در دوره ابتدایی استقرار، جمهوری اسلامی ایران، تحت تأثیر روشنفکران دینی همچون جلال آل احمد و دکتر شریعتی قرار داشت؛ در حالی که این دو متأثر از ایدئولوژی چپ و نیز منتقد نظام سیاسی پهلوی بودند. به طور کلی در طول دهه اول استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، اقتدار فائقه و محبوبیت امام خمینی(ع)، مرزبندی و تناقضهای درون نظام جمهوری اسلامی ایران را تحت شعاع خود قرار داده بود. نقش کاریزماتیک امام خمینی(ره) روشنفکران دینی و سایر گروههای فرهنگی ـ سیاسی را مجبور به تعدیل و اعتدال چشماندازهای متعارض خود مینمود. با پایان یافتن جنگ تحمیلی به نحوی بازگشتناپذیر همزمان با شکسته شدن گفتمان و الگوی سابق شد، دورهای که نسلی جوانتر از روشنفکران دینی از نیروهای انقلاب پا به عرصه فرهنگ و سیاست گذاشتند و به اتفاق نظر و اجماع عقیدتی سابق پایان دادند. به تدریج ایدههای جدید پیش از این نهفته در گسترهای رقابنی ظهور و بروز کرد و سرانجام انسجام فکری ـ سیاسی سابق توسط روشنفکران دینی جدید به چالش کشیده شد.