به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، نشست علمی «تبیین مفهوم جاهلیت مدرن» با حضور محمدعلی فتح اللهی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مهدی جمشیدی عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، روح الامین سعیدی عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و سردبیر مجله عصر اندیشه و مهدی محمدی تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالملل، روز شنبه ۱۴ اسفند در موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد.
مهدی جمشیدی در این نشست گفت: تعبیر «جاهلیّتِ جدید»، حاکی از این قضاوتِ پهندامنه دربارۀ تمدّن غربی است که میخواهد در متن این قضاوتِ مفهومی، برداشتی انتقادی از آن ارائه نماید. این تعبیر، برخاسته از قرآن کریم است؛ چنانچه قرآن از جامعۀ پیشاپیامبر، به عنوان «جامعۀ جاهلی» یاد میکرد و با بهکاربردن این مفهوم، به تقبیح و طرد آن میپردازد. کاری که پیامبر کرد، عبارت بود از عبور دادن مردم از «جامعۀ جاهلی» به «جامعۀ اسلامی». بنابراین، جامعۀ اسلامی را باید جامعۀ ارزشهای عالی و الهی دانست و در مقابل، جامعۀ جاهلی، جامعهای است که در آن، ضدّارزشها غالب هستند. پیامبر در پی آن است که «اتّفاقِ درونی و معنوی»اش را در بستر «جامعه» نیز جاری کند و مردم را با خویش، همراه و همدل سازد و ارزشهای غاییِ جامعه را زیر و رو نماید. این «شدنِ تاریخی»، کاری بس دشوار است و جز از همّت پیامبرانه و آنان که در چنین خطّ و مداری قرار دارند، ساخته نیست.
وی افزود: از آنجا که تاریخها و جامعهها از لحاظ اوصاف و خصایص، تکرار میشوند، میتوان تعبیر «جامعۀ جاهلی» را دربارۀ جامعههای دیگری که همان اوضاع و احوال دارند نیز به کار برد. برایناساس، آیتالله خامنهای در قالب یک «شبیهسازیِ تاریخی»، از تمدّنِ غربی بهمثابه «جاهلیّت جدید» یاد میکند که همان ارزشهای شیطانی را در درون خویش، بازتولید کرده است، با این تفاوت که در تمدّن غربی، ضدّارزشهای مادّی و طاغوتی، هم در گسترۀ بسیار وسیعی حاکم شدهاند؛ و هم این ضدّارزشها، تشدید و متراکم گردیدهاند؛ و هم برای آنها توجیههای معرفتی و نظری عرضه شدهاند. بهاینترتیب، باید جاهلیّتِ جدید را جاهلیّتِ تشدیدشده و انبوه قلمداد کرد که «قلمرو جهانی» را درنوردیده و جهانی شده است؛ چنانکه «جهانیشدن» نیز عبارت است از جهانیسازیِ همین ضدّارزشها.
وی همچنین گفت: حال اگر رسول اکرم در مقابل جامعۀ جاهلی قد برداشت و آنها را برنتابید، انقلاب اسلامی نیز بهمثابه شعاعی تاریخی از آن واقعۀ عظیم، باید در این مدار به حرکت درآید و از «تقابل» و «تعارض» نهراسد. این رویارویی، «قهری» و به سبب اقتضای سرشتِ قدسی و الهیِ انقلاب ایران است و این انقلاب نمیتواند با هیچ توجیهی، از آن عبور کند؛ مگر آنکه انقلاب به ضدّانقلاب تبدیل شود و ارزشهای انقلابی به تاریخ وانهاده شود. ارجاع تاریخیِ آیتالله خامنهای به «حادثۀ نبوی»، به آن سبب است که واقعیّت تاریخیِ اکنون را توضیح دهد و برای آن «پشتوانۀ نظری» بیافریند. پس نزاع ما با تمدّن غربی، «ریشههای عمیق و دیرینه» دارد و معطوف به مبادیِ فکری و معرفتی است و نباید آن را به سطح سیاسی، فروکاهید. آری، ممکن است سیاست روزمرّه نیز پایی در عالم معرفت داشته باشد، امّا مسألۀ ما با تمدّن غربی، فراتر از این است؛ چنانکه بهدرستی باید گفت دو «تاریخِ متضاد» در برابر یکدیگر نشسته و صفآرایی کردهاند.