از نظر علامه، کمال انسان در رسیدن به مطلق طلبی است

به گزارش اداره ورابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نکوداشت علمی حکیم مجاهد آیت‌الله علامه محمدتقی مصباح یزدی، با محوریت پژوهشکده حکمت‌ و دین‌پژوهی پژوهشگاه با سخنرانی آیت‌الله علی‌اکبر رشاد، آیت‌الله محمود رجبی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصفر جبرئیلی و حجت‌الاسلام والمسلمین عباس نیکزاد شامگاه روز چهارشنبه مورخ ۲۴ دی‌ماه جاری به صورت مجازی و پخش زنده در آپارات پژوهشگاه برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عباس نیکزاد ضمن عرض تسلیت به مناسبت ارتحال جانسوز علامه مصباح گفت: این حکیم ربانی و عالم صمدانی، حضرت علامه آیت‌الله مصباح یزدی که رحمت خدا بر او باد، واقعاً از مصادیق این شعر سعدی هستند که ((عابد زاهد و صوفی همه طفلان رهند، مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست)) و به حق ایشان عالمی ربانی بود و فقدان ایشان ضایعه‌ای است که قابل جبران نیست.

نیکزاد در ادامه گفت: یکی از بهترین مواردی که در خصوص این شخصیت بزرگوار می‌توان مطرح کرد، بررسی آراء، نظریات، دیدگاه‌ها و نوآوری‌های ایشان در بحث‌های مختلفی همچون فلسفه اولی، معرفت شناسی، اخلاق، معارف، قرآن، فلسفه حقوق و عرصه‌های دیگر است. آنچه که فعلا مورد بحث بنده است نوآوری‌ها و دیدگاه‌های مهم و برجسته ایشان در باب فلسفه اخلاق است و بنده به نکاتی از موارد و خصوصیات دیدگاهی ایشان اشاره خواهم کرد.

وی افزود: اولین اصل مورد توجه جدی ایشان این است که علم اخلاق و علم حقوق به یک معنا علوم حقیقی هستند و نه علوم اعتباری و در آنها برهان، دلیل و تحقیق راه دارد و نقطه مقابل این دیدگاه آن است که می‌گویند در قرآن برهان راهی ندارد و یا برخی از فیلسوفان غربی که می‌گویند این موارد انشائیآتی بیش نیست و بر اساس میل انسان است و دیدگاه دیگری وجود دارد که می‌گوید اینها از روی ادراکات اعتباری هستند و نه از نوع ادراکات حقیقی، و در اعتباریات اموری همچون برهان راه و جایی ندارد.

نیکزاد گفت: علامه مصباح بیان می‌کند که اگر این دیدگاه‌های غربی و غیر واقع را قبول کردید، اساس اخلاق دچار فروپاشی و ارزش‌های اخلاقی بی اساس و ملاک خواهد شد. و علامه می‌گوید که اتفاقا میان افعال اختیاری ما و نتایج، رابطه‌ا‌ی حقیقی و علّی و معلولی برقرار است و اگر مفهوم‌ها بایستنی است پس افعال هم بایستنی هستند.

وی افزود: نکته دوم نظریه‌های ایشان این است که در یک نگاه تحقیقی گزاره‌های اخلاقی و حقوقی مطلق هستند و از جهات مختلف نسبی نیستند.

حجت‌الاسلام نیکزاد به سومین نکته از خصوصیات آراء و نظریه‌های علامه پرداخت و گفت: تفاوت قائل بودن میان اخلاق و حقوق از نظر ایشان نکته‌ دیگری است و خود استاد می‌فرماید در این رابطه دیدگاه‌های متفاوت و متعددی وجود دارد، ولی دیدگاه بنده این است که تفاوت بین اخلاق و حقوق در غایات است. غایات در باب حقوق مانند تامین نیاز اجتماعی است. مثل رفاه بهداشت سلامت و…. ولی غایات در اخلاق، تعالی انسانی، ارتقای نفسانی و انسانیت است بنابراین تفاوت این دو در ناحیه غایات است.

نیکزاد با اشاره به تفاوت میان اخلاق و حقوق از نظر علامه مصباح افزود: اگر واقعاً تفاوت میان اخلاق و حقوق در ناحیه غایات است، بنابراین تفاوت دیگری که بسیار مهم و جدی و سرنوشت‌ساز است و در بحث اخلاق رخ نمایی می‌کند، نیت و انگیزه است. اگر واقعاً در حقوق و غایات؛ اهمیت، تامین مسایل اجتماعی است، پس الزام و اصراری بر نیت وجود ندارد، ولی اخلاق، انسانیت، تعالی روح، ارتقای نفس و مواردی این چنین بدون نیت و انگیزه حاصل نخواهد شد زیرا روح ماست که با انگیزه پیوند می‌خورند.

وی تصریح کرد: ‌نکته دیگر این است که ما در اخلاق هم حسن فعلی می‌خواهیم و هم حسن فاعلی، حسن فاعلی همین نیت است و این تبیین می‌شود. اما چرا در اخلاق حسن فاعلی می‌خواهیم، حسن فعلی هم نیاز است؛ زیرا این حسن فاعلی در هر فعلی نمی‌تواند وارد شود. پس هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی در کنار هم لازم هستند. مثلاً در اخلاق حسن فعلی لازم است و اگر این حسن فعلی حضور داشته باشد، حسن فاعلی تبیین برهانی و منطقی پیدا می‌کند.

نیکزاد نکته‌ی دیگر از خصوصیات و آراء حضرت استاد مرحوم علامه مصباح را بهره‌گیری از قاعده فلسفی ” النفس کل القوا” دانست و گفت: این قاعده را که ملاصدرا اثبات نمود. یعنی خود قوا مرتبه‌ای از مراتب نفس است و در حقیقت تجلیات و شئون و مراتب نفس است.

وی ادامه داد: نکته دیگر از نظر استاد فراگیر بودن اخلاق در نگاه اسلام است. یعنی توصیه اسلام این است که همه زندگی اخلاقی باشد. مسائل حقوقی و شخصی و تامین نیازهای مادی نیز بعد اخلاقی پیدا کند یعنی غایت آن تعالی نفس و اطاعت از خداوند باشد. اگر اینگونه باشد اخلاق در تمام زندگی ما خود را نشان خواهد داشت. همچنین بیان حضرت استاد تبیین فلسفی قرب به خدا است و اینکه چرا قرب به خدا برای انسان کمال است. نه تنها کمال ما بلکه سعادت و خوشبختی ما نیز در قرب خداوند وجود دارد. علامه می‌فرماید منظور از قرب به خداوند نه قرب زمانی و نه مکانی و نه غرب اعتباری است؛ بلکه این نزدیکی حقیقی و تکوینی است. قرب یعنی شهود ذات پروردگار، کنار زدن همه حجاب‌ها و دیدن و احساس کردن حضور حضرت دوست. فلسفه عبادت ارتباط با خداوند، خلوت کردن و به یاد او بودن است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عباس نیکزاد در پایان سخنان خود با اشاره به موارد مطرح شده گفت: تبیین عقلانی و فلسفی تمام اجزا و ارکان حقوق و اخلاق، مطلق و استثنا ناپذیر بودن گزاره‌های اخلاقی، جایگیری و شنود و حضور اخلاق در کل زندگی بشر، هماهنگی انسجام سازگاری درونی، اهمیت و نقش انسان، افعال اختیاری انسان، و اعتقاد به روح متعالی و ملکوتی ویژگی‌های اخلاقی هستند که بر اساس این موارد نظریه‌های حضرت استاد علامه مصباح شکل می‌گیرد.