کرونا و بحران ادبیات و روایت

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، وبینار بین‌المللی و تخصصی ادبیات در روزگار کرونا با چهار نشست تخصصی مرتبط با محورهای این وبینار و با حضور استادان بیش از پانزده دانشگاه و پژوهشگاه از کشورهای ایران، هند، افغانستان، پاکستان و عراق روز شنبه و یکشنبه ۱۹ و ۲۰ تیرماه جاری در فضای مجازی برگزار شد.

در اولین نشست تخصصی این وبینار، دکتر احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه درباره «کرونا و بحران روایت» به ارائه مقاله پرداخت. متن کامل مقاله ایشان در ادامه همین مطلب از منظرتان عبور خواهد کرد.

  • ما در بحران کرونا قرار داریم و تحلیل “جامع” و “تام” یک رخداد منوط به پایان ان و اشراف بر جمیع جهات و فرجام ان است.
  • عنوان بحث “ادبیات در روزگان کرونا” نشان دهنده تاکید بر رویکرد پسینی است. که رویکردی خارجی، استقرایی و تحلیلی است. اما ادبیات داستانی لازم است برای دست یابی به الگوی ارتباطی با بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به مطالعات “پیشینی” یعنی عقلی- نظری دست زند.
  • با ظهور همه گیری کرونا، شرایط اجتماعی و فرهنگی جدیدی بر کشور حاکم شد. شرایطی که می توان از ان به “بحران”ی واقعی یاد کرد. بر هم خوردگی نظم موجود و سیطره نظم و نظامی جدید در راستای کنترل، مقابله و مواجهه با بحران. ادبیات داستانی، به سبب ماهیت و کارکردهای اختصاصی اش نسبت مشخصی با این بحران برقرار ساخت. مواجهه ادبیات داستانی “با” بحران یا وقوع ان “در” بحران، علاوه بر وجوه تئوریک، مسبب از تجربه تاریخی ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
  • مواجهه ادبیات داستانی “با” بحران یا وقوع ان “در” بحران، علاوه بر وجوه تئوریک، مسبب از تجربه تاریخی ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. ادبیات داستانی با قوه و فعل خود به استقبال بحران می رود یا از ان روی گردان می شود.
  • رفتار شناسی ادبیات داستانی در مقابل بحرانها، تحلیل رفتارهای صورت گرفته و “پیش بینی” ان در بحرانهای آتی از ضرورت های ادبیات داستانی است.
  • موقعیتهای بحرانی قادرند “جایگاه”، “کارکرد”، “انتظارات”، “قدرت نفوذ” و “تاثیر گذاری” ادبیات داستانی را در قیاس با دیگر موقعیت ها ارتقا بخشند. این موقعیت های “ناشناخته” و “نوپدید” همواره چون جانی در کالبد ادبیات داستانی حلول کرده و ان را به حرکت وا می دارند.
  • با اقرار به نقش بی بدیل بحران ها در تاریخ سازی ادبیات باید سه مرحله “ادبیات پیشابحران”، “ادبیات در بحران” و “ادبیات پسابحران” را از یکدیگر تفکیک کرد.ادبیات پیشابحران ادبیاتی اینده نگر است. که در شرایط غیر بحران برای اماده سازی و برنامه ریزی برای بحران نوشته می شود. ادبیات در بحران، متاثر از شرایط و محدودیتهای زمان بحران است که برای کنترل و مدیریت بحران نوشته می شود. ادبیات پسابحران، ادبیات تحلیلگر و انتقادی است که برای “واقع گویی” و “اسیب شناسی” بحران نوشته می شود.
  • پرسش دیگر ان است که ایا ادبیات مطلوب در بحران پدید می اید؟ ایا انتظار می رود ادبیات داستانی مطلوب در زمان بحران پدید اید؟ این گزاره مخالفین و موافقانی دارد. در صورتی که ادبیات مطلوب و تراز پس از بحران پدید اید، ادبیات در بحران تنها زمینه ساز است نه هدف و غایت.
  • در معنای موسع”بحران” هر گونه حادثه یا شرایط عام البلوای تغییر دهنده و تاثیر گذار قرار می گیرد. ادبیات بحران در “خلأ” شکل نمی گیرد. بلکه سنت های روایی از بحران یا در بحران نسبت ادبیات داستانی با بحرانهای جدید را تعریف کرده و پدید می اورند. بنابر این درک چگونگی، ابعاد و جوانب مواجهه ادبیات داستانی با بحران کرونا در ایران، نیازمند مطالعه مهمترین مواجهه های صورت گرفته میان ادبیات داستانی با بحرانهای معاصر است.
  • دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به واسطه ماهیت انقلاب اسلامی، این دوره مشحون از بحرانهای بزرگ و کوچک بوده است. رخدادهایی که نوعا به واسطه عمومیت، اهمیت، تعیین­کنندگی، خطر­افرینی و طول مدت، می توان از انها به “بحران” یاد کرد. انقلاب­اسلامی، دفاع مقدس، درگیری با گروهک­ها، شورش های شهری و خیابانی، تروریسم بین المللی، تحریم اقتصادی و … . اما اغلب این بحرانها مولِد اثار داستانی متناسب و متوازن خود نبوده اند. یعنی فضای ادبیات با توجه به اهمیت موضوع و ظرفیت روایی خود میان بحرانها و موضوعات مربوط به ان دست به “انتخاب” می زند.
  • در میان بحرانهای دوره چهل ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ گونه ای همانند “دفاع مقدس” ادبیات را به خود متوجه و معطوف نساخته و گونه ای خاص را رقم نزده است. حتی “انقلاب اسلامی” در این زمینه ضعیف تر از دفاع مقدس ظاهر شده است.
  • پرسش این است که با وجود اشتراک “انقلاب اسلامی” و “دفاع مقدس” در بحران بودگی، چرا واکنش ادبیات داستانی کمّا و کیفا به این دو با یکدیگر برابری نمی کند؟
  1. فقدان جریان ادبیات داستانی دینی تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
  2. فاصله کوتاه پیروزی انقلاب اسلامی تا اغاز دفاع مقدس
  3. طول دوره وقوع در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
  4. مردمی بودن انقلاب در مقابل نخبگانی بودن دفاع مقدس
  5. ارزشمندی و اعتبار موقعیت دفاع مقدس
  • ایا ادبیات داستانی در بحران دفاع مقدس (ادبیات داستانی دفاع مقدس در دهه ۶۰) موفق بوده است؟ ایا مواجهه ادبیات داستانی با این بحران هدف مشخصی را براورده کرده است؟
  • تفاوتهای بحران “دفاع مقدس” با بحران “کرونا”: برای مقایسه نحوه واکنش ادبیات داستانی به دو بحران، نیاز است تفکیک و تمایزی میان بحرانها صورت گیرد.. ابعاد، شدت و ضعف و مولفه های متفاوتی در این دو –به رغم اشتراکات- وجود دارند
  • حضور دشمن، مقوله تهاجم، عینیت دشمنی از مقولاتی است که در ادبیات داستانی دفاع مقدس دیده می شود.
  • افراد مبتلا به جنگ در ادبیات داستانی دفاع مقدس مظلوم اند. انها از سوی جبهه ظالم تحت ستم قرار گرفته اند. جبهه ای که اگاهانه و با کاربست خشن ترین و وحشیانه ترین روشها زندگی را در ابعاد مختلف بر مردم تلخ ساخته است.
  • در دفاع مقدس موقعیت مفهوم شهادت، ایثار و از خود گذشتگی اعتبار ویژه ای پیدا می کند.
  • در موقعیت کرونا ضلع “دشمن” فعال و خشن به چشم نمی اید.
  • بیماری همه را فارغ از اندیشه و منش هدف قرار می دهد و در میان معتقدان به فکر و اندیشه خاصی دست به انتخاب نمی زند
  • در بحران کرونا کنج امنی برای کسی وجود ندارد. در حالی که در دفاع مقدس، دشمن اگاهانه در صدد انتخاب و از پا در اوردن یک اندیشه و طرفداران ان است. طبعا کسانی که بیش از دیگران در این راه استقامت می کنند بیشتر در معرض خطرند.
  • جنبه های انسانی مدافعان سلامت در جهت حفظ جان انسانها اعم از هر نوع و قشری فارغ از هر دیدگاه و قیدی بسیار چشمگیر است.
  • در گونه شناسی داستان کرونا باید ان را از نوع کشمکش انسان با عوامل و نیروها و بلایای طبیعی ارزیابی کرد که از این نظر با جنگ که در ان نوعا کشمکش میان دو دسته از نیروهای انسانی ظاهر می شود (انسان با انسان) کاملا متفاوت است.
  • علی القاعده برخی از موانع و حریم گیری هایی که در دهه ۶۰ و در ارتباط با ادبیات داستانی دفاع مقدس رخ داد نباید در مورد کرونا رخ دهد. چرا که تمام جریانهای فکری در مواجهه با این بیماری شایع و مسری دقیقا در یک جبهه در برابر شیوع ان قرار گرفته اند.
  • مقایسه اشکالات وارد به ادبیات در بحران: ادبیات زمان بحران اسیب پذیر و حداقلی و سومند و نه بی طرف است.
  • ادبیات در دوره بحران تضمین کننده و تامین کننده مسائل و “مصالح” ان دوره است.
  • دبیات بحران نمی تواند “واقع گو” باشد. یا به تعبیری نمی تواند تمام واقعیت را بگوید.
  • برای ایجاد امید در جامعه مخاطب ضرورتا ادبیاتی قهرمان پرور است. ادبیاتی حماسی است.
  • ادبیات غیر تبلیغی و شعاری در بازه زمانی پس از بحران تولید می شود. چرا که حتی اگر ضرورت های زمان بحران را بپذیریم- که برخی حتی این را هم نپذیرفته اند- بهانه ای برای ادامه جریان ادبیات حماسی در بحران در دوره پس از بحران باقی نمی ماند.
  • ادبیات بحران ادبیات “انتخابگر”، “تک بعدی و نه چند بعدی” و ادبیاتی “غیر واقع گو” خواهد بود.
  • ادبیات در بحران ادبیات بهین و برین نیست:
  • گرچه ادبیاتی که در ضمن بحران به روایت ان دست می زند ادبیاتی فعال -و نه منفعل-، ادبیاتی روز امد، ادبیاتی متعهد و ادبیاتی پویا است. ادبیات در بحران در موارد پیش گفته از ادبیاتی که با رویکردی پسینی وقایع و رخدادها را با فاصله زمانی کوتاه یا طولانی روایت می کند چابک تر است و از مهارت و امادگی بیشتری برای تحلیل، هضم، ساختار بندی، شخصیت پردازی و مضمون پروری بحران برخوردار است.
  • در مقایسه ای میان ادبیات پسابحران، ادبیات در بحران و ادبیات پیشا بحران، می توان قسم سوم را از دو قسم دیگر در کنشگری در ساحت فرهنگی پیشگام تر و به صورت مطلوب کارکردی ادبیات نزدیک تر دانست.
  • “پیشا بحران” متعلق به دوران بلوغ نویسنده، اثر و ادبیات داستانی هر کشوری است. کار در این ساحت به مراتب دشوار تر از دو ساحت دیگر است. ادبیات پیشا بحران صرفا ادبیات فانتزی مبتنی بر خیال یا ادبیات حدس و گمان نیست. ادبیات پیشا بحران ادبیات پیشگیری و واکسینه سازی است.
  • ادبیات داستانی نوین و آینده اندیشی (ادبیات پیشا بحران):
  • مقوله اینده اندیشی و صورت بندی جهان پیش رو در ادبیات داستانی معاصر ایران، از جمله شاخه های نحیف و فقیر است که کمتر نویسنده ای ورودی بدان داشته است.
  • کشور درگیر بیماری چون کرونا پیش و بیش از دست یابی به واکسن این بیماری که ابتلاء به عوارض جسمانی ان را برای انسانها کنترل کرده انها را اماده مواجهه با بیماری سازد نیازمند ادبیاتی است که مخاطبان را در بعد ذهنی اماده مواجهه با رخدادهایی با پیامدهای جدی کند.
  • صورت های مواجهه سه گانه ادبیات با بحران

  • دلایل سترونی ادبیات در بحران
  • روایت داستانی بر خلاف دیگر قالبهای ادبی و روایی،مقوله ای زمان بَر است.
  • روایت داستانی، ناگزیر معلل و منطقی است.
  • روایت داستانی با پایان بندی، درونمایه خود را بنیان می نهد. در حالی که مقطع و موقعیت حال پایانی نامعلوم دارد.
  • انگاره ابطال پذیری ادبیات در بحران در صورت تحقق پایان پذیری بحران بر خلاف داستان پیشا بحران.
  • دور بودن نویسندگان از شرایط بحران
  • تزاید اشتغالات در دوره بحران
  • اهمیت یافتگی گزاره مستند در دوره بحران در مقابل گزاره انشایی محتمل داستانی
  • پرهیز از فروغلتیدن به ضرورت های دوره بحران از جمله به گزینی واقعیت
  • پرهیز از لحاظ کارکرد مقطعی برای ادبیات
  • شاهدان غیر راوی:
  • اقسام ادبیات پیشابحران:

  • دلایل عقب ماندگی ادبیات پیشا بحران
  • تلقی مشهور از ادبیات رئالیستی
  • صعوبت و دشواری روایت پیشا بحران
  • بسندگی ادبیات پسا بحران
  • ضعف منظرگاه فلسفی
  • حال اندیشی به جای مآل اندیشی.
  • تجربه گرایی مفرط
  • ضعف باور به وعده و وعید الهی