نشست طلب و اراده در ادبیات داستانی معاصر برگزار شد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری خانه کتاب و ادبیات ایران، سلسله نشست های را برگزار خواهد کرد؛ چهارمین نشست با موضوع «طلب و اراده در ادبیات داستانی معاصر» با حضور حجت الاسلام مهدی جهان، محمدرضا وحیدزاده و علیرضا سمیعی، روز شنبه مورخ ۱۰ بهمن ماه به صورت حضوری و مجازی تحت نرم افزار ادوبی کانکت برگزار شد.

در ابتدای جلسه حجت الاسلام مهدی جهان، استاد حوزه و دانشگاه، ماهیت متون هنری و ادبی را تحلیل کرد و گفت: «متون هنری و ادبی همواره سرشار از دانش‌ها و اندیشه‌هایی است که شایسته و بایسته تولید کننده آن اثر هنری است و از سوی دیگر این آثار هنری و ادبی فرم و صورتی متناسب با آن فکر و اندیشه را دارد که این فرم و صورت با تناسبی خاص به محتوای اثر هنری و ادبی، مخاطب را برانگیخته می‌کند تا از آن محتوای هندسی شده در درون یک فرم اثر هنری و ادبی، جهات ادبی و هنری را تشخیص دهد و ماهیتی ممتزج از ادب و ادبیات را تاسیس کند، البته شاید اثر هنری و نوع برتافته‌ای از معاملات و معادلات نفس طالب و مرید باشد که در جست‌وجوی این جدال به مفرحی با عنوان اثر هنری و ادبی تبدیل می‌شود، بنابراین طالب زاینده عالَمی است که به اتکای علم و معرفت، فرمی منظم و منطقی را تولید می‌کند و در سوی دیگر، مخاطب نیز با علم به جهان فرهنگی در اثر هنری و ادبی تلاش می‌کند تا درکی متقابل با طالب را اراده کند.»

عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه افزود: «مفهوم طالب و اراده، دو گانه‌ای فلسفی و عرفانی در معارف اسلامی است که میزان معرفت انسان در واقعیت و هستی را با دریافت و تعالی او در عالم هستی بررسی می‌کند. طالب معرفتی به خیر و شر دارد که در بستر همین معرفت دوگانه به خیر و شر، می‌تواند با تشخیص موضوع و درک تمایز آن موضوع به نسبت مفاهیم دیگر، خصایص و عوارض آن را در یک در یک مسئله قرار دهد تا دربرخورد با مسئله دچار تناقض نشود.»

ایشان با توضیح فلسفه امور طبیعی افزودند که: «زلزله یک امر طبیعی است که ناشی از طبیعت و ایجادی در سیر طبیعی طبیعت است اما به جهت نوع نگرش و عمل شهرسازان و غایت امید انسان‌های شهر می‌تواند خطرناک و مخرب باشد شهرساز در شهری متربی به ربوبیت الهی و مصنوع به صنعت علمی می‌تواند جلوی خطر زلزله را بگیرد ولی غفلت از عمل شهرسازی و بی‌توجی به بعد معنوی حیات می‌تواند مُعده ویرانی و نابسامانی‌های پس از آن باشد.»

حجت‌الاسلام مهدی جهان با اشاره به نسبت میان نویسنده و مخاطب، مفهوم طلب و اراده را منتسب به جهان معرفت‌ها دانستند و گفتند: «طلب و اراده در طالب یا نویسنده که خالق اثر هنری است که ناشی از جهان معرفتی وی به همراه فرم منظمی با منطق خاصی است که محصول طلب و اراده خالق اثر هنری و ادبی است اما طالب و اراده در مخاطبین نیز وجود دارد که ناشی از جهان معرفتی و درک میزان انتظام در اثر هنری است.

مسئله اثر هنری و ادبی به این موضوع ختم نمی‌شود بلکه وجود اثر هنری و ادبی نیز به تنهایی قابل بررسی است چون اثر هنری و ادبی حیات مستقلی دارد.»

این استاد حوزه و دانشگاه به تطبیق مجادله نویسنده و مخاطب پرداخت و گفت: «در روزگاری که نویسندگان یونانی، داستان حماسه‌های آشیل را در جزایر یونانی را طرح می‌کردند، توانایی‌ها و مهارت‌های آشیل در قاب هر اثر هنری ایستا یا پوزیو است اما خود شخصیت آشیل در عصر یونانی زنده، متحرک و استاتیک است چون آشیل روایت یک انسان کوششگر یونانی برای یونانیان است.

جهان داستان در هر اثر هنری ایستاده و بدون حرکت است اما روایت حیات سیاسی و اجتماعی آشیل در یونان باستان همچنان پس از دو هزار و پانصد سال ممکن و شنیدنی است.»

ایشان در پایان نتیجه گرفت که: «نویسنده و خالق اثر هنری در کشاکش دانستن می‌فهمد و می‌نویسد، گاهی نادانسته اشاره به دانستن می‌کند و گاهی در عمق وجودش از سوژه‌ها آگاهی دارد البته که متن اثر هنری جدال دانسته‌ها و نادانسته‌های نویسنده است اما خوانند در تلاش فهمیدن و معرفت به جهان اثر ادبی و هنری است.»

علیرضا سمیعی، پژوهشگر ادبی در ابتدا گفت:  داستان در طول تاریخ خود مخاطب را لحاظ کرده است. از گیلگمش که برای پادشاهان خوانده می‌شد تا کلیله و دمنه که در گنجینه انوشیروان نگاهداری می‌شد. بعدها که شاعران قصه‌پرداز مردم را مخاطب خود می‌دانستند بیشتر از زندگی آن‌ها سخن گفتند. مثلا در داستان های عطار و سنایی و مولوی قصه مردم عامی، دیوانگان پیرزنان کودکان را می‌سرایند. وی افزود، پژوهش‌های جامعه شناسان ادبی نشان داده است که رمان همواره گستره مخاطبان را در نظر داشته است. مثلا تولد داستان کوتاه در قرن نوزدهم نشان می دهد سلیقه مخاطبان حتی در ساختن فرم‌های ادبی هم موثر بوده است.

سمیعی در بخش دوم گفتار خود اظهار داشت: توجه به مخاطب بایستی در ارتباط با امر دیگری به نام «بازار کتاب» دیده شود تا بتواند تبدیل به موضوعی شود که سیاستگذاران بتوانند در مورد آن تصمیم سازی کنند. او با یادآوری اینکه کتاب‌های زندگی‌نامه و خاطرات رزمندگان و شهدا نشان داد چطور می‌توان بازاری ساخت که در آن ادبیات در چرخه تولید و مصرف بهینه قرار بگیرد گفت در این چرخه نه تنها نویسندگان قدم‌های حرفه‌ای برداشتند بلکه دیدیم این نحوه از حضور در بازار خدشه‌ای به آرمان‌ها نزد. او در پایان گفت: آثار موفقی که در ژانر خاطره و زندگی‌نامه داستانی نوشته شد پیامی برای رمان ایرانی و نویسندگان ایرانی داشت و آن این بود که احتمالا مهمترین شانس رمان ایرانی «شخصیت پردازی» است. احتمال دارد با تاکید بر شخصیت پردازی بتوانیم رمانی را بسازیم که مخاطب فراگیر ایرانی و مخاطب جهانی داشته باشد.

محمدرضا وحیدزاده آخرین سخنران این نشست بیان نمود اثر ادبی بدون مخاطب ذاتاً معنایی ندارد. بر همین اساس مخاطب‌شناسیِ آثار ادبی در امر مدیریت فرهنگی و همچنین سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های راهبردی حوزه فرهنگ امری مهم و حیاتی محسوب می‌شود. مطالعات راهبردی و آشنایی با نیازها و علاقه‌مندی‌های مخاطبان آثار ادبی می‌تواند ما را در دستیابی به شناختی صحیح از وضعیت پیش رو یاری رساند و گام‌های بعدی ما را در عرصه مدیریت و سیاست‌گذاری فرهنگی استوارتر سازد.

وی در ادامه بیان نمود چند سال پیش با همکاری بنیاد شعر و ادبیات داستانی و با جامعه آماری ۵۳۰ نفره که همگی از اهالی کتاب بوده‌اند، در زمان مراجعه به نمایشگاه کتاب و به صورت رندومی نظرسنجی کرده است که نتایج بسیار جالبی به همراه داشته.

او در ادامه به ارائه بخش‌هایی از گزارش این نظرسنجی پرداخت و به عنوان مثال گفت طبق نتایج این پیمایش خانم‌ها در زمینۀ داستان مخاطبان جدی‌تری محسوب می‌شوند. یا آنکه در میان مشاغل مختلف دانش‌آموزان جدی‌ترین مخاطبان داستان محسوب می‌شوند؛ میزان مطالعۀ ادبیات داستانی در میان مخاطبان با افزایش سن آن‌ها شیب نزولی می‌یابد. بیشترین انگیزه‌ مخاطبان از مطالعۀ ادبیات داستانی اوقات فراغت و سپس کسب دانش است. همچنین اوقات فراغت و شبیه شدن به افراد فرهیخته انگیزه‌هایی است که مردان در آن‌ها برای مطالعۀ ادبیات داستانی از زنان پیشی می‌گیرند. در حالی که حظ ادبی و کسب دانش برای زنان در مطالعۀ ادبیات داستانی انگیزه‌های جدی‌تری محسوب می‌شوند.

حظ ادبی انگیزه‌ای است که برای ترغیب خانم‌های خانه‌دار و افراد شاغل در کارهای آزاد به مطالعۀ ادبیات داستانی نقش جدی‌تری را ایفا می‌کند. در حالی که در نگاه ایشان پر کردن اوقات فراغت انگیزه‌ای مهم برای مطالعۀ ادبیات داستانی محسوب نمی‌شود.

جوانی تأثیر فزاینده‌ای بر عاملی مثل پرکردن اوقات فراغت دارد. به بیان دیگر با افزایش سنِ مخاطبان از توجه آن‌ها به مطالعۀ ادبیات داستانی برای پُر کردن اوقات فراغت کاسته می‌شود و انگیزه‌های دیگری جای آن را می‌گیرد. همچنین انگیزه‌ای مثل کسب دانش با افزایش سن عامل مهم‌تری در گرایش مخاطبان به مطالعۀ ادبیات داستانی است. او در ادامه و در موضوعی چون گرایش مخاطبان به قالبهای داستانی گفت مردان تنها در «داستان کوتاه» و آن نیز با فاصلۀ کم از زنان پیشی می‌گیرند. با توجه به تعداد برابر زنان و مردان پرسش‌شونده دلیل این تفاوت امکان پاسخگویی همزان به چند گزینه بوده است. از این روی می‌توان نتیجه گرفت خانم‌ها دارای‌ سلایق متنوع‌تری هستند و در مطالعۀ ادبیات داستانی به عموم قالب‌ها از مردان راغب‌ترند.

قالب «رمان» بیشترین محبوبیت را در میان دانش‌آموزان داراست و پس از آن قالب محبوب دانشجویان و خانم‌های خانه‌دار محسوب می‌شود. قالب «داستان بلند» نیز در میان عموم مشاغل از محبوبیت تقریباً یکسانی برخوردار است.

با افزایش سنِ مخاطبان از محبوبیت قالب «داستان بلند» با شیبی ملایم کاسته شده است و بر محبوبیت قالب «داستان کوتاه» با شیبی ملایم افزوده شده است. همچنین قالب‌های «مینیمال» و «رمان» نیز افزایش و کاهش سن تأثیر معناداری در میزان محبوبیتشان نداشته است.