارائه کرد:
۱.در اینجا دو مساله اصلی مطرح است: یکی چیستی حکمرانی متعالی و دوم اینکه حکمرانی بر چه مبانی و اصول و صورت بندی استوار است. برخی مطالب ارائه شده در مقاله مورد بحث دارای ابهاماتی است که لازم است قدری تبیین شود. به عنوان مثال ساختار دانشی طرح شده در این موضوع شفاف نیست که مراد از آن دقیقا چیست.
۲.هدف مقاله باید به درستی تبیین شود. آیا میتوان هدف را تبیین مبانی و اصول حکمرانی دانست؟ به نظر هدف خیلی واضح بیان نشده. در ادبیات امروزی وقتی از حکمرانی خوب سخن به میان میآید ویژگیهای آن بیان میشود در اینجا نیز وقتی از حکمرانی متعالی بحث میکنیم باید به دقت گفته شود که منظور از این حکمرانی چیست. تمایز حکمرانی متعالی با حکمرانی خوب کدام است. آیا مثلا فقدان خشونت و حاکمیت قانون و… که در حکمرانی خوب بر آنها تاکید میشود در حکمرانی متعالی نیز وجود دارد یا خیر؟ ارتباط بین این دو گفتمان چیست؟ وجوه مشترک و افتراق آنها کدام است و…
۳.به لحاظ ساختاری در مقاله ارائه شده برخی عناوین و تیترها تداخل دارند.
۴.روح حاکم بر این بحث ادبیات دینی است پس باید از ادبیات غربی حتی الامکان پرهیز کرد.
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در نهایت گفت: در مجموع بحث از حکمرانی متعالی بحث مهمی است اما این بحث همچنان دارای ابهاماتی است که باید برطرف شود.
- در ادامه، حجتالاسلام دکتر محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه به عنوان ناقد دوم نیز ضمن اشاره به برخی ابهامات موجود در این بحث، نکات خود را به شرح زیر ارائه کرد:
۱.ساختار دانشی و معرفتی در حکمرانی متعالی نیازمند تبیین بیشتری است تا ابهامات برطرف گردد. به لحاظ معرفتی این بحث گرچه فقهی و حکومتی است و از عنوان متعالی میتوان فهمید که بحث فلسفی است اما مباحث جامعه شناسی نیز در آن دیده میشود.
- اتصال و ارتباط این بحث با مباحث غربی باید توضیح داده شود. بررسی مفهوم حکمرانی غربی قائدتا موضوع این بحث نیست بحث در مورد حکمرانی متعالی و اسلامی است اما بخش مهمی از مباحث به سمت مباحث غربی سوق داده شده اند و مباحث مقدماتی خیلی مفصل طرح شده اند. ضمن انکه مباحث غربی مورد نقد هم واقع نشده اند.
۳.اصطلاح تعالی بخش که در کنار متعالی به کرات استفاده شده چندان وجهی ندارد.
- روش مورد بحث مقایسه ای است و بخش اعظم مطالب به مبانی غربی اختصاص یافته اما در ادامه این مبانی غربی با مبانی اسلامی مقایسه نشده بلکه مقایسه گویا بین مبانی با بناها انجام شده است.
در ادامه آقای دکتر مهاجرنیا عدم وضوح نسبت میان سه لایه معنایی مطرح شده در مقاله، چیستی غایت حکمرانی و نحوه پیوند مبانی حکمرانی متعالی با مردم را از دیگر ابهامات موجود دانست که لازم است پیرامون آنها شفاف سازی شود.