یادداشتی از حجتالاسلام والمسلمین حسین عشاقی عضو هیأت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه
دعای عرفه یکی از مواریث معنوی گرانبها و عالی اهلبیت برای امت اسلامی است؛ این دعا که سرشار از مضامینی معنوی است یک بخش پایانی دارد، که آموزههای توحید عرفانی در آن موج میزند؛ اما عدهای این بخش را از مجموعه دعای عرفه محسوب نمیکنند و ادعا میکنند که از تصرفات و افزودههای متصوفه در دعای حضرت أباعبدالله الحسین است؛ از جمله آنها، علامه مجلسی رحمت الله علیه است که در کتاب شریف بحار الانوار(ج ۹۵ ص ۲۲۷) خود چنین ادعائی کرده است؛ و برای اثبات این ادعا خود دو دلیل آورده است؛ در یادداشت حاضر به طرح و بررسی این دو دلیل ایشان میپردازیم.
در دلیل اول مرحوم مجلسی میگوید این بخش، افزده متصوفه است زیرا این بخش در برخی نسخ قدیمی کتاب اقبال سید بن طاووس نیست؛ همچنین در کتاب مصباج الزائر که کتاب دیگر سیدبن طاووس است؛ و نیز در کتاب بلد الامین کفعمی این بخش از دعا وجود ندارد.
و در دلیل دوم مرحوم مجلسی میگوید مطالب این بخش با سیاق ادعیه معصومین سازگاری ندارد و فقط با مذاق صوفیان هماهنگ است؛ این استدلال مجلسی است بر این که بخش أخیر، جزء دعای عرفه نیست و توسط متصوفه به دعا افزوده شده است.
دقت در موضوع روشن میکند که کلام مرحوم مجلسی به وجوهی مردود و ناپذیرفتنی است؛ ما تکتک این دعاوی ایشان را بررسی میکنیم و بطلان آن را روشن میسازیم.
۱: در مورد این که این بخش از دعا در برخی نسخ قدیمی کتاب اقبال نیست؛ باید عرض کنم که همین عبارت مرحوم مجلسی دلالت دارد که اکثر نسخ قدیمه اقبال واجد این بخش اخیر بوده است؛ زیرا مرحوم مجلسی مایل به جزء نبودن آن در دعای عرفه بوده است؛ و اگر نسخ قدیمه که ایشان دیده اکثرا فاقد این جزء میبود یا لااقل تعداد قابل توجهی از نسخ قدیمه فاقد این جزء میبود او به فقدان اکثر نسخها یا به تعداد قابل توجه نسخههای فاقد برای اثبات دیدگاه خود استناد و استدلال میکرد؛ اما او چنین کاری را نکرده است و فقط ادعا کرده برخی نسخ قدیمه، فاقد جزء اخیر است؛ بنابراین این تعبیر مرحوم مجلسی به طور ضمنی شهادت است که به این که اکثر نسخ قدیمه زمان مجلسی واجد این بخش بوده است؛ و وقتی اکثر نسخ قدیمه زمان مجلسی واجد جزء اخیر بوده ادعای جزء نبودن خلاف تحقیق است.
اما ادعای ایشان مبنی بر این که این بخش در کتاب دیگر سید بن طاووس یعنی کتاب «مصباح الزائر و زاد المسافر» نیست؛ گرچه درست است اما باید توجه داشت شیوه سید بن طاووس در این کتاب بر اختصار بوده است؛ او در این کتاب میخواسته زائران مسافر، کتاب مختصری هنگام سفر برای ادعیه و زیارات، در اختیارشان باشد لذا نبودن این بخش در این کتاب مختصر، دلیل بر نبودن آن، در اصل دعا نیست.
همچنین نبودن این جزء در کتاب بلد الامین کفعمی که تقریبا دو قرن و نیم متأخر از سید بن طاووس است با توجه به این که قبلا روشن کردیم که کلام مجلسی شهادت ضمنی است بر این که اکثر نسخ قدیمه دارای این بخش بوده، ضرری نمیرساند؛ زیرا ترجیح، با نسخ قدیمه است که کلام مجلسی خود شهادت ضمنی است بر ثبوت آن .
۲: در مورد ادعای دیگر مرحوم مجلسی که مطالب این بخش با سیاق ادعیه معصومین سازگاری ندارد و فقط با مذاق صوفیان هماهنگ است؛ باید عرض کنم که چنین ادعائی درست نیست زیرا اولا نمونههایی از این گونه دعاهای عرفانی در سایر ادعیه ائمه وجود دارد مثل مناجات شعبانیه یا مناجاتهای خمسه عشر که واجد این گونه مضامین عالی عرفانیاند؛ و ثانیا همه انسانهای گوناگون مخاطب تعلیمات ائمهاند؛ و بنابراین در ادعیه اهلبیت متناسب با اهل معنی و اهل عرفان حتما باید ادعیهای وارد شده باشد بنابراین هماهنگی برخی ادعیه مأثوره با حقائق عرفانی نه تنها امر نامطلوبی نیست بلکه یک ضرورت تعلیمات دینی است.
۳: نکته دیگری که به عنوان اشکال به بیان مرحوم مجلسی وارد است این است که احادیث زیادی از ناحیه ائمه وارد شده است و خود مرحوم مجلسی نیز این احادیث را در باب مفصلی در جلد دوم بحار ص ۱۸۲ به بعد جمعآوری کرده است؛ و حاصل محتوای این احادیث این است که ما نباید احادیثی را که به ائمه نسبت داده میشود تکذیب کرده و رد کنیم؛ گرچه این احادیث یا بلحاظ سند ضعیفاند و یا بلحاظ محتوا بگونهای هستند که قبول آنها ثقیل؛ و اذعان به آنها سخت است؛ بلکه باید در مورد آن احادیث بدون رد و اثبات، توقف کنیم تا وضعیت آنها روشن شود؛ به عنوان نمونه دو مورد از این احادیث را از بحار میآوریم:
الف : ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق روایت میکند که امام فرمود «لَا تُکَذِّبُوا بِحَدِیثٍ آتَاکُمْ مُرْجِئِی وَ لَا قَدَرِیٌ وَ لَا خَارِجِیٌ نَسَبَهُ إِلَیْنَا فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ شَیْءٌ مِنَ الْحَقِّ فَتُکَذِّبُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوْقَ عَرْشِه» یعنی حدیثی را که کسی از فرقههای مرجئه یا قدریه یا خوارج به ما نسبت میدهد تکذیب نکنید زیرا شما (واقع امر) را نمیدانید شاید مطلب حقی باشد در این صورت شما با تکذیبتان خدا را در بالای عرشش تکذیب کردهاید. ((بحار ج ۲ ص ۱۸۷).
ب: سفیان بن سمط میگوید به امام صادق عرض کردم مردی از ناحیه شما میآید و از جانب شما خبری عظیم را نقل میکند که موجب تنگی سینه میشود بگونهای که ما او را تکذیب میکنیم؛ امام فرمود آیا نه این است که او خبری از من گزارش میکند؟ گفتم بلی؛ امام فرمود آیا این خبر (در بعید بودن) مثل این است که شب، روز؛ و روز، شب گردد؟ گفتم نه؛ امام فرمود پس امر حدیث را به ما واگذار و آن را رد نکن زیرا اگر آن را رد و تکذیب کنی در حقیقت ما را تکذیب کردهای. (بحار ج ۲ ص ۱۸۷).
با توجه به این گونه احادیث که تعدادش نیز فراوان است؛ اشکال به مجلسی این است که چرا در مورد جزء اخیر دعای عرفه طبق این احادیث عمل نکرده و در مورد این بخش توقف نکرده بلکه بجای توقف، صریحا آن را انکار کرده و آن را به غیر ائمه نسبت میدهد؛ به نظر میرسد این انکار، شایسته مقام علمی علامه مجلسی نیست؛ غفر الله له و لنا.