دکتر محسن ردادی
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
غم شهادت دکتر محسن فخریزاده در غروب جمعه، یادآور داغ ترور شهید سلیمانی در سحرگاه جمعه بود. و این غصه، با خشم مقدسی همراه است و عطش انتقام. در کنار این احساسات ارزشمند انسانی، باید عقلانی و منطقی به این نکته هم توجه کرد که تروریستها دنبال چه چیزی بودند؟ آیا ممکن است برخی واکنشهای ما ناخواسته تکمیلکنندهی ترور شهید عزیز دکتر فخریزاده باشد؟
برای پاسخ به این سوال لازم به یادآوری است که ترور از نظر لغوی به معنای کشتن نیست. بلکه به معنای ترساندن است. هدف اصلی تروریستها وارد کردن ضربهی روانی و ایجاد وحشت و گیج کردن است. آنها از ابزار پلید ترور استفاده میکنند که یک جنگ روانی به راه بیاندازند. در این مورد خاص هم چنین هدفی آشکارا در نظر تروریستهای صهیونیست بود. صهیونیستها میدانند که که حذف شهید دکتر فخریزاده، نمیتواند برنامههای نظامی و ملی ایران را متوقف بکند، اما امیدوارند که بتوانند با ایجاد تفرقه و جنگ روانی به آشفته کردن کشورمان دست پیدا کنند.
رژیم صهیونیستی بزرگترین تروریست دولتی جهان است و تجربهی طولانی در استفاده از ترور برای رسیدن به اهدافش دارد. در واقع مغزهای صهونیست عادت کردهاند که برای ضربه زدن به دشمن، پیش از هرچیز به ترور فکر کنند. این یک شعار سیاسی نیست، بلکه مطالعه تاریخ شکلگیری این رژیم و بعد ادامهی حیات نامیمون آن به راحتی این گزاره را ثابت میکند. «رونن برگمان» نویسنده کتاب «برخیز و اول بکش»(۲۰۱۸) تأکید میکند که بیشترین ترورهای هدفمند بعد از جنگ جهانی دوم توسط رژیم صهیونیستی صورت گرفته و هیچ کشور غربی دیگری به این اندازه ترور نکرده است. بنابراین با دشمنی مواجه هستیم که تروریستی حرفهای است و میداند که با ترور چگونه محیط را آشفته کند.
علاوه بر این باید به زمینهی بینالمللی و منطقهای اجرای ترور هم توجه کرد. مرور اخبار اخیر منطقه و بینالملل نشان میدهد که چگونه رژیم صهیونیستی و متحدانش ضربههای سنگینی دریافت کردهاند و بنابراین ناچارند برای خروج از این وضعیت، بازی را کثیف و آلوده کنند. حمله موشکی به آرامکو، موفقیت ایران در تبادل یک جاسوس آمریکایی-صهیونیستی با سه ایرانی، شکست ترامپ و… همگی باعث شده توازن منطقه به سرعت به ضرر دشمنان ایران به هم بخورد و آنها برای رفع این وضعیت به دنبال راه چارهای بودند. سفر نتانیاهو به عربستان و دیدار با بن سلمان را در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد. آنها به دنبال ضربهای بودند که حداقل از نظر روانی و رسانهای ضعف آنها را جبران کند. ترور معاون وزیر دفاع ایران، این فرصت را برای آنها فراهم میکند که در داخل ایران آشفتگی و احساس ضعفی را القا کنند که مانع از ابتکار عمل جمهوری اسلامی در این شرایط شود. به عبارت دیگر، نیروهای نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی اعتماد به نفس را از دست بدهند و نتوانند به دشمن ضعیف ضربه وارد کنند و در نتیجه احساس یأس و ناامیدی در میان شهروندان ایرانی فراگیر شود.
اجازه دهید صریحتر بگویم: هدف اصلی از این ترور، نه متوقف کردن برنامهی هستهای و موشکی ایران، که تضعیف و تحقیر دولت و دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی است. اگر این ترور شنیع، باعث شود که جناحهای سیاسی به جان هم بیافتند، دولت و دستگاههای امنیتی مورد سرزنش قرار بگیرند، و اعتماد به نفس و حس امنیت در ایران از بین برود، در این صورت رژیم تروریست اسرائیل به هدف خود رسیده است. تبلیغات ضدانقلاب در فضای مجازی و متأسفانه واکنش ما فرزندان انقلابی نشان میدهد که همین خط در حال دنبال شدن است. باعث افسوس است که حزبالهیها تحت تأثیر خشم و اندوه، اغلب به جای سرزنش آمریکا و رژیم صهیونیستی دولت و دستگاههای اطلاعاتی را هدف شماتت قرار دادهاند. باید به این برادران گفت که در کنار ناسزاهایی که روانهی دولت میکنید، لااقل اندکی نیز مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل هم بگویید!
ترامپ، رئیس جمهور مغلوب آمریکا، در واکنش به ترور دکتر فخریزاده، توییت خبرنگار صهیونیست «یوسی ملمن» را ریتوییت کرد که: «کشته شدن او[شهید فخریزاده] ضربه بزرگ روانی و حرفهای به ایران است». این توییت نیز تأیید میکند که هدف از این ترور، ضربه روانی بود و باید به گونهای واکنش نشان داد که این ضربه، خنثی شود و به بحران منجر نگردد. به نظر میرسد در این شرایط، تأکید بر «اتحاد ملی» و «وحدت کلمه» بهترین راهبرد برای مقابله با آن چیزی است که تروریستها در سر دارند.
پس از حملات تروریستی پاریس در سال ۲۰۱۵ دولت وقت فرانسه «راهپیمایی اتحاد» را ترتیب داد که در آن چندصدهزار نفر در خیابانهای پاریس در حالی که بازوها را به هم گره زده بودند راهپیمایی کردند. در صف اول راهپیمایی نتانیاهو هم حضور پیدا کرد و در کنار سایر سیاستمداران غربی بازو به بازو راهپیمایی کرد. بیش از هرکس، تروریستها میدانند که نمایش اتحاد، ضروریترین ابزار برای خنثی کردن تروریسم است. از رفتار دشمن درس بگیریم و بدانیم که در شرایط پس از ترور، با اتحاد میتوان بر تروریستها غلبه کرد. این فرمول را پس از شهادت سردار بزرگ جهان اسلام، شهید سلیمانی آزمودیم و دیدیم که اتحاد ملت و دولتمردان، چگونه نقشههای بعدی را خنثی کرد و آمریکا را بر خلاف پیشبینیها در وضعیت انفعال قرار داد.