شعار سال ۱۴۰۱ جزئی از اجزای الگوی اقتصاد مقاومتی است
نوشتاری از حجتالاسلام و المسلمین سیدحسین میرمعزی عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه
مقام معظم رهبری شعار سال ۱۴۰۱ را «تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین» بیان فرمودند و در سخنرانی نوروزی خود نکاتی را در درجه اول خطاب به مسئولین به ویژه مسئولین قوّة مجریه بیان فرمودند. بنابراین رئیس جمهور محترم و هیئت دولت اولین مخاطب بیانات و مطالبات مقام معظم رهبری در این باره هستند و لازم است به سرعت به سیاستگذاری و برنامه ریزی برای تحقق آن اقدام کنند. سیاستگذاری و برنامه ریزی درست در این زمینه متوقف بر فهم صحیح این شعار در چارچوب منظومه فکری مقام معظم رهبری و شناخت چالشهای تحقق آن است. در این مختصر چند نکته را در این باره متذکر میشوم.
۱. شعار سال و اقتصاد مقاومتی
مقام معظم رهبری از سال ۱۳۸۸ تا کنون شعارهای سال را اقتصادی تعیین کرده و در تاریخ ۱۶/۶/۱۳۸۹ برای نخستینبار «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردند و در سخنرانی سال ۹۱ در دیدار با کارگزاران تصریح فرمودند که شعارهای سال حلقه هایی است برای یک منظومه کامل مسایل اقتصادی کشور در چارچوب اقتصاد مقاومتی[۱] و در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۹۲ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط ایشان به صورت رسمی ابلاغ شد. ایشان قبل و پس از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی در بیانات خود به تعریف اقتصاد مقاومتی و تبیین اهداف، اصول و ویژگیهای آن پرداختند. از مجموع این مطالب استفاده میشود که از دیدگاه ایشان:
«اقتصاد مقاومتی، اقتصادی علمی و بومی، برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی و الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام است که ضمن مقاومسازی اقتصاد در برابر تهدیدهای نظام سلطه از توان تقویت اقتصاد و تحقق پیشرفت جهشی اقتصادی نیز برخوردار است. این نوع اقتصاد، عدالتبنیان، مردمبنیاد، دانشبنیان، جهادی، درونزا و برونگراست».
بر این اساس شعار سال ۱۴۰۱ جزیی از اجزای الگوی اقتصاد مقاومتی است که در این سال به عنوان اولویت اول مورد توجه قرار گرفته است و لذا باید در چارچوب این الگو فهم و تفسیر و اجرا شود. تکثیر شرکتهای دانش بنیان به منظور افزایش بهره وری و تولید باید عدالت بنیان، مردم بنیاد و درونزا و برونگرا باشد و از طریق مدیریت جهادی تحقق یابد. بنابراین در تکثیر این شرکتها نباید مسیری را پیمود که منتهی به تمرکز ثروت و ایفای نقش سرمایه داران بزرگ و حذف مردم و ارتزاق از دانش غیر بومی و وارداتی شود.
۲. تعریف اقتصاد دانش بنیان
مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خود در تعریف اقتصاد دانش بنیان چنین میفرمایند:
«اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همهی عرصههای تولید. «همهی عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتّی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همهی کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاستهی از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همهی عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد.»
در سال ۱۹۹۵ سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی (OECD) گزارشی را با نام ملاحظههای اقتصاد مبتنی بر دانش برای سیاستهای آیندة علم و فناوری منتشر کرد که در آن به معرفی مفهوم جدیدی به نام اقتصاد مبتنی بر دانش پرداخته بود. در سال ۱۹۹۶ این سازمان گزارش جامعتری در مورد مفهوم اقتصاد مبتنی بر دانش، تأثیر آن بر سیاستگذاریهای علم و فناوری و شاخصهای اندازهگیری آن منتشر کرد.
کمیتة اقتصادی APEC[۲] با گسترش ایدة مطرحشده توسط OECD در خصوص اقتصاد دانشبنیان آن را اقتصادی میداند که در آن تولید، توزیع و کاربرد دانش، عامل و محرک اصلی رشد اقتصادی، تولید ثروت و اشتغال در تمامی صنایع است.
در اقتصاد دانش بنیان، اطلاعات و دانش همچون یک نهادة اولیه مورد استفاده قرار میگیرد و با پردازش روی آنها علم و دانش جدیدی تولید میشود و از این دانش جدید در بخشهای مختلف اقتصادی میتوان استفاده کرد. کاری که شرکتهای دانشبنیان انجام میدهند بر همین اساس است و بنگاههای اقتصادی میتوانند از نتایج علمی آنها در فرایند تولید استفاده کنند.
بر این اساس در اقتصاد دانش بنیان فرایند تولید دانش در شرکتهای دانش بنیان و مصرف و کاربرد دانش تولید شده در فعالیتهای اقتصادی در بخش صنعت، کشاورزی و خدمات رخ میدهد.
اقتصاد ایران در مقایسه با اقتصاد دانش بنیان از دو نقیصه برخوردار است:
- فعالیتهای اقتصادی در بخشهای سه گانه فوق از نظر استفاده از دانش موجود ضعیفند. به ویژه بخش کشاورزی، همانگونه که در بیانات مقام معظم رهبری نیز به آن تصریح شده، از دانش موجود در اصلاح بذر، آبیاری و آفت زدایی و … به اندازه کافی استفاده نشده است و این نقیصه باید بر طرف شود.
- چرخه تولید، توزیع و کاربرد دانش درون زا و بومی وجود ندارد یا ضعیف است.
برای رفع نقیصه اول باید سیاستگذاری و برنامه ریزی شود تا بنگاههای اقتصادی موجود در بخشهای سه گانه اقتصاد به سمت به کارگیری دانش و فناوری روز حرکت کنند و بنگاههای جدید نیز با این ویژگی تأسیس شوند. (تکثیر بنگاههای اقتصادی دانش بنیان)
برای رفع نقیصه دوم باید دو اقدام اساسی صورت گیرد:
الف. شرکتها و بنگاههایی تأسیس و حمایت شوند که به تولید دانش و فناوری جدید برای بنگاههای فعال در بخشهای سه گانه اقتصاد میپردازند. (تکثیر شرکتهای دانش بنیان)
ب. زیر ساختهای لازم برای فرایند انتقال و به کارگیری دانش و فناوری جدید در بنگاههای فعال اقتصادی ایجاد شود.
خلط بین «بنگاههای اقتصادی دانش بنیان» و «شرکتهای دانش بنیان» و یکی را به جای دیگری تلقی کردن و آمار دادن یا دیدن یکی و غفلت از دیگری موجب اشتباه در سیاستگذاری و برنامه ریزی و عدم دستیابی به اقتصاد دانش بنیان در ایران خواهد شد. بنابر این باید اقدامات فوق همزمان و هماهنگ صورت پذیرد تا در آینده ای نه چندان دور دارای چرخة کامل و کارآمد تولید، توزیع و کاربرد دانش در اقتصاد ایران شویم.
۳. اقتصاد دانش بنیان و سیستم بازار رقابت آزاد
چنانچه پیش از این بیان شد اقتصاد دانش بنیان باید در چارچوب اهداف و اصول و سیاستهای اقتصاد مقاومتی فهم شود و در راستای تحقق آن اقدام شود. اقتصاد مقاومتی اقتصاد عدالت بنیاد است؛ بر این اساس باید اقدامات در جهت دانش بنیان کردن اقتصاد به گونه ای باشد که موجب بی عدالتی نشود. همچنین اقتصاد مقاومتی اقتصادی مردم بنیاد است در نتیجه در فرایند دانش بنیان کردن اقتصاد نباید از سیستمهایی استفاده شود که سرمایه محور است و تنها سرمایه داران بزرگ توانایی نقش آفرینی در این سیستم را دارند.
دانش را به صورت یک کالا تلقی کردن و سپردن جریان عرضه و تقاضای آن به سیستم بازار رقابت آزاد با اصول اقتصاد مقاومتی منافات دارد؛ زیرا در نظر و عمل اثبات شده است که این سیستم موجب تمرکز ثروت در دست عده ای محدود و نقش آفرینی سرمایه داران بزرگ و محرومیت بخش زیادی از مردم از منافع تولید و کاربست دانش میشود.
کما اینکه دولتی کردن کامل این فرایند با مردم بنیاد بودن اقتصاد مقاومتی منافات پیدا میکند. از این رو باید به فکر سیستمی بود که خروجی آن اقتصاد دانش بنیان، عدالت بنیاد و مردم بنیاد است و به نظر میرسد سیستم بازار سالم (در چارچوب احکام شریعت مقدس اسلام) و تحت کنترل و هدایت دولت بر اساس مصالح عمومی بهترین سیستم باشد که تفصیل آن در این مختصر نمیگنجد.
۴. اقتصاد دانش بنیان و درون زایی و برونگرایی
اقتصاد دانش بنیان در چارچوب الگوی اقتصاد مقاومتی باید درون زا و برونگرا باشد. یعنی در این اقتصاد باید به جایی برسیم که دانش بومی متکی بر ظرفیت های دانشی در ایران تولید و صادر شود و نباید به واردات دانش از بیرون اکتفا شود. بر این اساس تکثیر شرکتهایی که دانش و فناوریهای جدید تولید نمی کنند بلکه به واردات دانش از کشورهای دیگر میپردازند کافی و وافی به مقصود نیست. تکثیر این شرکتها در مراحل ابتدایی که فاصله زیادی با دانش و فناوری موجود در اقتصاد جهانی داریم برای مرحله گذار مفید است ولی باید با هوشیاری و بصیرت به گونه ای انجام شود که این شرکتها به مرور زمان تبدیل به شرکتهایی شوند که دانش برتر و قابل رقابت را در جهان بر اساس ظرفیتهای داخلی تولید و به دنیا صادر میکنند.
۵. زیر ساختهای اقتصاد دانش بنیان
بدیهی است تکثیر بنگاههای اقتصادی دانش بنیان و شرکتهای دانش بنیان و فرایند تولید و توزیع و کاربست دانش در بین آنها بدون ایجاد زیر ساختهای لازم امکان پذیر نیست. در این مختصر به دو زیر ساخت مهم تأکید میکنم.
الف. ایجاد سیستم نوآوری کارآ
«سیستم نوآوری» به شبکهای از نهادها، قوانین و رویههایی که کشورها برای تحصیل، خلق، انتشار و استفاده از دانش نیاز دارند، اشاره دارد. نهادها در سیستم نوآوری شامل دانشگاهها، مراکز عمومی و خصوصی پژوهش و منابع سیاستگذاری و خطمشیگذاری است.[۳]
ب. زیرساخت اطلاعاتی و ارتباطی مناسب
فناوری اطلاعات و ارتباطات ستون فقرات اقتصاد دانشمحور میباشند و در سالهای اخیر به عنوان ابزاری مؤثر برای بهبود و رشد اقتصادی و توسعة پایدار شناسایی و مدنظر قرار گرفتهاند. فناوری اطلاعات و ارتباطات مزایای بسیاری دارد که از آن جمله میتوان به کاهش هزینهها، غلبه بر مرزهای جغرافیایی، افزایش جریان اطلاعات، کاهش عدم اطمینان در معاملات به دلیل دستیابی سریع به اطلاعات و افزایش رقابتپذیری اشاره کرد.[۴]
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در یک اقتصاد به در دسترسبودن، قابل اطمینانبودن و اثربخشی کامپیوترها، تلفنها، تلویزیونها، مجموعه رادیوها و شبکههای مختلفی که به آنها متصل میباشند بستگی دارد. بانک جهانی، ICT را ترکیب سختافزار، نرمافزار، شبکه و رسانهها جهت دستهبندیکردن، ذخیرهکردن، پردازش، ارسال و ارائة اطلاعات در اَشکال صدا، داده، متن و تصاویر از طریق تلفن، رادیو، تلویزیون و اینترنت تعریف کرده است.[۵]
۶. اقتصاد دانش بنیان و اشتغال
شکی نیست که ایجاد «شرکتهای دانش بنیان» به صورت مستقیم موجب افزایش اشتغال میشود. اما این پرسش مطرح است که آیا کاربست دانش در «بنگاههای اقتصادی دانش بنیان» نیز موجب افزایش اشتغال میگردد؟ در ابتدا به نظر میرسد که یکی از لوازم غیر قابل انفکاک از بنگاههای اقتصادی دانش بنیان کاهش اشتغال است؛ زیرا ارتقاء فناوری به معنای ماشینی شدن تولید و کاهش نیاز به نیروی کار است. بنابر این شعار تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین در درون خود مشتمل بر تناقض است.
اما با تأمل روشن میشود که این اشکال صحیح نیست. ماشینی شدن تولید از لوازم ذاتی ارتقاء دانش و فناوری نیست. ارتقاء دانش و فناوری میتواند به گونه ای باشد که موجب ماشینی شدن تولید و کاهش اشتغال و افزایش بهره وری شود و میتواند به گونه ای باشد که موجب استفاده کمتر از سرمایه و افزایش اشتغال و بهره وری گردد. بسته به اینکه مدیریت دانش به چه سمت و سو باشد مسئله فرق میکند. در نظام اقتصاد سرمایه داری تلاش بر آن است که دانش و فناوری ای تولید شود که سهم سرمایه و بهره وری آن را در تولید افزایش داده و نقش نیروی کار را کاهش دهد.
برای تحقق شعار تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین باید از مدلهای نظام سرمایه داری در دانش بنیان کردن اقتصاد استفاده نکنیم و با هوشیاری جریان دانش و فناوری را به سمت و سویی هدایت کنیم که خروجی آن دانش و فناوری همراه با افزایش اشتغال باشد.
[۱] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام؛ ۳/۵/۱۳۹۱؛ به نقل از سایت مقام معظم رهبری (http://farsi.khamenei.ir).
[۲]۴ Asia Pacific Economic Cooperation (APEC).
[۳] Adams, J. D.; “Fundamental stocks of knowledge and productivity growth”; pp.673-702.
[۴] Oliner, S. D. & Sichel, D. E.; “the resurgence of growth in the late 1990s: Is information technology the story?”; pp.3-22.
[۵] World Bank; “Engendering ICT: ensuring gender equality in ICT for Development”/ World Bank; “ICT and MDGs: a world bank group perspective”.