نقدی بر سخنان اخیر دکتر سروش درباره «دین قدرت است»

قاسم اخوان نبوی 

عضو هیات علمی گروه کلام و دین‌پژوهی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 

در سخنانی که اخیراً دکتر سروش درباره « دین و قدرت» ایراد کرده‌اند، و مبتنی بر مبانی ایشان در قبض و بسط و بسط تجربه نبوی می‌باشد، دارای ابهامات و منشاء مغالطاتی شده است یکی از اقسام مغالطاتی که در این سخنرانی دیده می‌شود و مبنایی قرار گرفته شده است برای سایر ادعاهایی که بیان کرده‌اند مغالطه تفسیر نادرست است. که در اینجا به دو نمونه اشاره می‌شود یکی از مدعیات ایشان درباره تفسیری است که از اقتدارگرائی دارد و معتقد است «پیامبر اقتدارگرا» بود،  به نظر می‌رسد در سخنان ایشان بین اقتدار و اقتدارگرائی خلط شده است زیرا اقتدارگرائی به معنای اصل تـبـعـیـت بی‌چون‌وچرا از قدرت که نقطۀ مقابل آزادی فردی در فکر و عمل است و شخصیت اقتدارگرا کسی است که می‌خواهد دیگران را تحت کنترل و تسلط خود در بیاورد، در صورتی که این بیان ایشان با توجه به گزارشهایی که از سیره آن حضرت شده است، ناسازگار است، و پیامبر(ص) به هیچ عنوان به دنبال این نبودند که دیگران را تحت کنترل و تسلط خود در بیاورند، البته پیامبر (ص) شخصیت مقتدری داشتند، که ریشه در کرامت و عزّت نفس ایشان داشت. به عبارت دیگر اشخاص مقتدر و قوی دارای ویژگیهایی هستند که ممکن است در دیگران این تصور به وجود آورد که قصد تسلط به دیگران را دارند در صورتی که اینگونه نیست. اما شخصیت آنها به گونه‌ایی است که افرد دیگر را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند.

ادعای دیگر ایشان  این است، که قرآن کتاب خوف و خشیت است و در اسلام ما نقصان محبت داریم، این ادعای ایشان با سایر آموزه‌ها و تعالیم دینی که در رابطه با رحمت و محبت در قرآن و سیره پیامبر(ص) وجود دارد ناسازگار است. زیرا در آیات به مسئله «محبت» و «محبت شدید» اشاره شده است و عرفا محبت شدید را عشق می‌دانند ، عشق را بیشتر لغویان فزونی دوستی یا افراط الحُب تعریف کرده اند. این کلمه را مرتبه ای افزون تر از محبت دانسته اند، به طوری که ندیدن عیوب محبوب را از لوازم عشق دانسته اند. ( ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۰، ۲۵۱)  در اینجا برای روشن شدن مسئله به این آیات اشاره می‌گردد: « وَ الَّذِینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّه » (سوره بقره، آیه ۱۶۵) کسانیکه ایمان آوردند، شدیدترین محبت آن ها برای تنها حضرت رب العالمین است وَ مِنَ النَاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللهِ اَنْدَادَاً یُحِبُّونَهُمْ کحُبِّ اللهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّه»( سوره بقره، آیه ۱۶۵) برخی از مردم چیزهایی را شریک خدا گرفته اند و آنان را مانند خدا دوست دارند اما مومنان خدا را بسیار دوست دارند. « اِنَّ الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلوُا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَنُ وُدّاً » (سوره مریم، آیه ۹۶)خدای رحمان برای کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند، دوستی قرار می‌دهد. « اَلَا اِنَّ اَوْلِیآءَ اللهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَخْزَنون» (سوره یونس، آیه ۶۲)آگاه باشید که دوستان خدا نه می‌ترسند و نه اندوهگین می‌شوند از این آیات به خوبی می‌توان مسئله محبت و دوست داشتن و محبت شدید که همان عشق است را استنباط کرد، و همچنین درباره سیره پیامبر(ص) نیز آنچه نقل شده است دلالت بر برخورد کریمانه، عطوفت و مهربانی با مردم داشته است به عنوان نمونه در سیره پیامبر نقل شده تا آنجا که ممکن بود سائل را رد نمى کرد، حتى روزی زنى فرزند خود را نزد پیامبر فرستاد و گفت به حضرت بگو پیراهن خود را به ما لطف نماید. فرزندش خدمت حضرت رسید و تقاضاى پیراهن نمود. پیامبر هم پیراهن خود را به او داد. آیه نازل شد«ولا تبسطها کل البسط » هر چه دارى در راه خدا انفاق مکن، على (علیه السلام) می‌فرماید : هر گاه کسى از برادران دینى را سه روز نمى‌دید سراغ او را مى‌گرفت و اگر در سفر بود برایش دعا مى‌کرد و اگر -بیمار بود به عیادتش مى‌رفت، (مکارم الاخلاق ص ۱۷)پیامبر(ص) همواره مى‌فرمود هر که رحم نکند به او رحم نمى‌شود « من لا یرحم وَلا یرحَم» (سنن النبى ص ۴۵) امام صادق (علیه السلام) از پیامبر نقل کرد :«امرنى ربى بمداراه الناس کما امرنى بأداء الفرائض» خداوند به من دستور داد به مدارا کردن با مردم همانطورى که به انجام واجبات دستور داد(اصول کافى ج ۲ ص ۱۱۷) پیامبر اعظم فرمود: «ثلاث من لم یکن فیه لم یتم له عمل ، ورع یحجزه عن معاصى الله و خُلق یوارى به الناس و حلم یردّ به جهل الجاهل ».سه چیز است اگر در کسى نباشد کارش به پایان نمى رسد؛ ورع و پارسایی که او را از گناهان باز دارد. خُلق و خوئى که بدان با مردم مدارا کند، بردبارى و حلمى که بدان جهل و جاهل را دفع کند(اصول کافى ج ۳ ص ۱۸۱) علاوه برآنچه بیان شد خداوند متعال در قرآن کریم نرم خویی و مداراى پیامبر را رحمت الهى قلمداد نمود و با عظمت از آن یاد فرمود .« فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک »در پرتو رحمت الهی در برابر آنان نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى‌شدند .( آل عمران  ۱۵۹) آنچه که بیان شد نمونه‌هایی بود از سنت وسیره پیامبر(ص) که دلالت بر رحمت و محبت پیامبر(ص) دارد و مخالفان و موافقان همه متفق هستند که رحمت و عطوفت و مهربانی پیامبر(ص) بر غضب ایشان غلبه داشت.