به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با فرارسیدن ایامالله مبارک دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بر آن شدیم تا در قالب معرفی برخی آثار انقلابی، تعدادی از کتابهای چاپ شده پژوهشگاه را بازخوانی کرده و توضیحاتی از آن را به شما علاقمندان تقدیم نماییم. در ادامه معرفی این آثار ارزشمند آمده است.
کتاب “نهضت امام خمینی(ره)” اثر دکتر سیدحمید روحانی
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
موضوع کتاب نهضت امام خمینی(ره)، حکومت اسلامی است که از رویدادهای سازنده و سرنوشت ساز نهضت امام به شمار میآید. امام با طرح حکومت اسلامی در نجف، در سال ۱۳۴۸ دگرگونی فکری و سیاسی ژرفی در میان ملت ایران پدید آورد و حکومت اسلامی را به عنوان جایگزین(آلترناتیو) رژیم پوسیده شاهی و سلطنتی به نمایش گذاشت. این طرح و اندیشه در میان مردم ایران و برخی دیگر از کشورها و در مراکز علمی و سیاسی مورد نگاه ویژه قرار گرفت و دیدگاهها و اندیشهها را به سوی خود کشید و در میان خانوادهها، جمعیتها، گروهها و سازمانها مورد بحث و بررسی قرار گرفت. ملت ایران در پی مطالعه و بررسی روی این طرح، به این آگاهی رسیدند که نظام مورد نظر امام نظامی مبتنی بر قوانین اسلام است و این نظام چه حکومت اسلامی نام داشته باشد و چه جمهوری اسلامی خوانده شود، حکومت خدا بر مردم است و قوانین اسلام در این نظام میتواند پیاده شود. خیزش ملت ایران در سال ۱۳۵۶ با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» ناگهانی و بدون پیشینه نبود. مردم بدون مطالعه و شناخت، خواهان برقراری جمهوری اسلامی نشدند، بلکه نزدیک ده سال آزگار در محور این طرح، بحث و گفتوگو کرده بودند، تا آنجا که در سال ۱۳۵۴ قانون و اساسنامه جمهوری اسلامی از سوی هواداران این طرح در سراسر کشور پخش شد و مردم ایران را پیرامون نظام اسلامی به آگاهی بایستهای رساند. بگذریم از اینکه ملت ایران در درازای سدهها و دورههایی، حکومت اسلامی را به عنوان ایدهای آرمانی و ایده آل در اندیشه داشتند و برای رسیدن به آن روزشماری میکردند.
کتاب “انقلاب اسلامی در بوته آزمون: جنگ نرم بیست ساله و فتنه ۸۸” اثر دکتر منوچهر محمدی
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
حوادث و اتفاقات قبل و بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران، در تاریخ سی ساله نظام جمهوری اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به یقین از حوادث و اتفاقاتی استثنایی و کم نظیر بوده است. برای کشوری که در طول این سه دهه و در شرایط سخت و حتی در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی تقریباً همه ساله یک انتخابات سراسری برگزار کرده و اجازه نداده است حتی یک روز هم وقفه و تأخیری در انجام انتخابات ایجاد شود و عموم آنها به آرامی و بدون ایجاد تنش و برخورد، برگزار شدهاند. آنچه که در دوران انتخابات دهم ریاست جمهوری صورت گرفت همه را شگفت زده کرد. در واقع چه کسی تصور میکرد کسانی چون موسوی و کروبی که سالیان طولانی در مسئولیتهای سطح بالای نظام قرار داشتند و خود بارها مجری انتخابات بودند و با سازوکار پیچیده و در عین حال مردمی آن آشنا بودند، قبل از اعلام نتیجه مدعی پیروزی گردیده و نتیجه خلاف آن را تقلب مسلم دانسته و از مردم بخواهند به خیابانها ریخته و زمینه شورش، تخریب و تعدی به مال و جان مردم را فراهم کنند؟ چه کسی تصور میکرد که این آقایان در دام توطئه دشمنان قسم خورده انقلاب قرار گیرند و به عنوان بازیچهای، دقیقاً برنامهها و توصیههای دشمنان را اجرا نمایند؟ چه کسی تصور میکرد که دشمن و یا دشمنان داخلی و خارجی دست اتحاد به یکدیگر داده و همه ظرفیت و توان خود را به کار گرفته تا با استفاده از این موقعیت در اجرای پروژه انقلابهای رنگین نسبت به براندازی نظام جمهوری اسلامی، اقدام و یا حداقل به نوعی استحاله نظام دست یابند؟
همه این پرسشها و شگفتیها ما را به این نقطه میرساند که آنچه اتفاق افتاد، نمیتوانست حاصل یک حرکت خودجوش، ناگهانی و بدون طراحی قبلی باشد، بلکه حاصل یک برنامهریزی درازمدت، طولانی و نتیجه کار عمیق اتاقهای فکر و درهم تنیده دشمن بوده است و میطلبد که براساس این پیش فرض، پژوهشی عمیق و همه جانبه صورت داده تا چرایی و چگونگی این ماجرا را دریافته و در نهایت، علل ناکامی دشمنان و توفیق انقلاب اسلامی در این آزمون و عبور موفقیت آمیز از آن روشن شود.
کتاب “بازخوانی علل وقوع انقلاب اسلامی” اثر دکتر مصطفی ملکوتیان
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
هدف اين نوشته پركردن اين خلأ و بازكردن راهي براي شناخت دقيقتر و علميتر پديدة انقلاب اسلامي است. كتاب با مباحثي مقدماتي از جمله بيان ويژگيها و انواع انقلاب، سؤالها و فرضيههاي پژوهش، واژگان كليدي و بررسي پيشينه تحقيق آغاز شده و سپس در فصلي به بيان آسيبشناسي ديدگاههاي نويسندگان غربي و غربمحور درباره علل وقوع انقلاب اسلامي ميپردازد؛ و آنگاه طي هشت فصل وارد بحث رهيافتها و برداشتهاي گوناگوني كه نويسندگان در بررسي علل وقوع انقلاب اسلامي مورد توجه قرار دادهاند، ميگردد و در پايان به نتيجهگيري ختم ميشود.
اين پژوهش كه رهيافتهاي جامعهشناختي، سياسي، اقتصادي و روانشناختي را در تحليل علل وقوع انقلاب اسلامي ناتوان ميداند؛ به دليل اينكه نقش مجموعه عوامل فرهنگي را نقشي قاطع و كليدي دانسته و در عين حال به نقش عوامل مختلف جامعهشناختي، سياسي، اقتصادي و روانشناختي نيز اشاره دارد، سخني جديد و نوآوري محسوب ميشود. اينجانب كه در دهههاي ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ به تدريس درسهاي تئوريهاي انقلاب، انقلابهاي جهان، انقلاب اسلامي ايران و سمينار انقلاب اسلامي و بازتاب آن بر مسائل استراتژيك منطقه و جهان در دانشگاه تهران و ساير دانشگاهها و دانشكدههاي داراي رشتة علوم سياسي اشتغال داشتهام، از تجربة تدريس درسهاي فوق در نوشتن اين كتاب بهره زيادي بردهام.
کتاب “بازتاب جهانی انقلاب اسلامی” اثر دکتر منوچهر محمدی
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
کتاب بازتاب جهانی انقلاب اسلامی در چهار گفتار شامل سیزده فصل ارائه میگردد. پس از ارائه مقدمه در فصل اول، در فصل دوم به کلیات انقلاب اسلامی و ویژگیهای نظری و عینی پرداخته شده است. در فصل سوم صدور انقلاب، برداشتها و نظریات متفاوت مربوط به آن مورد بحث قرار خواهد گرفت. در فصل چهارم و پنجم بازتاب انقلاب اسلامی بر نظام جهانی مورد بررسی قرار میگیرد و در فصل ششم تا دوازدهم، بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام در حوزههای مختلف جغرافیایی مورد توجه خواهد بود و در نهایت در فصل سیزدهم با ارائه جمعبندی از مطالب ارائه شده، آثار جهانی انقلاب اسلامی به تفکیک و با استفاده از سطوح مختلف تحلیلی در جهان اسلام و نظام جهانی بیان خواهد گردید. فصول این مجموعه به شرح زیر است؛
فصل اول: مقدمه، فصل دوم: ویژگیهای انقلاب اسلامی، فصل سوم: تحولات نظام بینالملل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فصل چهارم: حوزه خلیج فارس، فصل پنجم: شامات، فصل ششم: شمال آفریقا، فصل هفتم: آفریقای سیاه، فصل هشتم: آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه، فصل نهم: شبه قاره هند، فصل دهم: خاور دور، فصل یازدهم: جمع بندی و نتیجه گیری.
کتاب “تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی” اثر دکتر محمدباقر حشمتزاده
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک موضوع علمی و پژوهشی با انگیزههای مختلف و از زوایای متفاوتی طی ربع قرن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و حاصل آن به صورت انبوهی از کتب و مقالات، چاپ و منتشر گردیده است. در این میان حقیقات و مکتوبات برون مرزی سهم بسیار بیشتری از فعالیتهای درون مرزی داشتهاند. در این کتاب با دو متغیر روبه رو هستیم. انقلاب اسلامی ایران متغیر مستقل و کشورهای مسلمان، متغیر وابسته میباشند. دغدغه کتاب تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی آن است که تأثیرات متغیر مستقل را در متغیر وابسته شرح و اثبات نماید.
فصول هفتگانه این کتاب ماهیتی جغرافیایی دارند. در واقع به لحاظ مشترکات جفرافیایی و فرهنگی، جهان اسلام به هفت منطقه تقسیم و مطابق منابع و مدارک گردآوری شده، بازتاب انقلاب اسلامی در هر حوزه مورد تجزیه و تحلیل واقع شده و استنتاجی به عمل آمده است. در هر منطقه نیز با توجه به میزان مدارک، کشورهایی به طور خاص مورد بررسی واقع شده و تأثیر انقلاب اسلامی در آن جا مورد توجه قرار گرفته است.
کتاب “انقلاب و ارزشها” اثر حجتالاسلام علی ذوعلم
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
هدف نهایی انقلاب اسلامی ایران، زمینهسازی تحول عظیم، عمیق و گسترده فرهنگی، اخلاقی و معنوی بوده است. رهبران انقلاب اسلامی ایران آن را «انقلاب ارزشها» خواندهاند. اکنون میسزد که با تحلیلی مستند و مبتنی بر واقعیات جامعه ایرانی در دو دهه گذشته، میزان توفیق انقلاب اسلامی در مهمترین و بنیادیترین عرصهها ـ که همان عرصه ارزشهای فرهنگی و اخلاقی است ـ سنجیده شود. پرسش اصلی این است: آیا جهتگیری و گستره ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و معنوی در جامعه ایران در دو دهه اخیر، نسبت به آنچه در دوران سلطه بیگانه و حکومت پهلوی جریان داشت، تفاوتی کرده است یا نه؟ در این کتاب، قلمرو مطالعه و بررسی تحول ارزشها، «جامعه» است نه «نظام». ارزش عرصههای فراوانی دارد و در شاخههای گوناگون دانش بشری پژوهیده میشود. اگر امتیاز اساسی انسان را در «فرهنگی بودن» او بدانیم، درمییابیم که نظامهای ارزشی، عنصری مهم از فرهنگ بهشمار میآیند.
ترابط ارزشها با جامعه، واقعیت و ادیان، و بررسی آنها در این سه عرصه، میتواند ما را با مهمترین آرمان انقلاب اسلامی، یعنی تحول ارزشها، آشناتر کند. صبغه دینی انقلاب اسلامی ایران ایجاب میکند که برای ارزیابی میزان توفیق این انقلاب در تحول فرهنگی و احیای ارزشهای دینی، با استناد به منابع اسلامی، مجموعهای از شاخصها را استخراج کنیم و بر مبنای آن به سنجش سیر تحول ارزشها بپردازیم. در این پژوهش، هشت شاخص اصلی، برگرفته از محورها و اصول ارزشهای اجتماعی اسلام و برخاسته از اهداف انقلاب اسلامی، مورد سنجش قرار گرفته است: ارزشهای عاطفی، انسانی و رفتاری متقابل بین آحاد جامعه؛ ارزشهای خاص دینی و عبادی؛ ارزشهای تربیتی و فرهنگی و میزان اهتمام اعضای جامعه به این امور؛ همگرایی سیاسی جامعه و میزان پیوند دولت با مردم؛ احساس آزادی سیاسی و اجتماعی و میزان تحقق آن؛ مشارکت اجتماعی و سیاسی و اهتمام اعضای جامعه به آن؛ حس اعتماد به نفس و اقتدار و استقلال ملی. این مفاهیم بنیادین در ساختار قانون اساسی نیز جلوه کرده است. انجام پژوهش میدانی یکی از شیوههای تحقیق در موضوع «تحول ارزشها»، میتواند دیدگاه جامعه و نیز «حداقل وضعیت» را نشان دهد. این پژوهش میدانی در پاییز سال ۱۳۷۷ و در یک جامعه آماری نمونه در شهر تهران انجام یافت و در آن کسانی مورد پرسش قرار گرفتند که در زمان پیروزی انقلاب حداقل ۱۵ و حداکثر ۴۰ سال و در زمان انجام تحقیق ـ با سطح معلومات دیپلم ـ بین ۳۵ تا ۶۰ سال داشتهاند.
کتاب “تجربه کارآمدی حکومت ولایی” اثر حجتالاسلام علی ذوعلم
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
مبدأ و جرقة موضوع اين پژوهش، مقالة كوتاهي بود كه در سال ۱۳۷۸ نگاشته شد و به نام «كارنامة ۲۰ ساله» انتشار يافت. ولي براي بسط و تعميق آن، از دو سال پيش اين تحقيق آغاز شد و در سال ۱۳۸۳، سالي كه بهعنوان سال پاسخگويي دستگاهها و مسؤولان و نقد و ارزيابي عملكرد آنان نام گرفته است، به پايان رسيد. قرابت موضوع اين اثر با عنوان اين سال از سر حسن اتفاقي است كه بايد به فال نيك گرفته شود؛ چرا كه اين اثر بهنوبة خود ميتواند سرفصلهاي اصلي كارنامة رهبري ولايي در دوران پس از پيروزي انقلاب تلقي و براي توفيق و حقانيت ساختار نظام جمهوري اسلامي ـ كه امتياز اصلي و برجستة آن با استناد به منابع اصيل اسلامي در عنصر ولايت فقيه بهعنوان تكيهگاه و ضامن اصلي مردمسالاري ديني است ـ دليلي عيني و آشكار شمرده شود. مباحثي كه در بخش نخست اين تحقيق مطرح شده، ميتواند به منظور تعريف چارچوب مناسب براي نقد و ارزيابي عملكرد دستگاهها و نهادهاي كلان كشور و تبيين و تعيين شاخصها و ملاكهاي مورد نياز بهكار آيد.
کتاب “درخشش عهد قدسی” اثر مهدی جمشیدی
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
میگویند: وعدههای انقلاب، دروغین بوده و انقلاب در عمل، کاری نکرده و گِرهی را نگشوده است… میگویند: انقلاب، دچارِ فسادِ ساختاریِ علاجناپذیر و مهلک شده است و دیگر امیدی به آیندۀ آن نیست… میگویند: نفسهای انقلاب، بهشماره افتاده و شمارشِ معکوس برای فروپاشیِ درونیِ انقلاب، آغاز شده است… میگویند: بیشترین مسئولیّت در زمینۀ ناکامیِ انقلاب، برعهدۀ رهبرِ آن است … . ما در برابرِ این ادّعاهای گزاف و پهندامنه، تنها یک پرسشِ ساده مینهیم: چرا زبانِ گویا و رسای «واقعیّتها» و «عینیّتها»ی برخاسته از انقلاب، با این قبیل قضاوتهای نومیدانه، همسخن نیست و حرکت و حیات و شکوفاییِ جهشوارِ انقلاب و جامعۀ انقلابی را فریاد میزند؟! انقلاب از هفتخوانِ دشواری که برایش ساخته بودند، با قدرت و بدونِ آنکه گرفتارِ استحاله و ارتجاع شود، عبور کرده و چهلساله شده است.
این اثر، از چنین منظری به مسألهها و مناقشهها مینگرد و برداشتِ متفاوتی را عرضه میکند. البتّه در اینجا، در پیِ پوشانده و پنهاننگاهداشتنِ اشتباهها و خطاها نیستیم، بلکه میخواهیم کارنامۀ کلّیِ خودِ انقلاب را مستقل از ریزشها و کجرویهای برخی کارگزاران و سیاستهای ناصواب و نادرستشان، به بحث بگذاریم. روشن است که نباید راهبردها و اقدامهای غلطِ برخی نیروها و جریانهای سیاسی را به پای انقلاب نوشت و بهجای، آنها، انقلاب را توبیخ و محاکمه کرد. حسابِ این دو، از یکدیگر جداست. برخلافِ تصوّرِ شایع، انقلاب و نظامِ اسلامی، مساوی و معادل با چند کارگزار و مدیر نیست که لازم آید مفاسد و اغلاطِ آنها را به پای انقلاب و نظامِ اسلامی بنویسیم. در این پژوهش، گامِ اوّلِ انقلابِ اسلامی در چهارچوبِ چنین نگرشی و همچنین بههمراهِ استدلالهای متنوّعِ دیگری، به بحث نهاده شده و تجربههای تلخ و شیرین، از نظر گذرانده شدهاند.
در این اثر، به «کامیابیِ انقلابِ اسلامی» بهعنوانِ یک مسأله نگریسته شده است، بهطوریکه تلاش شده که ثابت شود انقلابِ اسلامی و نظامِ جمهوریِ اسلامی در مقامِ عمل به وعدههایش، موفّق و سرافراز بوده است. بهمنظورِ حلّ این مسأله، هم پاسخها و استدلالهای مختلفی، ساختهوپرداخته شده، و هم از چشماندازها و منظرهای متنوّعی به مسأله نگاه شده است، و هم اغلبِ اشکال و ایرادهای که نیروهای غیرانقلابی و دگراندیش در طولِ سالهای اخیر، مطرح کردهاند، به نقد نهاده شدهاند.
کتاب “سربازان فرمانده، جنگ فرهنگی در وضعیت آتش به اختیار” اثر مهدی جمشیدی
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
رهبرِ انقلاب در دیدارِ خود با دانشجویان در سالِ نودوشش، تعبیرِ «آتشبهاختیار» را بهکار برد و از آنان خواست به دلیلِ ابتلای برخی از ساختارهای رسمی به اختلال، خودشان برای حلّ معضلات و دشواریها، چارهاندیشی و علاججویی کنند. ایشان گفت همة «هستههای فکری و فرهنگی» در سرتاسرِ کشور، باید بهطورِ «مستقل» و به تعبیرِ رساترِ جنگی، «آتشبهاختیار» کار و فعّالیّت کنند. البتّه روشن است که در جنگ، «قرارگاهِ مرکزی» وجود دارد که به نیروها دستور میدهد و نیروها موظّف هستند از آن اطاعت کنند، امّا اگر رابطة قرارگاهِ مرکزی با نیروها، قطع شد، یا قرارگاه دچارِ عیب و نقصی شد، فرمانده، دستورِ «آتشبهاختیار» میدهد. گاهی اوقات، بهواقع احساس میشود که «دستگاههای مرکزیِ» فرهنگ وسیاست ومانندِ اینها، دچارِ «اختلال» و «تعطیلی» هستند. برای مثال، در حالیکه ما با مسألههای فرهنگیِ مهمی، دستبهگریبان هستیم، ناگهان میبینیم که یکی از دستگاههای مرکزیِ فرهنگی، مسألۀ اصلیاش به پخششدنِ فلانِ آهنگ، تقلیل مییابد و حتّی برای این امر، نامهنگاری هم میکند! پیداست که این دستگاهِ فرهنگیِ رسمی، دچارِ اختلال شده که «مسألۀ فرهنگیِ اصلی» را از «مسألۀ فرهنگیِ فرعی»، تشخیص نمیدهد و باز نمیشناسد. از آنجا که جوانانِ مؤمنِ انقلابی و بهطورِ خاص، دانشجویان، «افسرانِ جنگِ نرم» هستند، باید در جاییکه احساس میکنند.
کتاب “پهلوی سوم، آنچه ماهوارهها از پهلوی ترسیم کردهاند” اثر دکتر حسن بشیر
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
قرائت واقعگرایانه و دقیق از انقلاب اسلامی، یکی از مهمترین مسئولیتها و وظایف اندیشمندان و محققان تاریخ معاصر ایران است. در این زمینه تلاشهای انجامشده، هنوز در حد انتظار و روشنکننده همه زوایای تحولات ایران در دوران بعد از انقلاب و پاسخگوی تبلیغات یا تردیدهای مخالفان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیست. این ضعفِ بازنماییِ مناسب، واقعی و صریح از انقلاب اسلامی و فداکاریهای مردم ایران که جانشان را برای تثبیت نظام اسلامی فدا کردند، قطعاً ناشی از عدم امکان ارائه مناسب و توانمند آن نیست؛ هستند کسانی که میتوانند به شکلی هنرمندانه و عالمانه به این مهم توجه کنند و خالق ادبیات و هنرهای برجسته در این زمینه باشند. آنچه در این زمینه اهمیت دارد، عزم جدی مسئولان و دستاندرکاران برای خلق منظومههای معنایی و ادبیات شایسته و حمایت واقعی از آنهاست. بدون این حمایت واقعی و با ایجاد خلأها قطعاً دشمنان انقلاب و در رأس آنان، افرادی که قدرت خود را در این کشور از دست دادهاند، اعم از قدرتهای درونی و بیرون، برای خلق افسانهها و تبلیغات کاذب با هدف تأمین منافعشان و ایجاد شک و تردید درباره انقلاب، بهویژه میان نسلهای بعد، دست به کار خواهند شد.
تولید و پخش مستند «انقلاب ۵۷» از سوی شبکه «من و تو» دقیقاً به منظور تأمین اهداف ضدانقلابیون داخلی و خارجی در باب تمامی ادوار تاریخ انقلاب اسلامی است. این مستند نیز مانند تعدادی از محصولات رسانهای شبکه من و تو کاملاً در مسیر دفاع و تطهیر رژیم پهلوی و ارزشهای فرهنگی – استعماری آن قرار دارد.
کتاب “فرآیند استقرار جمهوری اسلامی” اثر محمد شفیعیفر
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
پس از قيام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، خط مبارزاتي امام خميني، تأكيد بر جامعيت اسلام به عنوان برنامه كامل زندگاني بود و ايشان درمناسبتهاي مختلف بهطورتلويحي، نظام سياسي – اجتماعي اسلام را مطرح كرد. سير تكاملي اين خط مبارزاتي در سال ۱۳۴۸ به نظريه ولايتفقيه انجاميد كه طرحي براي ايجاد حكومت اسلامي بود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به استقرار نظام «جمهوري اسلامي» منجرگرديد.
سرعت استقرار نظام جمهوري اسلامي به فاصله اندكي پس از پيروزي انقلاب، هم موجب تعجّب و حيرت ناظران و تحليلگران خارجي و داخلي در آن زمان شد و آنان را نسبت به قدرت مديريت و سازماندهي رهبري انقلاب به تأمل وا داشت و هم اينکه در شرايط فعلي، باعث بهوجود آمدن سؤالات و ابهاماتي پيرامون نحوه استقرار نظام جمهوري اسلامي شده است. بهخصوص با گذشت بيش از دو دهه از انقلاب و پديده شكاف نسلي، اين سؤال بهطورجدّي مطرح شده است كه نظام جمهوري اسلامي چگونه تأسيس شد؟ و چگونه در يك همهپرسي زود هنگام، ۲/۹۸ درصد شركتكنندگان به آن رأي مثبت دادند؟ آيا انديشه جمهوري اسلامي به اندازة كافي پخته شده، افكار عمومي جامعه نسبت به آن آگاهي كافي داشت؟ آيا تصويب آن عجولانه و شتابزده انجام نشد؟ آيا با شگردهاي خاص رهبران انقلاب و با بسيج تودهها، آگاهي مردم تحتالشعاع فضاي احساسي آن زمان قرار نگرفت و مردم ناآگاهانه به آن رأي ندادند؟
اين پژوهش، درصدد ارايه پاسخي به پرسشهاي فوق است. فرضيه پژوهش آن است كه با توجه به ارايه نظريه ولايتفقيه در سال ۱۳۴۸ وگسترش تقاضاي «جمهوري اسلامي» در تظاهرات و راهپيماييهاي سال ۱۳۵۷، فرايند استقرار نظام جمهوري اسلامي كاملاً طبيعي بود؛ در شرايط آن روز و در فضاي سياسي پس از پيروزي انقلاب، گفتمان امام خميني كاملاً مسلّط بود و مخالفت سازمان يافته گروهها و جريانهاي سياسي و حزبي كه امكانات رسانهاي و تبليغي فراواني هم داشتند، مؤثر واقع نشد و اكثريت قريب بهاتّفاق مردم به جمهوري اسلامي رأي دادند.
کتاب “آینده انقلاب” اثر آقای علی عسگری
در بخشی از مقدمه این اثر ارزشمند آمده است:
دفتر حاضر ضمن بررسي موضوع آيندهي انقلاب اسلامي از زواياي گوناگون، تلاش دارد نگاههاي گوناگون و بعضاً متضاد در اين عرصه را بدون پيشداوري بررسي كند و يك منشور فكري چندبعدي را در اختيار خوانندگان فهيم كه از دانشجويان انديشهورز انقلابي و ايراني هستند، قرار دهد. به همين سبب تلاش شده است موضوع بحث، بارها با نگاههاي گوناگون و دستهبنديهاي متفاوت بررسي و ارائه شود. حوزهي گفتوگويي اين دفتر، فراتر از تحليل و بررسي است و تلاش دارد بر مهمترين عوامل آيندهساز و لزوم طراحي آينده بر اساس يك نگاه واقعي، دقيق و آگاهانه تأكيد ورزد. در پايان نيز به بررسي راهكارهايي در حوزهي نظام جمهوري اسلامي پرداخته شده است. اميد كه مورد قبول اهل انديشه و مخاطبان فهيم قرار گيرد.
در خلال تدوين اين اثر، بحثهايي با چند تن از انديشهورزان گرامي درگرفت كه نتايج آنها موجب اصلاح نقاط ضعف اثر تا حد امكان شد. از بذل توجه ايشان به ويژه جناب آقاي علي ذوعلم و جناب آقاي محمدرضا مرندي سپاسگزارم. اين اثر ناقابل كه به پيشگاه قدسي حضرت وليعصر (عج) تقديم ميشود، با اين دغدغه نگاشته شده است كه مسؤوليت در مقابل آينده را باز شناساند و برخي از ياران و ياوران انقلاب را از خوابِ گرانِ غفلت و سادهانگاري برخيزاند.
علاقمندان جهت کسب اطلاعات تکمیلی و تهیه این آثار میتوانند به وبگاه رسمی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه نمایند.