به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست نقد کتاب «مبانی الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» ۵ اردیبهشت ماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین، نویسنده چند فصل این کتاب و مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه و دکتر حسین رمضانی مدیر مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن با همکاری سرویس معارف خبرگزاری ایکنا برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام و المسلمین شاکرین در سخنانی به معرفی اثر پرداخت و گفت: این کتاب در دو جلد تدوین شده و نویسندگان متعددی دارد البته بار قسمت اعظم تالیف این کتاب بر دوش بنده بوده ولی آقایان حجج اسلام والمسلمین درودگر، حسامی، جداری عالی، قدردان ملکی و ترخان در تالیف آن همکاری داشتهاند.
وی افزود: در تالیف این اثر احتمالاً بیش از صد نفر از اساتید و چهرههای علمی برجسته کشور در حوزههای مختلف اندیشه دینی و علوم انسانی و اجتماعی نقشآفرینی داشتهاند؛ چون بنا بود سند مبانی الگوی اسلامی ایرانی از دل این تحقیقات استخراج شود طبیعتاً در جلسات متعدد در مرکز الگوی اسلامی ایرانی مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
شاکرین با بیان اینکه نگاه عمده این اثر معطوف به نگاه اسلامیت است، لذا به آن دسته از مبانی میپردازد که پایههای نظری و دینی الگو هستند، تصریح کرد: اولین مشکل برای مبانی، متد و منطقی بود که بتوان مبانی را از آن استخراج کرد و آن را به ابعاد دیگر الگو پیوند زد؛ براین اساس، در فصل نخست کتاب به این بحث پرداخته شده است. روش آن هم ترکیبی از قیاسی استقرایی و تطبیقی مقایسهای است؛ همچنین علاوه بر درونداشتها نگاهی به جهان غرب صورت گرفت تا تمایزات برجستهتر و نکات مشترک هم شناسایی شود.
بررسی تطبیقی با مبانی غربی
وی اضافه کرد: قبل از ورود به مبانی دینی و حکمی اسلامی در فصلی به بنیادهای نظری غرب و مبانی آن پرداخته شده است؛ از طرفی چون دکارت را پدر تمدن غرب میدانند بیشتر این کار با تمرکز بر روی آراء وی و برون دادهای آن قرار گرفت. از فصل سوم وارد مبانی بومی مانند معرفتشناسی، مبانی هستیشناسی شدیم که این دو فصل زیرساختیترین فصول کتاب هستند و سایر فصول بر این دو ابتناء دارند.
مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه اظهار کرد: در فصل ۵ مبانی خداشناسی و جهان شناختی، مورد بحث قرار گرفت و نکته مهم اینکه بعد از آنکه مبانی مورد بحث قرار گرفت به تاثیر آن در الگوی پیشرفت پرداختیم؛ یعنی باید نسبت مبانی با واقعیت الگو تطبیق داده شود، زیرا استخراج مبانی کار خیلی دشوار نیست و گذشتگان میراث ارزشمندی برای ما گذاشتهاند، ولی نکته اساسی این است که امتداد این مباحث در حوزه تمدنسازی هم باید بررسی میشد و این کار هم صورت گرفت.
شاکرین با اشاره به جلد دوم این کتاب، اضافه کرد: در جلد دوم، وارد مبانی انسانشناختی شدهایم که یک محور نگرش دینی و فلسفی و حکمی و عرفانی به انسان است و در بحث دیگر بازگشت به الگوست. بعد وارد مبانی جامعهشناختی شده که فلسفه تاریخ و اجتماع در آن بحث و به تدریج نگاه کاربردیتر هم شده است و برونداد آن هم تبیین شده است.
این پژوهشگر و نویسنده کتاب مبانی الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: فصل نهم به مبانی ارزششناختی میپردازد و مباحث فلسفه اخلاق را هم مورد توجه قرار داده است؛ البته صرفا ارزش، ارزش اخلاقی نیست ولی تکیه بحث عمدتا بر روی این مباحث است. فصل دهم مبانی دینشناختی را مورد بحث قرار داده که نگاه بیرونی به دین دارد؛ با توجه به اینکه الگوی پیشرفت، دینی است بنابراین باید نسبت دین و پیشرفت و تاثیرات آن و درون مایهها و چالشهای آن باید مورد بحث قرار گیرد که گرفته است.
وی افزود: از فصل سوم که وارد مبانی خودی شدهایم فصول دو محور دارد؛ یکی بحث نظری در عرصه مبانی و استخراج و دفاع از آن و محور دیگر بحث ارتباط با الگوی پیشرفت. در آخر جلد دوم هم جمعبندی و نتیجهگیری وجود دارد که در آن علاوه بر گزارش فشرده از فرایند تحقیق، تمهیدی شده تا در جدولی، نتایج و بروندادهای این مبانی نشان داده شود.
تبیین مبانی عملی و اصول راهبردی الگوی پیشرفت
مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه تصریح کرد: جدولی که تنظیم شده است چهار ستون دارد؛ در ستون اول مبنای اتخاذشده عنوانگذاری شده و سه ستون دیگر هم به حوزه کارکردی در الگوی پیشرفت باز میگردد. برای الگو چند کار لازم است؛ اول اینکه نشان دهیم مطلوب ما چیست و مبانی باید تأثیر خود را نشان دهد؛ مسئله دیگر شناسایی وضع موجود و راه برونرفت از وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب و تعیین راهبردهای اساسی آن است.
وی اضافه کرد: در این اثر نشان داده شده که مبانی چه تأثیری بر وضع مطلوب و اصول راهبردی حرکت به سمت وضع مطلوب دارند یعنی چه راهبردهای کلان و اساسی ارائه در این زمینه وجود دارد؛ لذا لبّاللباب این تحقیق مبانی عملی و اصول راهبردی است که در سند الگوی اسلامی، کاربردیترین محور است.
تبار واژه توسعه؛ نیازمند تبیین بیشتر
در ادامه این نشست، دکتر حسین رمضانی مدیر مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن و ناقد این نشست در سخنانی گفت: این کتاب حقیقتا اثری ارزشمند و ماحصل فعالیت آقای شاکرین و چند تن از همکاران پژوهشگاه است؛ بنده دستیار دوستان تحقیق در جهات اجرایی بودم و از ابتدا شاهد زحمات همه عزیزان به ویژه آقای شاکرین بودهام.
وی افزود: از مجموع ۹ فصل، زحمت ۴ فصل بر دوش ایشان و مابقی بر عهده دیگر محققان بوده است؛ کار سرویراستاری و اشراف علمی هم بر عهده ایشان بود و بین آقای شاکرین و نویسندگان و شورای علمی رفت و آمد تحقیقی و نقد علمی زیادی وجود داشت.
رمضانی بیان کرد: هم در پژوهشگاه و هم در مرکز الگوی اسلامی ایرانی با حضور جمع زیادی از صاحبنظران، جلسه نقد و ارزیابی و اصلاح و تکمیل برگزار شد؛ بنده اثر را مفصل و برخی بخشها را چندین بار مطالعه کردهام و در جریان جزئیات کتاب هستم ولی قصد بنده در نقد، نگاه یک محقق بیرونی به این اثر است که با هدف ارتقاء بیان میشود؛ ضمن اینکه برخی نقدها مورد توجه شورای علمی و نویسندگان بوده ولی در شرایط آن دوره این کار اجتنابناپذیر بود.
وی در نقد این کتاب گفت: اولین نقد در تحلیل عنوان و دلالت اثر است؛ نام اثر مبانی الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت است؛ تمامی مفاهیم از جمله پیشرفت و اسلامی دقیقا و در چارچوب دلالتهای مقام معظم رهبری و در چارچوب ارزشهای اسلامی و انقلاب تعریف شده است. حتی مفاهیم در ادبیات فلسفی و نظری ریشهیابی و در تحلیل مفهومی استفاده شده است که جزء نقاط قوت کار است.
وی افزود: ولی در اینجا دو نقص وجود دارد؛ اول اینکه مفهوم توسعه را توضیح دادهاند ولی تبار و تطور این مفهوم بعد از جنگ جهانی دوم باید مورد توجه قرار میگرفت و تبیین بیشتری میشد. همچنین مفهوم پروگرس هم باید بیشتر مورد توجه قرار میگرفت زیرا از قرن ۱۷ این مفهوم خیلی بلندآوازه شد و پیشرفت در غرب با این مفهوم بازنمایی میشد لذا باید به تبار فلسفی و نظری این واژه پرداخته میشد تا نسبت آن با توسعه و پیشرفتی که در ادبیات سوسیالیستی بود مشخص شود.
وی با بیان اینکه توجه به مفهوم الگوی پایه هم باید بیشتر مدنظر قرار میگرفت و همراه با لایههای الگو مورد تبیین بیشتر قرار میگرفت، تصریح کرد: سعی کردهاند توضیح دهند موضوع اصلی تحقیق چیست؟ زیرساختهای نظری بحث هم خوب تبیین شده است ولی به نظر میرسد که میان نظریه اسلامی پیشرفت و الگو باید تفکیک میشد تا خواننده بهتر درک کند که اثر معطوف به چیست. همچنین خوب بود توجه به جریان تحول تمدن اسلامی در تبیین مسئله و اهداف بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.
تحلیل دقیق نظری و عقلی
رمضانی با بیان اینکه یکی از نقاط قوت این است که با تحلیل نظری دقیق و عقلی و با روش استقرایی قیاسی اقسام مبانی استخراج شده ولی جمعبندی خوبی صورت نگرفته است، گفت: نقد دیگر به زاویه روایت اثر است؛ چون باید مشخص میشد که دستگاه معرفتی اثر چیست البته در برخی بخشها روشن است که مبنا حکمت متعالیه با نگاه علامه طباطبایی است ولی باید این مسئله تصریح میشد.
وی اضافه کرد: نکته دیگر دال مرکزی کتاب است که باید ببینیم بر روی چه مفهومی استوار است و آیا اثر در تمامی فصول به این دال مرکزی توجه شده است یا خیر؟ که به نظر بنده این کتاب از این جهت دچار چالش است ضمن اینکه مباحث بخش دوم در برخی فصول خوب پردازش شده است ولی در برخی فصول کمرنگ است و بعضا منطق نظری هم مشاهده نمیشود.
این ناقد با بیان اینکه البته چارهای هم جز این نبود زیرا قدم اول بود تا مبانی عام و پایهای نظریه پیشرفت ارائه شود، تصریح کرد: نقد دیگر بنده این است که نظام مسائل قابل تصور و موجود برای موضوع اثر به خوبی پوشش داده نشده است؛ سؤال این است که آیا مبانی الگوی پایه به همین مواردی که در اثر آمده منحصر است؟ خواننده منصف وقتی اثر را میخواند میبیند همه محتوا مورد اشاره قرار گرفته ولی سیاست تقسیمی میتوانست با صراحت و دسترسی راحتتر برای خوانندگان تنظیم شود.
مدیر مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن ادامه داد: خوب بود مباحث جامعهشناختی در ذیل چند فصل خرد شود مثلا مبانی حوزه حکمرانی و فرهنگ از مباحث جامعه شناختی جدا میشد، همچنین مبانی حوزه حقوق و قانونشناختی میتوانست در اثر به عنوان فصل مستقل مورد توجه قرار بگیرد.
وی افزود: از جهت کیفیت مدارک و استنادات و استدلالها، اثر بسیار خوب است و از نقاط قوت جدی آن محسوب میشود و منابع دو جلد هم بالغ بر ۲۵۰ اثر به زبانهای مختلف است که نشان می دهد بعد منابع اثر خوب است و غالبا منابع دست اول هستند. همچنین نویسندگان اشراف علمی لازم را داشتهاند و افراد در حیطه تخصصی خود صاحب قلم و صاحب نظر بودهاند.
وی با بیان اینکه اثر سه گونه جمعبندی دارد؛ برون دادهای هر فصل، نتیجهگیری پایان فصل و جمعبندی پایان کتاب، اظهار کرد: از جهت نقشه و جداول و تصاویر این اثر فقیر است و جای اصلاح وجود دارد همچنین اثر از جهت فیزیکی یعنی صحافی و سایز خوب است و اغلاط ویرایشی اندکی دارد و وضعیت آن خیلی خوب است.
موفقیت کتاب
رمضانی با طرح این سؤال که آیا این اثر دو جلدی توانسته موفق باشد یا خیر، بیان کرد: به نظر بنده با توجه به زمان اثر، موفق بوده است ولی دستمایه کار محققان است که بعد از آن میتوانند از آن بهره ببرند. به خصوص بخش برون دادها میتواند به محققان کمک زیادی داشته باشد.
شاکرین در بخش دوم سخنانش در پاسخ به برخی نقدها اظهار کرد: نکات بیان شده ارزشمند و برای ارتقای اثر مفید بود؛ ولی قید و بندها از جمله حجم در برخی موارد انسان را مجبور میکند که برخی بخش را فربه و برخی را لاغر کند که کاستیهایی ایجاد میکند. مثلا اگر تبارشناسی در مفاهیم انجام میشد بهتر بود ولی مشکلات حجمی مانع این کار بود.
وی افزود: تفکیک نظری الگو هم نکته درخور توجه هست گرچه خواننده متفطن ممکن است به نتیجه برسد ولی تصریح بر آن میتوانست مفید باشد. همچنین زاویه روایت اثر را بنده آورده بودم ولی از مواردی بود که تاکید بر حذف آن شد؛ ابتدا بنا بود که همه اثر را بنده بنویسم، ولی بعدا چون نویسندگان متعدد شدند این رویه مقداری متفاوت شد.
شاکرین با بیان اینکه چشمانداز نظری و دال مرکزی هم که مورد نقد قرار گرفت به این علت بود که در هر فصلی از افراد متخصص استفاده شده و خواستهایم آن را به پیشرفت ربط دهیم، اضافه کرد: این مسئله به این دلیل است که ما هستیشناس و خداشناس متخصص پیشرفت نداشتهایم و چارهای هم جز این کار نداشتیم ولی در گام های بعد می توان اصلاحاتی را داشته باشیم.
وی تأکید کرد: برخی فصول تا ۱۵ مرتبه بین محققان و شورای علمی رفت و برگشت داشته است؛همچنین برخی فصول چند برابر حجم موجود بوده که حذف و خلاصه شده است.