ابعاد امنیتی و استکباری حادثه تروریستی مشهد مقدس
یادداشتی از حجتالاسلام والمسلمین محمد ملکزاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه
وقوع حادثه وحشیانه و تروریستی به شهادت رساندن و مجروح کردن سه تن از طلاب جهادی و خدمتگزار به مردم در حرم مطهر رضوی به فاصله کوتاهی از شهادت دو تن از طلاب اهل سنت در حوزه علمیه گلستان را با توجه به محل وقوع جنایت و عوامل دیگر نمیتوان بدون توجه به برنامه ریزی و پشتیبانی نهادهای امنیتی-جاسوسی بیگانه تحلیل نمود. این حادثه را باید از ابعاد مختلف مذهبی، قومیتی، امنیتی و استکباری مورد بررسی قرار داد:
- اختلاف افکنی میان شیعه و سنی با هدف ایجاد تنش میان مسلمانان و تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران از مدتها قبل در دستور کار عوامل استکباری و صهیونیستی قرار داشته است. بازیگران اصلی این فتنه غالبا سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی با همکاری مالی رژیم وهابیت در عربستان سعودی بودهاند. حادثه مشهد نیز از پشت صحنه شکل گیری یک فتنه مذهبی جدید از سوی بازیگران مذکور حکایت دارد. در طول این مدت عوامل فتنه مذهبی با دامن زدن به اختلافات میان شیعه و سنی به دنبال بهره برداری سیاسی از آن بودهاند این در حالی است که شیعه و اهل سنت قرنها در کنار هم برادرانه زندگی کردهاند و هیچگاه به دشمنان مشترک خود اجازه سوء استفاده از اختلافات درون دینی ندادهاند. کما اینکه برادران اهل سنت در صحنههای مختلف انقلاب اسلامی در کنار برادران شیعه خود به مبارزه با دشمن استکباری پرداختهاند. امروز نیز شیعیان، حساب وهابیون تکفیری –این فرزندان نامشروع آمریکا و انگلیس- را از اهل سنت جدا میدانند زیرا جریان تکفیری نشان دادهاند که نه فقط دشمن شیعه که اهل سنت نیز میباشند. محکومیت گسترده علمای اهل سنت علیه این جنایت که توسط یک فریب خورده تکفیری رقم خورد شاهدی بر هوشیاری شیعه و سنی در برابر این فتنه طراحی شده از سوی دشمنان اسلام است.
- در سالهای اخیر با شدت گرفتن فتنه جریان تکفیری- صهیونیستی، ایجاد انشقاق بین دو ملت ایران و افغانستان برای تضعیف جبهه مقاومت در دستور کار استکبار قرار گرفته است. در داخل نیز چند ماهی است که شاهد افزایش هجمههای رسانهای به مهاجران افغانستانی به ویژه از سوی رسانههای زرد هستیم. حادثه تروریستی مشهد را میتوان قطعه تکمیل کننده یک پازل امنیتی طراحی شده از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر زخم خوردگان از جریان مقاومت و انقلاب اسلامی برای ایجاد یک بحران امنیتی جدید در ایران دانست. این در حالی است که دو ملت ایران و افغانستان در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب در کنار هم برادرانه زیستهاند؛ مردم ایران سالهاست به گرمی میزبان مهاجران افغانستانی بودهاند و مهاجران افغانستانی نیز در طول این مدت حق میزبانی ملت ایران را به خوبی بجا آوردهاند. جمهوری اسلامی ایران هیچگاه رشادتها و دلاوریهای رزمندگان افغانستانی در طول ۸ سال دفاع مقدس را فراموش نخواهد کرد. در طول جنگ تحمیلی هزاران نفر از مجاهدان افغانی برای دفاع از ایران و تشیع به شهادت رسیدند؛ جمهوری اسلامی با کمک مجاهدان افغانی توانست فتنه خطرناک داعش در سوریه را که قدرتهای استکباری در پشت آن قرار داشتند خاموش کند و هم اکنون نیز بسیاری از خطوط مقدم و مناطق حساس در سوریه توسط مجاهدان غیور تیپ فاطمیون حفظ و حراست میشود. از این رو دشمنان جبهه مقاومت امروز با دمیدن بر آتش اختلاف ایرانی – افغانی و شیعه و سنی در صدد کشاندن درگیری به داخل ایران برای نجات خود هستند.
- پس از وقوع حادثه تروریستی مشهد شاهد برخی تحلیلهای سخیف از سوی جریان سلطنت طلب و منافقین کوردل هستیم که تلاش نمودند این حادثه و حوادث مشابه را مصداق دشمنی و فاصله گرفتن مردم از روحانیت قلمداد کنند. در حالی که روحانیت انقلابی هیچ گاه خود را از مردم جدا نداستهاند و مردم نیز همواره نشان دادهاند قدردان خدمات روحانیت مومن و انقلابی بودهاند. پرونده عملکرد روحانیون مورد حمله در جنایت مشهد نشان میدهد که آنان از طلاب جهادی و مخلصی بودند که سالها برای محرومیت زدایی مناطق محروم این شهر مشغول به خدمت بودند و شهید این حادثه نیز خود از فعالان عرصه جهاد و شهادت و تبلیغ بود. در این حادثه مردم خود برای دستگیری ضارب وارد صحنه شدند و شاید اگر نیروهای امنیتی کمی دیرتر رسیده بودند ضارب توسط مردم خشمگین از این جنایت، در صحنه به قتل رسیده بود. بنابراین خواب آشفته دشمنان در جدایی مردم از روحانیت مومن و انقلابی هیچ گاه تعبیر نخواهد شد.