منطق فهم دین
نوشتاری از رمضان علی تبار عضو هیات علمی گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت و دین پژوهی
به بهانه انتشار کتاب منطق فهم دین
علوم و معارف، محصول و برآیندِ فرایندیاند که به آن فرایند، «روش» اطلاق میشود. روش علم، عبارت است از: سازِکار و فرآیند شناخت. شناخت این سازکار، «علم روش» یا «روششناسی» نام دارد که از آن، «منطق علم» نیز اطلاق میکنیم. منطق علم، به عنوان دستگاه روشگانی جامع، افزون بر روش، به مبادی و مبانی روش نیز میپردازد. مسأله فهم دین و تولید معرفت دینی نیز از این امر، مستثنی نبوده و دارای منطق خاصی است. به عبارت دیگر، برای تفقه در دین، منابع و مدارک مختلفی (نظیر وحی، کلام معصوم، کردار معصوم، عقل، فطرت و امثال آن) وجود دارد که با بهرهگیری از آنها، میتوان به فهم و اکتشاف دین، دست یافت. بهرهگیری از این منابع و مدارک در فهم دین، نیازمند روش و منطق خاصی است که از آن، به منطق فهم دین اطلاق میکنیم. اثر پیشرو در صدد است ضمن معرفی منطق فهم دین و ارائه نما و شمایی کلی از آن، به برخی کلانمسائل در حوزه فهم دین بپردازد.
مفهوم روش، روششناسی و منطق
۱-روش:
واژه «روش» معادل واژه یونانی «متد» و واژه عربی«منهج» به معنای «راه»، «شیوه» یا روال منطقی آمده است؛ یعنی در پیشگرفتن راهی برای رسیدن به هدف و مقصودی با نظم و توالی خاص. روش، از سنخ معرفت و دانش نیست. روش هم به خود «راه» اشاره دارد و هم به قواعد، فنون و ابزارهای لازم برای رسیدن به هدف و مقصد؛ بنابر این، واژه روش (در علم یا غیرعلم)، هرگونه راه، شیوه و فنون به کارگیری قواعد و ابزار مناسب برای رسیدن به مقصود را شامل میشود. روش علم، به معنای فرآیند شناخت یا توصیف واقعیت آمده است. روش به این معنا، شامل مجموعه قواعد، ابزارها، فنون و راههایی است که انسان را هنگام بررسی و پژوهش، به کشف مجهولات هدایت میکند. برای واژه روش، معانی و کاربردهای مختلفی ارائه شده است.
مراد ما از «روش» اعم از روش بنیادین، روش کاربردی، روش حل مسأله، روش نظریهپردازی و روش علم است. روش علم عبارت است از: سازکار و فرایند اکتشاف و تولید گزارهها و نظریههای علمی و معرفتی از منابع معتبر. روش علم هم به روش تولید علم اشاره دارد و هم به روش اکتشاف و تولید گزارهها و نظریههای درونِ علم. روشِ علم، غیر از «علمِ روش» است. روش علم، اولاً و بالذات، از سنخ دانش نیست؛ لذا مقدم بر علم روش است. علمِ روش یا علم به روش، علم مطالعه روشهاست که از آن به روششناسی نیز علم اطلاق میشود؛ مثلاً روش علم فقه، عبارت است از: مراحل و فرایند استنباط احکام شرعی اسلامی فرعی از منابع معتبر . روش علم فقه در اینجا همان فرایند استنباط است که علم فقه، محصول و برایند این فرایند است. علمی که عهدهدار شناخت و بررسی مبادی، اصول و قواعد استنباط باشد، علمِ «روش فقه» میباشد که از آن به «اصول فقه» تعبیر میشود. اصول فقه در حقیقت، منطق فهم احکام است که به نوعی، منطق علم فقه یا روششناسی فقه نیز میباشد.
۲- روش فهم دین:
«روش فهم دین»، به معنای فرآیند کشف، استنباط، شناخت دین و گزارههای دینی از منابع معتبر است. به عبارت دیگر، «روش فهم دین»، عبارت است از: سازِکار و راه کشف، استنباط گزارههای دینی از منابع معتبر (اسلامی) و شیوه سنجش آن. این تعریف از یک سو، هم ناظر به روش فهم دین اشاره است و هم به روش تحقیق در این حوزه و از سوی دیگر، هم به خود «راه» تحقق معرفت دینی، اشاره دارد و هم به قواعد و ابزارهای لازم آن؛ بنابر این در یک تعریف عام و کلی میتوان گفت؛ روش فهم دین، شامل مجموعه قواعد، ابزارها، فنون و راههایی است که انسان را هنگام بررسی و پژوهش، به کشف مجهولات در حوزه فهم دین، هدایت میکند. معرفت دینی، محصول و برایندِ فرایند یادشده است و بر این اساس، هر روش، نوع خاصي از شناخت را به دنبال ميآورد و در مقابل نیز، هر معرفتي از روش خاصی به دست آيد؛ لذا سطوح مختلف دین، روشهاي گوناگوني را طلب ميكند؛ مثلاً روشهايی كه در فهم عقاید به كار ميروند، با روشهايي كه در فهم احکام شرعی استفاده ميشوند، يكسان نيستند.
۳- روششناسی و منطق فهم دین:
مطالعه روش را در زبان فارسی، «روششناسی» و در عربی «المنهجیه» و انگلیسی «متدلوژی» مینامند. روششناسی به معانی مختلفی؛ از جمله به معنای «نظریه علم» یا «فلسفه علم»؛ «روش» (در کاربرد روزمره و عامیانه)؛ «توصیف روش»؛ روش تحقیق (در تدوین پروپوزال)؛ بخشی از فلسفه معرفت؛ «علم روش» (یا علم قواعد و اصول روشی)؛ «علم به روش» یا علم «درباره روشها»؛ «دکترین روش» و نظایر آن آمده است.
با توجه به معانی روششناسی، میتوان آنها را علمِ روش یا علم به روش (=فلسفه روش) دانست. روششناسى به مثابه علم روش، به معنای بررسی و مطالعه شیوههاى اندیشه و راههاى تولید علم و مطالعه روشهای تحقیق میباشد. روششناسی یا «فلسفه روش» هم از نگاه بیرونی (و پسینی) به روشهای علوم میپردازد و هم با نگاهی پیشینی، روش و مدل مطلوب را تجویز میکند. موضوع روششناسی، روشهاست؛ لذا از منظر معرفتشناختی، روششناسی پسینی، متأخر از موضوع خود (روش) است؛ زیرا روششناسی پسینی به مطالعه روشهای موجود، مقایسه و یافتن محدودیتها و نقاط ضعف و قوت آنها میپردازد؛ اما روششناسی پیشینی، عهدهدار تجویز و ارائه روش مطلوب است.
روششناسی علم، به لحاظ موضوع و برخی مسائل، اشتراک و ارتباط تنگاتنگی با منطق علم دارد و از جهاتی همافقاند به گونهای که میتوان بعضاً به جای هم نیز بکار برد. موضوع هر دو، روش علم است و تنها از لحاظ گستره و قلمرو، تفاوت دارند. منطق علم، افزون بر مطالعه روشهای موجود و ارائه روش مطلوب، به مبادی و مبانی نیز میپردازد؛ اما در عین حال، گاهی بجای همدیگر بکار میروند. این مسأله درباره مفهوم «روششناسی فهم دین» و «منطق فهم دین» نیز صادق است.