به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی با موضوع “نقد عقل سلفی (با تاکید بر نقد دیدگاه ابن تیمیه حرانی)“ چهارشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۰ توسط گروه کلام پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه به صورت مجازی برگزار شد.
این کرسی علمی با حضور حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر پورامینی به عنوان ارائهدهنده، حجج اسلام و المسلمین محمدصفر جبرئیلی و محمد معینیفر به عنوان ناقد دنبال شد.
نگاه ابن تیمیه به عقل
حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی، مدیر گروه کلام پژوهشگاه و ارائه دهنده این کرسی گفت: آنچه را ابن تیمیه نمیپذیرد عقل به عنوان مُدرک حقیقت اشیاء و مُدرک کلیات است. ابن تیمیه مدعی است که من دیدگاه سومی را ارائه کردهام یعنی خود را هم عرض اشاعره و معتزله قرار داده است. ابن تیمیه میگوید حسن و قبح افعال با عقل و فطرت شناخته میشود یعنی عقلی بودن را غیر از ذاتی میداند و معتقد است افعال خودشان حسن و قبح ذاتی ندارند در صورتی که برخی افراد بر ذاتی بودن حسن و قبح افعال تاکید دارند.
وی اضافه کرد: وجه تمایز ابن تیمیه به خصوص با معتزله در این است که ثواب و عقاب را شرعی میداند، در واقع عقلی بودن حسن و قبح را از شرعی بودن ثواب و عقاب، تفکیک کرده است. بنابر این اگر بگوییم ابن تیمیه از مدافعان حسن و قبح عقلی است با توجه به قرائت رایج در جهان مبنی بر حسن و قبح شرعی، وی خود را طرفدار هیچ کدام از این دو نمیداند و دیدگاه سومی دارد.
عقل منبع هستیشناسی نیست
حجتالاسلام والمسلمین محمدصفر جبرئیلی، عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه و ناقد این کرسی علمی گفت: غیر از سلفیها و ابن تیمیه در نظام فکری اهل سنت و حتی تشیع با تفاوتهایی هم این تفکر وجود دارد؛ در بین اخباریون خودمان این موضوع وجود دارد از جمله در تفکر شیخ صدوق که البته بنده ایشان را اخباری نمیدانم بلکه متکلم بوده است. نگاه ایشان نسبت به عقل دیدگاه چندان متفاوتی نسبت به عقل سلفی نیست.
وی افزود: امروز اصحاب مکتب تفکیک هم در همین راستا هستند. باید ابتدا مشخص کنیم از کدام عقل و در چه حیطهای از آن سخن میگوییم، عقل از مسائل قدیمی است که فلاسفه و کلامیون و مفسران درباره آن سخن گفتهاند ولی باز زوایای ناگفته از عقل کم نیست.
جبرئیلی بیان کرد: فقط ابن تیمیه نیست که از عقل تعریفی ارائه نکرده است؛ شیعیان نیز تعریفی ارائه ندادهاند؛ در تحقیقات اندیشمندان عالیرتبه خودمان در دوره معاصر هم میبینیم تعریفی از عقل ارائه نشده و نهایتا به عنوان قوه دراکه و سنجشگر از آن نام برده شده است؛ در واقع تعریف به کارکرد است و نه ماهیت عقل.
عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه تصریح کرد: باید روشن کنیم که عقل در مقام معرفتشناسی یا هستیشناسی است، یعنی وقتی میگوییم عقل منبع هست یا نیست در دو مقام هستیشناسی و معرفتشناسی مورد بحث است؛ عقل در مقام هستیشناسی هیچکاره است و منبع نیست و فقط قرآن و سنت، منبع هستند ولی در مقام معرفتشناسی، منبع است.
جبرئیلی تصریح کرد: وقتی به نقد عقل سلفی میپردازیم قطعا در حوزه معرفتشناسی است؛ وقتی آنها در حوزه معرفتشناسی اینچنین قدم کوتاهی برمیدارند، قطعا در مقام هستیشناسی هم قدمی برای عقل برنخواهند داشت؛ پس برخی علمای ما هم عقل را منبع نمیدانند؛ مرحوم شیخ انصاری تصریح دارد که لیس للعقل سلطنة؛ بنابر این مشابه حرفهای ابن تیمیه در حوزه معرفتی اهل سنت و شیعه هم گفته شده است و ما باید وجه تمایز ابن تیمیه و سلفی را نسبت به دیگر ناقدان مقام عقل در شیعه و سنت را به درستی تبیین کنیم.
عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه اظهار کرد: در اهل سنت کسانی هستند که عقل را همان لب و فطری میدانند نه عقل استدلالگر و برهانی؛ مرحوم صدوق هم عقل برهانی را قبول ندارد و آن را در حد الهام میداند؛ صدوق در استدلالی که حضرت ابراهیم(ع) با تعبیر لا احب الافلین دارد هم آورده است که این تعبیر و برهان را ابراهیم(ع) با عقل خود نگفته است بلکه خداوند آن را به او الهام و به ذهنش القا کرد؛ امروز صاحبان مکتب تفکیک هم چنین تفکراتی دارند.
وی با بیان اینکه ابن تیمیه حسن و قبح عقلی را قبول دارد، اضافه کرد: اگر این مسئله را بپذیریم رابطه این تفکر او با رد منبعیت عقل هم جای بررسی دارد.
سه دسته عالم در اندیشه ابن تیمیه حرانی
همچنین حجتالاسلام و المسلمین محمد معینیفر ناقد دوم این کرسی بیان کرد: از منظر ابن تیمیه، عقل جوهر نیست بلکه عرض است. اگر تقسیمبندی از عقل داشته باشیم و روشن کنیم کدام عقل مد نظر است؛ آیت الله جوادی آملی عقل را به چند دسته تقسیم کرده است؛ عقل تجریدی محض، عقل نیمه تجریدی، عقل تجربی و عقل ناب که در عرفان مطرح است و باید به نظر بنده در بررسی دیدگاه ابن تیمیه از منظر این تعاریف هم بررسی کنیم.
وی افزود: ابن تیمیه کتابی در تعارض عقل و نقل نوشته است و آرای مختلفی هم دارد و خیلی سخت است که در خصوص رای او در مورد عقل نظر قطعی بدهیم، مخاصمه وی با متکلمه و فلاسفه و تقسیمبندی آنها به گروههایی چون تجهیل، تاویل و تخییل هم نشان میدهد وی نظرات دیگران را رد کرده و فقط خودش را قبول دارد. او معتقد است فلاسفه اهل تخییل هستند و متکلمان اهل تاویل و علمایی که پیرو اینها هستند اهل تجهیلاند. معتقدم تا کل آثار وی و به خصوص کتاب ۱۲ جلدی وی در تعارض عقل و نقل را بررسی دقیق نکنیم نمیتوانیم به تعریف دقیقی از رای ابن تیمیه برسیم.
معینیفر در پایان تصریح کرد: گروهی با مدیریت آقای علیزاده موسوی تعیین شده و در حال بررسی این کتاب هستند تا به رفع تعارضات بپردازند. عقل، صحیح بودن نقل در رسالت را پذیرفته است و اگر ما بخواهیم در تعارض بین عقل و نقل، نقل را کنار بزنیم در واقع حقیقت نظر عقل را ابطال کردهایم در نتیجه عقل بر نقل مقدم نیست. البته این نوع سخنان مذبذب بودن ابن تیمیه را در بین سلفیها میرساند، چون قطعا مشخص نیست که عقل را ماهیتا و اعتبارا در چه جایگاهی میداند؟