الحاد مدرن
یادداشتی از حجتالاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه
الحاد در لغت به معنای گریزش از چیزی، و به عبارت دیگر عدول از حد وسط و میل به جوانب دیگر است. در آیاتی از قرآن مجید واژه الحاد به معنای کناره گیری از حقیقت و پویش راه ضلالت و نادرستی به کار رفته است. برای مثال در سوره فصلت آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا؛ به درستی آنانکه درباره آیات ما انحراف ورزیده و از مسیر صحیح میگریزند، از ما پوشیده و مخفى نیستند.» و در جای دیگر آمده است: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ؛ و نیکوترین نامها [به لحاظ معانى] ویژه خداست، پس او را با آن نامها بخوانید و آنان که در نامهاى خدا به انحراف مىگرایند را رها کنید؛ آنان به زودى به همان اعمالى که همواره انجام مىدادند، جزا داده مىشوند.» انحراف در اسماء خدا آنست که او را با نامهایى که نشان دهنده کاستى و نقص است، بخوانند و یا اینکه صفات خدا از قبیل رازق، خالق، معبود و غیره به دیگران نسبت داده شده و این مفاهیم را ویژه آنها بدانیم؛ چنانکه مشرکان و غالیان چنین میکردند.
در عین حال کاربرد رایج این واژه امروزه، بویژه در مباحث الهیاتی در خداناباوری است. این کاربرد معادل آتئیسم (Atheism) در برابر تئیسم (Theism) است و قریب به معنای زندقه و دهریگری در ادبیات اسلامی است.
پدیده الحاد به اعتبارات گوناگون به اقسام و گونههای مختلفی تقسیم شده است؛ از جمله به الحاد نظری و عملی، دوستانه و مهاجم، سلبی و ایجابی و… از جمله تقسیمات آن عبارت است الحاد سنتی یا کلاسیک و الحاد جدید یا مدرن.
بر اساس دانشنامه آزاد ویکیپدیا الحاد جدید یا مدرن اصطلاحی است که در سال ۲۰۰۶ توسط ژورنالیست شکاک گَری ولف برای اشاره به وضعیت ترویج شده توسط برخی از ملحدان قرن بیست و یکم به کار رفته است. الحاد مدرن توسط اندیشمندان و نویسندگانی بسط یافته است که دین را همردیف، خرافهپرستی و خردگریزی، حماقت و… قرار داده و بر عدم تساهل، لزوم نقد و مقابله با دین و آثار آن در حکومت، تعلیم و تربیت و سیاست تاکید میکنند. شماری از این نویسندگان که به چهار چابکسوار الحاد مدرن اشتهار یافتهاند عبارتند از: سام هریس، دنیل دنت، ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچنز.
برخی از محققان مانند هات، ریچارد اوسلینگ، اتران، راس و… در اینکه الحاد جدید به لحاظ نظری و معرفتی تفاوتی اساسی با الحاد سنتی داشته و پیشبرد معرفتی یا گونه جدیدی از آن را به نمایش گذارد انکار کردهاند. در عین حال با بررسی آنچه در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم رخ نموده میتوان گفت ویژگیهای زیر در جریان الحاد جدید ظهور و بروز بیشتری دارد:
- رویکرد اثباتی به معنای خروج از موضع شک و ندانم گویی و تلاش برای اثبات نبودن خدا و مطرح نمودن بیخدایی به صورت یک عقیده مدلل؛ هر چند این تلاشها تاکنون ناکام بوده و دستاورد درخور توجهی نداشته است.
- رویکرد تهاجمی به دین، دین ستیزی رادیکال و آن را پدیدهای خطرناک معرفی کردن، فریادگر تعارض علم و دین و تلاش و تبلیغ گسترده برای حذف آن؛
- فلسفه گریزی و تکیه انحصاری به روش تجربی؛
- بسط الحاد از طریق دانش تجربی و ابزارهای مدرن، و استخدام علوم تجربی در جهت نظریهپردازی ماتریالیستی و الحادی؛
- تلاش برای تبیین طبیعی و فیزیکال همه چیز، بویژه برگهای برنده دینداران، مانند مساله نفس، اخلاق، معنویت، معنای زندگی و حتی مساله خدا و دین.
در موارد ذکر شده بالا آنچه اهمیت و جلوه بیشتری دارد دین ستیزی حاد و افراطی الحاد جدید است. به عبارت دیگر این جریان یک جنبش ضد دینی رادیکال و استراتژی سیاسی متعصبانه و لجاجت آمیز است که همه خدمات و حسنات دین را نادیده میگیرد و در پی ایجاد جامعه لیبرالیستی تام در غیاب دین است. رویکرد فوق از منظرهای مختلفی مورد نقد واقع شده است از جمله: (۱) ارتکاب خطاهای متعدد منطقی در نقد دین، (۲) تبدیل شدن به جریانی ایدئولوژیک و جزمی و به تعبیری شبه دین، برخلاف آنچه شعار مخالفت با آن را سر میدهد. (۳) مواجهه نامسئولانه و غیراخلاقی با دین.